اقدام درخشان کارگران رسمی نفت و پیشروی جنبش شورایی – اصغر کریمی
جنبش شورایی قدم به قدم به پیش میرود و خشت های خود را رویهم میچیند. گفتمان اداره شورایی در هفت تپه و انتخاب مجمع عمومی نمایندگان کارگران و حمایت وسیع از طرف جامعه، مجمع عمومی کارگران پروژه ای نفت در هفشجان، مجمع عمومی معلمان سنندج و انتخاب نمایندگان آنها، شورای سازماندهی کارگران پروژه ای نفت، شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان و تصمیم گیری جمعی در میان بازنشستگان از طریق گروههای خود در مدیای اجتماعی هرچند هیچکدام شورا به معنی واقعی کلمه نیستند اما همه اینها در مسیر جنبش شورایی و تقویت گفتمان شورا و قدم های عملی در ایجاد آن است.
دو هفته قبل اتفاق مهم دیگری توسط کارگران رسمی نفت افتاد که بسیار حائز اهمیت است. کارگران رسمی نفت شورای هماهنگی و همبستگی خود را ایجاد کردند و در اقدامی تازه و بسیار جالب بصورت شورایی رای گیری کردند و درصد بالایی از چندین هزار کارگری که در رای گیری شرکت کردند رای به تجمع دادند. در مورد حضور خانواده ها در تجمع اعتراضی نیز به همین صورت رای گیری کردند و اکثریت بالای کارگران به این پیشنهاد رای مثبت دادند. رای گیری از توده کارگران از طریق شبکه های وسیعی که در پلاتفرم های مدیای اجتماعی ایجاد کرده اند و با مشخصات علنی و واقعی خود، امکان دخالت حداکثری در مورد تجمع اعتراضی و شکل و تاریخ اعتراض را فراهم میکند. این گام بزرگی در راستای جنبش شورایی است.
رای گیری از توده کارگران تصمیمی از جنس جنبش شورایی است، تصمیم یک مجمع عمومی بسیار سازمانیافته است که مبنا و پایه هر شورای توده ای است. چنین تصمیم مشترکی قبل از هرچیز اتحاد کارگران را تحکیم میکند و اینکه تک تک کارگران از طریق رای دادن و سهیم شدن مستقیم در تصمیم به یک اعتراض شریک میشوند همفکری و اعتماد بنفس بالایی به آنها میدهد و مبارزه آنها را بسیار تقویت میکند.
با توجه به جایگاه کارگران نفت در جنبش کارگری، اقدام درخشان کارکنان رسمی میتواند به الگویی برای سایر بخش های کارگران شاغل در نفت و مراکز کارگری تبدیل شود و کل جنبش کارگری را تحت تاثیر مستقیم قرار دهد. هزاران فعال کارگری که در دل اعتصابات پرشور و هر روزه خود تجاربی غنی در سازماندهی اعتصابات و تجمعات کارگری داشته اند و هر جا توانسته اند مجمع عمومی تشکیل داده اند، میتوانند با تحکیم شبکه های کارگری و گروههای مدیای اجتماعی این اقدام کارگران نفت را به سنتی وسیع در میان کارگران مخابرات و راه آهن، آتش نشانی، معادن، ماشین سازی ها، رانندگان کامیون و اتوبوس، معلمان و سایر بخش های جامعه تبدیل کنند.
اقدام کارکنان رسمی نفت و سایر مواردی که اشاره کردم، در کنار مجامع عمومی متعددی که در طول اعتصابات کارگران در مراکز مختلف شکل گرفته است نشان میدهد که جنبش شورایی چگونه با گامهای استوار راه خود را به جلو باز میکند. این پیشروی ها اهمیتی فراتر از تقویت مبارزات امروز کارگران دارد. این پیشروی ها امروز اعتراضات جاری کارگران را تقویت میکند و فردا نیروی قدرتمند اداره شورایی جامعه خواهد شد. شخصا تردیدی ندارم که در یک توازن قوای بهتر و با توجه به این پیشروی ها و تمایل عموم جامعه به شرکت و دخالت در سرنوشت جامعه که تنها ابزار آن شورا است، شوراهای توده ای بسرعت در کلیه مراکز بزرگ و کوچک کارگری، در دانشگاهها، درمدارس و ادارات پا میگیرد، جنبش کارگری را در خط مقدم انقلاب قرار میدهد و بستر بسیار قدرتمندی برای رشد کمونیسم ایجاد میکند.
در انقلاب ۵۷ سنت جنبش شورایی در بسیاری از مراکز کارگری و در کل جامعه پا گرفت اما فاقد دورنما بود. حزب سیاسی قدرتمندی که به جامعه و طبقه کارگر افق بدهد و نیروی عظیمی را که به میدان آمده بود رهبری کند وجود نداشت و نتیجتا جنبش شورایی و کل جنبش کارگری نتوانست به افقی سیاسی مجهز شود، جامعه را همراه خود کند و برای دوره ای طولانی دوام بیاورد و با هجوم جمهوری اسلامی در هم شکست. امروز اما فاکتورهای مهمی به نفع طبقه کارگر و جنبش شورایی شکل گرفته است و در طول انقلاب بسرعت فراگیر خواهد شد. کارگران نفت و کارگران مراکزی مانند فولاد و هفت تپه و معلمان و بازنشستگان پیشقراولان این جنبش رادیکال و آینده ساز جامعه اند. *