سبد معیشت و مزد مصوب؛ عامل فقر و فلاکت بیشتر : کارگر کارگاهی- حمید دائمی

#کارگر_کمونیست #نشریه_کارگری_حزب

مندرج در کارگر کمونیست ۸۷۲

این روزها که نزدیک به خیمه شب بازی “تعیین دستمزد” می شود، یکی از چیزهایی که بسیار درباره آن اظهارنظر می شود و زیاد می شنویم؛ سبد معیشت است که به منزله چوب “دوسر نجسی” است، که دو طرف دعوا، آن را گردن نمی گیرند. برای روشن تر شدن موضوع بهتر است ابتدا روشن کنیم، اساسا این مقوله چیست و چرا دو طرف این مجادله- دولت و همه اعوان و انصار حاکمیت سرمایه و کارگران و مزدبگیران و خانواده بیش از ۸۰ میلیونی آنها- بر سر آن نزاع دارند.

طبق ماده ۴۱(تبصره۲) قانون کار، معیار تعیین دستمزد، سبد معیشت است. اما خود سبد معیشت از قضا، معیاری جهت تعیین سطح زندگی کارگران در نظر گرفته می شود. پس موضوع کاملا روشن است، دعوا سر تعیین سطح زندگی نیروی کار و وابستگانشان است. در چارچوب نظام سرمایه داری، کسی که مزد را می پردازد-خریدار نیروی کار-، خود را تعیین کننده سطح زندگی و رفاه کسی میداند که نیروی کار خود را می فروشد. اما ما کارگران این قاعده را در کل نمی پذیریم و این جدال از ابتدای ظهور این سیستم که مبتنی بر کارمزدی است، وجود دارد و بخش مهمی از مبارزه طبقاتی است.

بهتر است نگاهی بیاندازیم به محتویات این سبد، که اتفاقا از همینجا دعوا عینی و قابل رؤیت است. آنچه علی اقاعده در این سبد قرار می گیرد می بایست شامل: تغذیه، پوشاک، بهداشت و درمان، آموزش، مسکن، حمل و نقل، هنر و هزینه تفریح و اوغات فراغت و موارد دیگری که جزئیات بسیاری دارد که از پیش تعیین نمی شود.

نا گفته پیداست که همه این موارد، اجزاء ضروری و انکار ناپذیر زیست طبیعی و سالم در چارچوب زندگی متمدن امروزی است. اما سرمایه حاکم دقیقا از همینجا به مزد و در نتیجه معیشت و زیست انسانی ما مزدبگیران حمله می کند. بعبارتی فکر میکنند این آنها هستند که باید حکم کنند؛ ما چه بخوریم، چه بپوشیم، کجا زندگی کنیم، چقدر به خودمان استراحت و تفریح بدهیم و الی آخر.

به خودشان جسارت می دهند که: اولا کمیت یا مقدار آن را بر اساس قیمت و هزینه ای که برای مالکان سرمایه یا کارفرمایان دارد، در نظر بگیرند. یعنی اینکه مبنای آن، حیات و زندگی طبیعی و نرمال انسان کارکن نیست و حجم سبد معیشت را با مقادیر و اقلامی فرض می گیرند که خرج زیادی دست کارفرما نگذارد و تنها کفاف زنده ماندن را بدهد و نه مثل انسان – به معنای درست آن- زندگی کردن. در نتیجه به همین نسبت، کیفیت و مرغوبیت کالاهای اساسی را تعیین می کنند. یعنی اینکه هرچه کم هزینه تر باشد و  بهتر و سودمندی و اثرات مواد و مایحتاج زیستی را تنها برای زنده ماندن نیروی مزدبگیر در نظر می گیرند. این شامل تغذیه، که امروزه میزان کالری لازم و راه های کسب آن از مواد مغذی سالم و نه غیر بهداشتی و غیر استاندار مشخص می شود. پوشاک که لازمه حفاظت از فیزیک در محیط های متفاوت فصلی و اقلیمی طراحی و تعریف شده است. بهداشت و درمان که استانداردهای بسیار غنی و پیشرفته ای در سطح جهانی بدست آمده و برای حفاظت از سلامتی و درمان بیماری های ناشی از زندگی ماشینی و آلودگی های زیست محیطی و محیط کار عارض می شود. این شامل همه موارد سلامتی و درمان است که دندانپزشکی و بیماریهای صعب العلاج و پرهزینه نظیر انواع سرطان ها و بیماری های مزمن و ژنتیکی را شامل می شود. مسکن که با تعاریف امروزی شامل سرپناهی مجهز به امکانات رفاهی و آسایشی مدرن و امنیت لازم برای زیست افراد و خانواده، با ویژگی دسترسی به امکانات رفاهی و خدمات شهری در نظر گرفته شده است.

حمل و نقل خصوصی و عمومی لازم برای زندگی استاندارد، که اولین ویژگی آن ایمنی و راحتی برای استفاده های روزمره و مواردی نظیر سفرهای هوایی، دریایی و زمینی با کیفیت و ارزان و قابل دسترس عموم است. مورد بعدی استفاده از امکانات آموزشی و فرهنگی رایگان و با کیفیت برای کودکان مزدبگیران که شامل تحصیل، آموزش مهارتهای هنری و اجتماعی و امکان بهره گیری از امکانات عمومی برای رشد و زندگی سالم برای کودکان و هم والدینشان است.

در کنار این مواردی که تنها تیتر بعضی از اقلام عمده سبد معیشت ذکر شد، که تعیین کننده نوع و سطح زندگی انسان هاست؛ به درک حاکمان و شارلاتان های دزد نظری بیافکنیم. انتظار آن ها از مزدبگیران این است که کمیت و کیفیت تغذیه روزانه را در حد چند عدد تحم مرغ، سیب زمینی، نان و احیانا خیارشور- برای رنگین کردن سفره- پایین بیاورند. مسکن شان با پایین ترین کیفیت و ایمنی در حاشیه شهرها و آبادی ها و یا با اندکی امکانات ولی قیمت های سرسام آور در مناطق پایین شهر، که با وسائل  نقلیه عمومی که شلوغ، پر مراجع، نا ایمن و از استاندارد خارج شده که با همه این نقایص، با تأخیرهای فراوان به امورات خویش بپردازند. بهداشت و درمان و دارو هم که “به امان خدا”. چرا که هزینه های آن به حدی سرسام آور است که دولت ها  در سال های اخیر، به کلی از قبول مسئولیت آن سر باز زده-با آنکه پولش را پیش پیش از مزد من و شما به جیب زده اند- از پرداخت بدهی ها و تعهدات خویش به بیمه و تأمین اجتماعی شانه خالی می کنند و افسار بهداشت، سلامت و درمان جامعه را بدست مافیای پزشکی و درمان و دارو سپرده اند وتنها “تلکه” خود را از این رذائل دریافت میکنند. بعبارتی به جامعه ۸۰ میلیونی بصراحت می گویند؛ “پول نداری؟ بمیر!”

برای نیروی کارکنی که درگیر این همه مشکلات و کمبود و نیاز است، اوقات فراغت و پرداختن به خواست ها و مطالبات فرهنگی- هنری و گردش و تفریح، بیشتر به رویا شبیه است. چراکه اگر قادر باشد با اضافه کاری و یا کار دوم، به نیازهای معمولی و ساده معیشتی- آنهم نه در حد استاندارد، که در حد بخور و نمیر- پاسخ دهد، تنها فرصت اندکی استراحت برای راهی شدن به قربانگاه کار می شود.

ترفند رذیلانه دیگر در تعیین سبد معیشت کارگران، سنجش همان مقادیر محدود و بی کیفیت- که هیچگاه حتی به یک قدمی نرخ استاندارد نزدیک نشده- به قیمت ریال است که همواره در حال سقوط و از دست دادن ارزش برابری در مقابل دلار است. با آنکه هم دولت و هم صاحبان کالا و خدمات، با نرخ دلار تعیین و عرضه می کنند. این یعنی مبنایی که خود به آن اعتقاد نداشته و از آن تبعیت نمی کنند را به جامعه مزدبگیران تحمیل می کنند. این یکی از آن مواردی است که ما جامعه مزدبگیران به آن اعتراض داشته و تا سرنگونی کامل این قاعده، از پا نمی نشینیم.

موضوع کاملا روشن است! دزدان و غارتگران حاکم، حاضر نیستند  حقی از تولید ثروت- هزینه بقا و زندگی استاندارد ما کارگران را بپردازند. جالب اینکه همه این ثروت را ما تولید کرده ایم. نوبت که به ما می رسد، باید با سیب زمینی، نان، تخم مرغ و دیگر اقلام بی کیفیت برای بقا خود قانع شویم. باید بلندتر از این فریاد زد؛ نه! اینجا پایان کار است.

در سایه دقت و توجهات بی کم و کاست حضرات دزد در به یغما بردن محصول تولید ما-ثروت و “نعمت”-، زندگی محقرانه کارگران، تبدیل به زندگی قسطی شده است. این خود آخرین نسخه از کرامات دزدان است که حتی نان، تخم مرغ، سیب زمینی و پیاز و دیگر اقلام ضروری و بعبارتی “قوت لایموت” را به شکل نسیه و قسطی تهیه کنیم؛ تا مگر در چیزی از تولید ثروت و منفعت برای “عالی جنابان” کم نگذاریم.

این همه توجه و انتظار غارتگران جنایتکار از ما مزدبگیران است. این نظم کثیف و خونین، با همه مفتخوران و وابستگانش را باید به زباله دان تاریخ سپرد. این خواست جمعیت ۹۹ درصدی جامعه است. لحظه ای نباید در آن درنگ کرد و کار این جنایتکاران را همین امروز باید یکسره کرد.

برای ما کارگران، مزد و معیشت تنها یک معیار دارد و آن درجه زیست استاندارد و انسانی است. این طفیلی ها که “عالی منصبان”-بزعم خویش- نثار ما می کنند؛ لایق خودشان است که  از انسانیت بویی نبرده اند. ما همه آن چیزها که لایق زیست انسانی و حقیقی همه مزدبگیران است را خواهانیم و حتی ذره ای پایین تر از آن را در شأن هیچ انسان کارکن و زحمت کش نمی دانیم. گاهی با شیوه های رذیلانه و شارلاتانی، بین کارگر و کارمند و دیگر اقشار تفاوت قائل می شوند. معیشت انسانی، حق همه آنانی است که برای زندگی شرافتمندانه و انسانی تلاش می کنند و چشم طمع به دسترنج دیگر زحمتکشان ندارند. ما کارگران سبد معیشتی که متضمن زندگی سالم، ایمن، استاندارد و شرافتمندانه است را معیار تعیین دستمزد میدانیم. برای ما هرکسی باندازه نیازش می بایست از این مقدار ضروریات زندگی بهره مند شود.

در نتیجه ما نه تنها سبد معیشت تعیینی توسط شورای عالی کار که معیار تعیین سطح زندگی حقیرانه و جانفرسای مزدبگیران است را نمی پذیریم؛ که کل نظامی که درصدد بهره کشی از انسان تا آخرین ذزات نیرو و نفس است را نمی پذیریم و همانند همیشه دست بکار تغییر قواعد حاکم بر سرنوشت و زندگی خود هستیم؛ که مطمئن ترین آن، سرنگونی همه بساط این دزدان عارتگر سرمایه اسلامی است.

کارگران، مزدبگیران، همقطاران!

اکنون نوبت ماست تا بساط خیمه شب بازی و شارلاتانیسم این دزدان را بر هم بریزیم. آنها بهتر از ما می دانند که “بدون ما، کارشان تمام است”. ما نه تنها شورای عالی کار(کمیته دستمزد)، مصوبات توهین و تحقیر آمیز و سیاست های ضد کارگری وزارت کار و همه دولت، بلکه تمام حاکمیت سرمایه را برای تصمیم گیری در باره زندگی بیش از ۸۰ میلیون مزدبگیر،به رسمیت نمی شناسیم. با اعتراضات و اعتصابات خود به همه این جنایات پایان دهیم. چاره کار ما پیوند زدن اعتراضات و اعتصابات مان به یکدیگر و سراسری کردن آن است.

این تنها راه ما برای پایان دادن به حقارت ها و فلاکتی است که از طریق تحمیل مزدهای چندین بار زیر خط فقر و گرانی ها و تورم افسار گسیخته و کُشنده، بر زندگی ما زحمتکشان آوار شده است. برای خلاصی از این آوار فقر و فلاکت و برای رهایی از بردگی و بندگی تحمیلی جنایتکاران حاکم؛ به گسترش مبارزات و سراسری و متحد کردن آن کوشش بورزیم. چاره کار به پیروزی رساندن انقلاب زن زندگی آزادی است که متضمن رفاه، آسایش و رفع هرگونه تبعیض و نابرابری است و این از طریق سرنگون کردن بساط جنایتکاران سرمایه اسلامی ممکن می شود.

مزد و معیشت انسانی، حق مسلم ماست

فقر فساد گرونی، میریم تا سرنگونی

زنده باد انقلاب زن زندگی آزادی

 

#کارگر_کمونیست #نشریه_کارگری_حزب