بیسوادی یک میلیون کودک زیر ۱۲ سال- مهران محبی  

#کارگر_کمونیست #نشریه_کارگری_حزب

مندرج در کارگر کمونیست ۸۴۲

به تازگی نائب رئیس کمیسیون آموزشی مجلس خبر از وجود یک میلیون کودک بیسواد مطلق زیر ۱۲ سال سن در کشور را داده است و این خود یکی از فراوان نکتبهای حکومت در زندگی مردم است.  این مهره مفتخور لم داده بر صندلی مجلس در این رابطه فقط عدد (حتما تا جائی که توانسته اند آن را کاهش دهند) را اعلام کرده است و طبق معمول همه مفتخوران حکومتی از علت اصلی این معضل و گرفتاری اجتماعی که فقر و نداری است، حرفی نمی زند .

جدا از اینکه همه ما می دانیم که در نظام فاسد اسلامی هزاران و یا ممکن است ده هاهزار کودک بی شناسنامه از خانواده های افغانستانی ساکن در ایران و در مناطق محروم مانند سیستان و بلوچستان در آمارآورده نمی شوند و از نظر جمهوری اسلامی فاقد حق تحصیل و آموزش هستند که به طور خودکار از هر آماری حذف می شوند، اما حتی چنین آماری در یک جامعه حدودا ۸۰ میلیونی از وجود کودکان بیسواد مطلق و میلیون ها کودک کم سواد که فقط تا پایان دوره ابتدائی توانسته اند تحصیل کنند، در قرن بیست و یکم که سوادآموزی نسبت به قرن گذشته بسیار ارزانتر و قابل دسترس تر می باشد، یک فاجعه سازمانیافته است که توسط باندهای حکومتی هدایت می شود.

این واقعیت را به راحتی می توان آن هنگام هائی که گوشه های کوچکی از دزدی های نجومی در دستگاه ها و ادارات به واسطه سران و مدیران و با همدستی وابستگان و همدستان آنها افشاء می شوند، دید. در همه دوران ۴۵ ساله عمر ننگین جمهوری اسلامی هر وقت و در هر مکانی کودکان بازمانده از تحصیل در سر چهارراه ها و در کارگاه های زیرزمینی دیده ایم که مورد سؤاستفاده باندهای سوداگر جنسی و فروشندگان مواد مخدر و کارفرماها بوده اند، از بالای سر مردم سران و عوامل حکومتی مشغول دزدی از دسترنج ما کارگران و ثروت های طبیعی مانند نفت و گاز و معادن بیشمار بوده اند.

دفعات بیشماری در اخبار و رسانه ها شنیده ایم که ده ها و صدها هزار میلیارد تومان یا گم شده اند یا در قالب وام با تبانی با همدستان دزد و چپاولگر سران و مقامات حکومت داده می شود که اکثرا بی بازگشت هستند و گاهی در بهترین حالت بخش های کوچکی از آن ها بعد از اجراء نمایشات تهوع آور و عوامفریبانه به اصطلاح رسیدگی های قضائی و اجراء عدالت اسلامی، طبق ادعاهای مقامات قضائی برگردانده می شوند.

توافق دستگاه قضائی با یک وام گیرنده (چپاولگر) ۳۰ هزار میلیارد تومانی برای برداشت ۱۲ هزار میلیارد تومان از اموال اش یکی از تازه ترین نمونه های کثافت کاری های باندهای حکومتی و مخصوصا در دستگاه قضائی برای چپاول ثروت عمومی با همدستی نزدیکان و همدستانشان است.

در این رابطه علی القاسی رئیس کل دادگستری تهران در تعریف و تمجید از اقدامات به گفته خودش “شاخص دادگستری تهران در دوره تحول و تعالی”، گفته است که با یک بدهکار بانکی که ۳۰ هزار میلیارد تومان به شبکه بانکی کشور بدهی دارد، توافق کردیم که ۱۲ هزار میلیارد از بدهی خود را با معرفی اموال به شبکه بانکی کشور برگرداند!

این گونه است که تحول و تعالی دستگاه قضائی حکومت را القاسی با استناد به نمونه مذکور از برخورد قضائی بر مبنای عدالت اسلامی معنی می کند. این مهره حکومتی صراحتا توضیح می دهد که در جمهوری اسلامی دزدی های کلان و سازمانیافته نه تنها جرم و بزه نیست، بلکه یک اصل است که باید مدیریت شود. دزد یا همان همدست حکومت که عنوان خفیف بدهکار و اختلاسگر به او داده می شود در مقام معامله گر با دستگاه های حکومتی از جمله دستگاه قضائی قرار می گیرد تا بر سر سهم بری از دزدی مشترک به توافق برسند.

در این پرونده حتی خبری از بازداشت و زیر فشار گذاشتن بدهکار مذکور برای بازگرداندن بدهی اش نیست، بلکه القاسی با وقاحت تمام از توافق با دزد ۳۰ هزار میلیاردی با نام محفوظ بر سر معرفی اموالی (نه محکومیت دزد و شناسائی و ضبط و مصادره اموال او)! به ارزش ۱۲ هزار میلیارد تومان خبر می دهد.

اینجاست که یک علت مهم این همه تباهی و فلاکتی که بر زندگی مردم سایه انداخته و بازماندن از تحصیل و متوقف شدن میلیون ها کودک از ادامه تحصیل رو می شود. سران و باندهای حکومتی با همدستی یکدیگر و همدستان و وابستگان خود مانند ساداتی نژاد وزیر سابق کشاورزی و مدیرعامل شرکت چای دبش متهم ردیف اول پرونده دزدی ۷/۳ میلیارد دلاری (حدودا ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی) چای دبش که به جای زندان در ستاد انتخاباتی جلیلی و با  محافظان اش رؤیت می شود، به دزدی و چپاول مشترک خود ادامه می دهند و سرمایه ها و ثروت های نجومی برای خود و آقازاده هایشان می اندوزند و از این طریق اکثریت یک جامعه ۸۰ میلیونی را به فقر و گرسنگی می کشانند.

بنابراین خود جمهوری اسلامی عامل و علت هر بدبختی و ناکامی ای در جامعه است. در هر گوشه ای از جامعه هر کودکی که از تحصیل باز می ماند یا از ادامه تحصیل منع می شود، هر انسانی که بیکار و فقیر است، هر جا که خشونت است و خشونت توسط مأموران و دستگاه های سرکوب بی پروا ترویج می شود، هر محله و شهری که از بی آبی و بی برقی و فقدان امکانات عمومی زندگی در رنج است و هر دریاچه ای خشک می شود و هر کوه و جنگلی که دچار حریق می شود و صدها بلای دیگر که گریبان جامعه را گرفته اند، ریشه در خود حکومت جمهوری اسلامی دارد و رهائی از هر یک از این نکبت ها در گرو جارو کردن کل کثافت جمهوری اسلامی است.  و خوشبختانه مردم هم علت دردهای خود را می شناسند و هم راه خلاصی خود را یافته اند. جامعه دارد راه حل خود را با تعمیق بخشیدن و به پیش بردن و به سرانجام رساندن انقلاب اش عملی می کند.

با سرنگون ساختن جمهوری اسلامی، بنای دنیائی شاد و انسانی و دنیائی که دیگر نشانی از کودکان فقر و کودکان رنج دیده، نحیف و بازمانده از تحصیل را در خود نداشته باشد را خواهیم نهاد.

 

 

#کارگر_کمونیست #نشریه_کارگری_حزب