اعتراض سراسری کارگران رسمی نفت، یک نقطه عطف-پویان پیروز
روز بیست و ششم آذر ماه رسمی های نفت در چند شهر و استان تجمعات اعتراضی داشتند. این اعتراضات که با استقبال قابل توجهی از سوی کارگران و کارکنان رسمی در واحدهای عملیاتی شرکت های بهره برداری نفت و گاز وزارت نفت مواجه شد در پی فراخوانی صورت گرفت که از روزهای قبل در شبکه های اجتماعی منتشر شده بود.
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت نیز با انتشار فراخوان نیروهای رسمی نفت از آن اعلام حمایت کرد و از تمام کارگران رسمی و پیمانی و ارکان ثالثی و قرارداد معین در تمامی بخش ها و مراکز نفتی از جمله در پترو پالایش ها، شرکت حفاری و بخش های حمل و نقل و سایر واحدها خواست تا وسیعا به این فراخوان و فراخوان دیگری که از سوی کارگران پتروپالایش ها برای سوم و چهارم و پنجم دی ماه اعلام شده است بپیوندند.
اجرای صحیح ماده ۱۰، رفع مشکلات مالیاتی، اصلاح قانون پاداش سنوات بازنشستگی و … از جمله خواست هایی است که وزارت نفت سالهای متمادی در اجرای آن تعلل کرده و به همین دلیل کارکنان رسمی در یکسال اخیر دست به اعتراضات متعدد زده اند. در آخرین تجمع رسمی های نفت که ۱۲ شهریور مقابل وزارت نفت صورت گرفت، قریب به هفتاد نفر از آنها با ضرب و شتم بازداشت شده و برای همگی پرونده های امنیتی تشکیل شده است.
از روزهای منتهی به بیست و ششم آذر، عوامل حراست، مدیریت های پالایشگاهها، امنیتی ها و مزدوران حکومتی همه تلاش خود را به کار بستند تا از بروز اعتراض روز ۲۶ آذر جلوگیری کنند. در همان روز برگزاری این تجمعات اعتراضی، حراست ۷ پالایشگاه گاز در منطقه ویژه عسلویه با ایجاد محدودیت از خروج پرسنل در زمان تجمع جلوگیری کردند حتی بعضی پالایشگاه ها به کارگران اصلا اجازه خروج ندادند و در شرکت نفت و گاز پارس هم کارکنان برای این که بتوانند در تجمع شرکت کنند با بالا رفتن از دیوارها و نرده های اطراف محوطه شرکت خود را به محل تجمع رساندند.
بعلاوه اینکه اگر این تجمع در روز دیگری برنامه ریزی شده بود قطعا از گستردگی بیشتر جمعیت نیروهای معترض نفت برخوردار می شد، چرا که روز شنبه هر هفته بیشترین تعداد شیفت چنج در این منطقه مهم (عسلویه) انجام میشود و کارکنانی که پس از چهارده روز کار در حال عزیمت به شهرهای خود بوده و یا کارکنانی که پس از چهارده روز استراحت در مسیر بازگشت به محل کار بوند عملا امکان مشارکت در این حرکت اعتراضی را از دست دادند. با این همه تجمعاتی که شکل گرفت را می توان بزرگترین اعتراض سراسری رسمی های نفت دانست که لرزه و پس لرزه های خود را بر جا گذاشته و خواهد گذاشت.
از دهه هشتاد تا اوایل دهه نود، حکومت نفرات خودی را از بین نیروهای نظامی و امنیتی و همینطور خانواده های آنان در نقطه به نقطه مراکز حساس نفت و گاز و پتروشیمی به کار گمارده است. یک هدف این چیدمان، که اکنون حد نصاب آن به پنجاه درصد کل کارکنان در نفت رسیده این است که با بالا بردن ضریب نفوذ امنیتی، کنترل اوضاع در این وزارت خانه و شرکت های تابعه را به طور کامل در دست داشته باشند و به محض بروز هرگونه نارضایتی ای اعتراضات را در نطفه خفه نمایند. این هدف از طریق ایجاد چهار کانون نظارتی در نفت اعمال می شود. هسته گزینش، اداره کل حراست، اداره کل بازرسی و هیات بدوی رسیدگی به تخلفات.
وظیفه هر کدام از این ارکان که در ظاهر مستقل از هم هستند اما در مجموع یک هدف را دنبال می کنند، رصد و کنترل کارکنان، سرکوب مستقیم از طریق توبیخ، اخذ تعهد، تعلیق از کار و اخراج و معرفی به نهادهای امنیتی است.
این توضیحات برای این ارائه شد تا تصویر روشن تری از فضای پادگانی و پلیسی حاکم بر صنعت نفت و به خصوص بخش رسمی به دست آید و متوجه باشیم که رسمی ها در چه شرایطی و زیر بار چه فشارهای امنیتی دست به اعتراض زدند.
اعتراضات بیست و ششم آذر رسمی ها نقطه عطفی در شکل گیری و تداوم اعتراضات در صنعت نفت است که اگر چه برای دستیابی به خواست های معیشتی و حقوقی صورت گرفت اما با توجه به فضای سیاسی حاکم بر جامعه و مبارزه توده ای و عمومی مردم برای به زیر کشیدن حکومت، می تواند و این ظرفیت را دارد که در روزهای پیش رو به مرحله اعتصابات ادامه دار هم ورود کند.
کارکنان رسمی هشدار داده اند که با همه توان شان در مقابل ستمگران خواهند ایستاد و این آغاز راه است.
اکنون اعتصاب به عنوان یک ابزار مهم برای تسریع در سقوط اقتصادی و سیاسی حکومت به یک گفتمان سیاسی قوی در جامعه تبدیل شده است.
این گفتمان در سراسر بخش های صنعت نفت به طور جدی در جریان است. فضا و روح حاکم در این صنعت متاثر از فضای سیاسی موجود به شدت تعرضی شده است. این نشانه ها را می توان در فراخوان ها و اطلاعیه های کارگران پتروپالایش ها، کارگران پیمانی و ارکان ثالث، رسمی ها و کارگران پروژه ای به خوبی دید.
ضرورت به ثمر نشستن این اعتراضات و اعتصاب ها، اول متشکل شدن و ایجاد شوراهای سازماندهی اعتراضات و دوم همبسته شدن رسمی ها با کارگران غیر رسمی است.
بوجود آمدن یک اتحاد در درون و میان همه کارکنان بخش های مختلف نفت و برخورداری از یک پشتوانه اجتماعی مردمی خارج از محیط کار، سهولت دست بردن به اعتصابات سیاسی را دو چندان خواهد کرد.پیش به سوی اعتصابات سراسری