استثمار با طعم فریب و سرکوب-یاشار سهندی
گزارشی در سایت حکومتی ایلنا با عنوان “قهوه با طعم استثمار” منتشر شده است. این گزارشی است از کارگران جوانی که عمدتا دانشجو هستند که در ” کافهها و برخی کافه رستورانهای خاص” بدون حقوق مشغول کارند. در این مکانهای شیک، صاحب کافه یا رستوران به خود اجازه نمیدهد به مانند برخی از صاحبان کارواشها که با بی حیایی تمام پلاکاردی بزرگ بر دیوار بکوبند “کارگران کارواش حقوق ندارند، لطفا انعام خدمتگذاران خود را فراموش نکنید.” اما به مانند کارفرمایان در کارواشها با بی شرمی تمام به کارگران جوانی که “در این گروه؛ مشاغلی مانند سالنکاری (ویتر) و قهوه و نوشیدنیسازی (باریستا) و آشپزی در کافهها، رستورانها و بسیاری مراکز مشابه دیگر که در فهرست مشاغل خدماتی درون شهری قرار دارند،” بعد از یک دوره که مدعی اند آزمایشی بوده، کارگر نگون بخت را اخراج کنند بدون آنکه بابت کار آنها ریالی پرداخت کنند. در گزارش ایلنا با چندین تن از کارگران مصاحبه صورت گرفته که شیوه های بی شرمانه این دسته از کارفرمایان را باز گو میکنند.
بنا به گزارش مذبور” بطور خلاصه … کار به جایی رسیده است که کارفرما و صاحب محل کسب با آگهی کارجو را به کار فرامیخواند و پس از مدتی با وی تماس گرفته و وی فورا وارد فرآیند سخت و دشوار کار در کافههای شلوغ شهرهای بزرگ (به ویژه تهران) میشود، اما در پایان دوره موسوم به کارآموزی یا آزمایشی کارفرمای آگهی دهنده به بهانههای مختلف کارجو را رد کرده و به این دلیل که فعالیت وی آزمایشی و کارآموزی بوده است، هیچ حقوقی پرداخت نمیکند؛ دردناک اینکه بسیاری دیدهاند که برخی از این صنوف صدها بار آگهی مشابه را پخش کرده و نفرات مختلف را به نوبت نگه میدارند و هر دو هفته از نیروی کار رایگان آنها حداکثر استفاده را میکنند و سپس عذر آنها را میخواهند.”
این محیطهای کار به ظاهر بسیار شیک و امروزی، محیطی هستند پر استرس با فشار کاری بالا؛ کارفرما شرایط را به گونه ای فراهم میکند که کارگر فراری شود، بخصوص در مورد کارگران زن، یا اینکه مدعی میشوند:” بنابر نظرسنجی یا نظر تیم اداره کننده با شما کار نخواهیم کرد”؛ و یا اینکه کارفرما بهانه ای جور میکند مانند این که:” او یک نیروی ماهر داشته و آن نیروی ماهر برگشته” و بدین ترتیب عذر کارگر را میخواهند و یا به خال روی پیشانی کارگر ایراد میگیرند که مشتری از این وضعیت خوشش نیامده!
در یک جستجوی ساده متوجه میشوید کارگر سالن کار یا “ویتر”، تنها یک “گارسون” ساده نیست که کار فیزیکی سِرو غذا را به عهده داشته باشد، بلکه به مانند یک دستگاه تبلیغاتی باید عمل کند. او علاوه بر اینکه باید خوش تیپ و خوش سیما باشد، باید بتواند با زبان چرب و نرم مشتری را راضی و سر کیف کند و تا باخاطره خوش از رستوران برود و مشتری دائمی گردد. موردی که در این جستجوی اینترنتی برای شناخت این شغل متوجه میشود این است بعد از اینکه کارگر ویتر چگونه باید باشد و چه کارهای بر عهده اش است و چگونه باید عمل کند، به مسئله دستمزد که میرسد مشخص میشود هیچ ضابطه خاصی برقرار نیست. در آنجا به صراحت اعلام شده:” برای تعیین حقوق شغل ویتر در درجه اول باید اطلاعات کافی از میزان فعالیت و وظایف محول شده به ویتر، مهارت و تخصص وی و همچنین شرایط محیطی که در آن کار می کند داشته باشیم. داشتن تخصص و مهارت بالاتر و انجام وظایف بیشتر باعث می شود تا در نهایت حقوق بیشتری هم پرداخت کنید. البته شرایط کارفرما هم بسیار تاثیر گذار می باشد و به همین دلیل میزان دریافتی حقوق افراد در مراکز مختلف کاملا متفاوت می باشد و نمی توان برای آن مقدار مشخصی را تعیین کرد.” و همین “البته شرایط کارفرما بسیار تاثیر گذار می باشد” گویایی خشونتی است که پشت ظاهر شیک کافه رستورانهای خاص در جریان است.
در گزارشی که ایلنا تنظیم کرده همه این خشونت و ستمگری تنها به ” عدم وجود برخی ضوابط و ملاحظات در نظارتها” تقلیل داده شده و استثمار را به پرداخت نکردن حقوق خلاصه کرده است. در این گزارش همه چیز به عرضه و تقاضای نیروی کار ربط داده شده و از قول یک “کارشناس مسایل اقتصادی” مدعی شده: ” از آنجا که تقاضای اشتغال در محیطهای داخل شهری بالاست، دست کارفرمایان در هرنوع چانه زنی مزدی و حقوقی و تحمیل شرایط مختلف باز است؛ لذا در برخی صنوف مشکل اصلی افزایش شدید بیکاری اقشار جوان جامعه شهری است.” به واقع اما در این کافه رستورانها عملا “طرح استاد و شاگری” در حال اجرا است. و باز هم مشکل خود کارگر است که میخواهد مثلا “در یک جای خاص” و “فرهنگی” مشغول به کار باشد. بهرحال گزارشگر چندان بی انصاف نیست و رفته سراغ یک شخص محترم دیگر به اسم بیات، از مزدوران سرمایه در خانه کارگر واحد شرق تهران، و ایشان از این دسته از کارگران خواستند:” در صورت مشاهده چنین مواردی فورا ( این “فورا” ایشان ما را کشته!) شکایتهای خود را به ادارات کار مطرح کنند. در چنین مواردی کارگران به دفاتر شوراهای اسلامی کار، خانههای کارگر و انجمنهای صنفی کارگری در سطح شهرها مراجعه کنند تا ما بتوانیم به کمک و راهنمایی آنها بیاییم و از حقوق آنها حمایت کنیم(!؟)” البته ما به تجربه تلخ چهار دهه گذشته میدانیم دفاع ایشان از حقوق کارگر درست معکوس عمل کرده و تماما به ضد کارگران تمام شده است.
گزارشگر در این گزارش اشاره میکند که بازرسین کار از سوی وزارت کار به این کافه و کافه رستورانهای خاص سرکشی میکنند، اما نه برای رسیدن حق به حقدار، بلکه عمدا برای اینکه بوسیله کارفرما تطمیع شوند و بلغزند! به روایت یکی از کارگران، این بازرسان رشوه پولی هم نمی گیرند که ردی از خود به جای نگذارند، بلکه مشتری ماهانه یک کافه رستوران میشوند. گزارشگر می نویسد:” قاعدتا دریافت رشوه به صورتهای دیگر قابل ردگیری است اما بازرسانی که روی آنها نظارتی نباشد، ممکن است هر لحظه بلغزند و لیستهای بیمه، قراردادها و نیروهای یک مجموعه را بررسی نکنند.” همین هر لحظه لغزیدن این بازرسان تماشایی است. و محض نمونه شخصا در تمام این سالهای که کارگری کردم یک مورد سراغ ندارم که یک بازرس “نلغزد”. شاید هم اگر بوده “بازرسان بالاتر” یک جورهایی حالی اش کردند که باید در این بازرسی ها بلغزد و تطمیع شود و هوای کارفرما را داشته باشد و گر نه خودش اخراج میشود.
آگهی ها فریبکارانه برای دعوت به کار مسئله امروز و دیروز نیست. یک رویه ثابت است.استثمار بدون فریب کاری ممکن نیست. و این دو هیچکدام بدون پشتوانه یک دولتی که پشت سر سرمایه داران است، ممکن نیست. نقش دولت تضمین استثمار کارگران است اگر شد با فریب، نشد به زور دگنگ؛ سرکوب. نمونه معادن آق دره همین روزها به خوبی گویا این است وقتی فریب عمل نکند، سرکوب فیزیکی کارگر مهمترین روشی است که حکومت استثمارگران میشناسد.
نمونه کافه رستورانهای خاص اصلا تازه گی ندارد. استثمار بی حد و حصر کارگران یک رویه روتین در جمهوری اسلامی است که همیشه با فریب اساتید اقتصاد و مزدوران سرمایه در تشکیلاتهای سیاه همراه بوده است. هیچ کارفرمای عاقلی آگهی نمیزند که ما خواستار چند نیروی جوانیم جهت بهره کشی! فریب کاری و استثمار بی حد و حصر. بلکه این روش روتین نظام سرمایه داری است. حواله دادن به “ضوابط قانونی” و وجدان خود کارفرما تازه وقتی مطرح میشود که موضوع چنان گندش بالا آمده که مجبورند در موردش حرف بزنند.
نمونه شرایط کار، کارگران کافه ها و کافه رستورانهای خاص؛ تنها یک نمونه دیگر از استثمار بی حد و حصر جاری به پشتوانه دولت اسلامی سرمایه است که از شرایط خاص این بخش از کارگران سوءاستفاده کامل را می کنند. این روشهای کاملا قانونی و خلاف در جمهوری اسلامی تابع هیچ ضابطه ای نیست. قانون و ضابطه روابط کار حکومت اسلامی سرمایه داران به ضرب سرنیزه جاری میشود. و اما مبارزه بی وقفه کارگران در این شرایط تنها گوشه کوچکی از قدرت کارگران است که خبرگزاری ایلنا مجبور به انتشار اینچنین گزارشهایی است. و این شرایط یکبار دیگر تاکید بر این است که تنها با سرنگونی دولت اسلامی سرمایه و بدست گرفتن قدرت توسط شوراهایی که توده مردم قانونگذار و مجری آن هستند، میتوان به این پروسه استثمار نقطه پایانی گذاشت.