واکنش های سران جمهوری اسلامی نسبت به تهدیدات جدید ترامپ-مهران محبی
ترامپ در یک پیام (تهدید) جدید در هشتم فروردین ماه از جمهوری اسلامی خواست که سریعا بر سر خواستهای پنجگانه توافق کند و در غیر اینصورت با عواقب آن روبرو خواهد شد. رئیس جمهور آمریکا اینبار تأکید کرده که توافق باید به طور مستقیم انجام گیرد.
این پیام ترامپ در واکنش به صحبت های اخیر سران جمهوری اسلامی مبنی بر احتمال مذاکره غیر مستقیم با آمریکا است که طبق معمول هدف خریدن وقت را در سر دارند. او اعلام کرده که مانند بایدن رئیس جمهور سابق آمریکا به جمهوری اسلامی هیچ مجالی برای طفره رفتن و معلق گذاشتن موضوعات مورد منازعه نخواهد داد. صراحتا گفته است یا مستقیم توافق (نه مذاکره) توافق کند، یا مورد حملات نظامی قرار خواهد گرفت.
با توجه به گسیل ناو هواپیمابر جدید آمریکا به آب های نزدیک ایران که حامل جنگنده های ۳۵ هستند و همچنین مستقر کردن ۷ فروند بمب افکن ۲B در یک پایگاه هوائی در هند طی روزهای گذشته، به نظر می رسد که تهدیدات ترامپ بسیار جدی هستند و جمهوری اسلامی در مدت تعیین شده به عنوان ضرب العجل برای تصمیم گیری یا باید تسلیم خواستهای ترامپ شود، یا مورد حمله نظامی قرار خواهد گرفت.
در مقابل تهدیدات ترامپ هم، سران جمهوری اسلامی با سردرگمی و به هم ریختگی عمیق تر یک روز تهدید توخالی می کنند و روز بعد از آمادگی برای مذاکره غیر مستقیم با آمریکا حرف می زنند و در مقابل نمایشات آمادگی و تحرکات نظامی آمریکا در منطقه نیز سپاه پاسدارن رژیم اقدام به رونمائی از شهر موشکی جدید می کند.
با اینحال شواهدی هستند که نشان می دهند جمهوری اسلامی علی رغم “هارت و پورت هایش” در میدان عمل دست به عقب نشینی هائی زده است و خود را برای تسلیم شدن تا پایان ضرب العجل آماده می کند. طبق اخبار و گزارشات، گروه های شبه نظامی عراقی با موافقت جمهوری اسلامی در حال ادغام شدن در نیروهای نظامی عراق هستند و حق ندارند هیچ نوع عملیات نظامی علیه نیروهای آمریکائی را انجام دهند. حوثی های یمنی نیز با وجود اینکه تازگی شدیدا بیشتر مراکز و تأسیسات نظامیشان توسط آمریکا بمباران شده اند، تحرکات نظامی و موشک پرانی قابل توجهی از خود نشان نمی دهند.
علاوه بر این که حوثی ها در انجام عملیات نظامی و علیه اسرائیل و کشتی های عبوری از دریای سرخ کم تحرک شده اند و حشدالشعبی و دیگر نیروهای تروریستی وابسته به جمهوری اسلامی در عراق از هر گونه اقدام علیه نیروهای آمریکائی در عراق منع شده اند، اوضاع حاکم در درون حکومت هم نشان از آماده شدن برای تن به تسلیم دادن دارد. بیشتر سران رژیم حتی خامنه ای هم به وخیم بودن اوضاع اقتصادی معترف هستند و این یعنی اینکه می دانند در صورت وقوع جنگ، از نظر تأمین هزینه های آن ناتوان هستند و اگر به درازا بکشد همه چیزشان را از دست خواهند داد. از نظر منطقه ای و جهانی هم در انزوا و مضیقه هستند و بنا به اعترافات خودشان، دولتی مانند روسیه هم به دنبال سود بردن از جنگ ایران با اسرائیل و آمریکا هستند. کسی مانند حشمت الله فلاحت پیشه، کارشناس سیاست خارجی و عضو پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس اسلامی می گوید:”روسیه بیشترین سود را از جنگ می برد و ۷ اکتبر یک پل نجات را برای آن ایجاد کرد….روسیه کشوری است که نماینده اش در شورای امنیت سعی کرد به گونه ای حق ایران را برای مقابله به مثل در حمله به کنسولگری نشان دهد، اما همین روسیه…حاضر نشده تسلیحات و جنگنده های پدافندی و آفندی مورد نیاز ایران را تحویل دهد”.
حکومت از نظر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز در عرصه داخلی در بن بست کامل است و امیدی به بسیج سرباز و نیروی جنگی ندارد. در همین ایام اخیر که فشارهای ترامپ شدت یافته اند، سرانش شاهد یک پیشروی و شکل گیری یک صف بندی عظیم اجتماعی در شهرها و روستاها در برابر خود به بهانه جشن های نوروزی بوده و دیده اند که چگونه مردم بر همه نمادهای عزا و مقدسات اسلامی اش می رقصند. خامنه ای و دیگران این اوضاع اقتصادی و انزوای منطقه ای و بین المللی خود و فضای اعتراضی و انقلابی جامعه را دیده و قطعا به این نتیجه رسیده اند که در صورت وقوع جنگ، این جامعه ۸۰ میلیونی نه تنها حامی و پشتیبان حکومت نخواهند بود، بلکه مهلک ترین ضربات را هم بر پیکر فرتوت اش خواهند کوبید.
واضح است و به یقین خود سران رژیم هم می دانند که تن دادن به هر یک از دو گزینه “جبری” ترامپ هیچ فرج و راه نجات هر چند کوتاه مدتی را برایشان باز نخواهد کرد، ولی راه سومی هم ندارند. یا جنگ را باید قبول کنند، یا توافق که به معنای تسلیم کامل است.
دولت های غربی و ترامپ بعد از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل و دو بار درگیری نظامی مستقیم میان جمهوری اسلامی و دولت اسرائیل به این نتیجه رسیده اند که رژیم اسلامی به اصطلاح “زیادی پایش را از گلیمش درازتر کرده” و دیگر قابل تحمل نیست. از نظر ترامپ و شرکا، “یال و کوپال” جمهوری اسلامی باید چیده شود و بویژه ترامپ برای پیشبرد و تحقق وعده ها و ادعاهای دوران انتخاباتی اش در عرصه های اقتصادی، سیاسی و برتری طلبی های ناسیونالیستی و بازگرداندن اعتبار و استیلای آمریکائی بر جهان شدیدا نیازمند تعطیلی کامل پروژه هسته ای، محدود شدن فعالیت های ساخت موشکی و قطع کامل حمایت جمهوری اسلامی از گروه های تروریستی اسلامی در منطقه به عنوان یکی از پیش شرط ها است.
اما آنچه که در نتیجه تضعیف جمهوری اسلامی چه از طریق جنگ و چه از طریق وادار کردنش به توافق و تسلیم، در داخل ایران رخ خواهد داد برای ترامپ و دیگران خوشایند و مطلوب نیست و تا حد زیادی هم به آن واقف هستند. می دانند به احتمال بسیار زیاد در نتیجه تضعیف شدن جمهوری اسلامی، مردم انقلاب خواهند کرد و اوضاع از کنترلشان خارج خواهد شد. ولی همانند خود جمهوری اسلامی، ترامپ و دولت های غربی نیز راه سومی در برابر خود نمی بینند.
