تعرض به زندگی بی جواب نمی ماند-یاشار سهندی
در هفته گذشته یکبار دیگر تبهکاران اسلامی چهره خبیث خود را برملا کردند. مجلس اسلامی سرمایه برنامه هفتم توسعه که ظاهرا برنامه ای برای ۵ سال است، در این پوشش قانون افزایش سن بازنشستگی را تصویب کرد که هدفش بهره کشی تا آخرین روزی است که رمقی برای کارگران باقی مانده باشد و بعد از آن تنها فرصتی که کارگر دارد آماده شدن برای مُردن است.
در اعتراض به مصوبه حق مطلب را پیامی منتشر شده در کانال تلگرامی اتحادیه آزاد کارگران را به خوبی بیان کرده است. نویسنده با اشاره به ادعای کارگزاران رژیم اسلامی سرمایه مبنی بر این که امید به زندگی در ایران افزایش یافته است و “متوسط طول عمر در ایران، در زنان، ۷۴٫۶ و در مردان، ۷۲٫۱ سال است.” و مقایسه آن با هلند “برای آقایان ۸۰.۱ و برای خانمها ۸۳.۳ سال است” که این تفاوت نیز خود نشانگر خیلی چیزهاست و اگر ادعای این تبهکاران را باور کنیم، نویسنده که خود را “عادل طالبی” معرفی کرده خطاب به جنایتکاران ساکن در مجلس اسلامی نوشته است:
“چون شما ریاضیتان خوب است، میتوانید حساب کنید که مثلاً جوانی که در ۱۸سالگی وارد دانشگاه میشود، اگر لیسانس را در ۴ سال و فوق لیسانس را در ۲سال بگیرد و ۲ سال هم سربازی برود و بدون فوت وقت، زود تند سریع و انقلابی در ۲۶ سالگی سر کار برود، اگر آلودگی هوا نَکُشَدَش، سکته قلبی و مغزی نکند، به خاطر نیترات و سموم موجود در میوه و گوشت و آب و بقیۀ چیزها سرطان نگیرد، احیاناً، به صورت خودجوش در مترو زمین نخورد و بعد از دو سه ماه کُما، نمیرد، میتواند پس از ۴۲ سال کار، در ۶۸سالگی بازنشسته شده و با افتخار، ۴ سال حقوق بازنشستگی مکفی(!) بگیرد و بعد با آرامش بمیرد! یا اگر خدای نکرده یللی تللی کند و سه چهار سال سر کار درست و حسابی و بیمهدار(!) نرود، بازیگوشی کند و گوش شیطان کور(!) چشم شیطان کر(!) در ۳۰ سالگی وارد بازار کار شود، آن وقت همان روزی که بازنشسته میشود میمیرد! خداوند رحمتش کند، روحش در آرامش.”
مثل همیشه، مزدوران سرمایه به تکاپو افتادند و مدعی شدند که بله ما هم معترضیم! فرمودند این قانون”این قانون خلاف شرع است”، “در اسلام وفای به عقد و عهد یکی از شرایط ایمان است”، واین قانون عهد شکنی است از سوی حکومت نسبت به کارگر است و “با قانون اساسی مغایرت دارد”؛ قانون اساسی که که اساسا هیچ بنی بشری داخل آدم حساب نمی کند. این اوباشان سرمایه به جنتی که دیگر حتی قادر به تکلم نیست نامه نوشتند که “شورای نگهبان مصوبه مجلس را رد کند” و ریاکارانه مدعی شدند “برخلاف آنچه می گویند این قانون سنگ بزرگتری بر پای صندوق های بازنشستگی است” و…
اتحادیه آزاد کارگران در بیانیه ای به درستی تاکید کرده :” افزایش سنوات اشتغال به هر درجه و میزانی یک تعرض ضدبشری به زندگی و حق حیات انسانی دهها میلیون نیروی کار در هر سطح و عرصهای از اشتغال و اعلام آشکار یک مانیفست بردگی قرون وسطایی و جزیهای برای حق نفس کشیدن و بودن در کشوری به نام ایران است. این مصوبه بار دیگر ابعاد به غایت ضدانسانی، فاجعهبار و غیر قابل جبران تدوام وضعیت موجود در کشور و ضرورت اعتراضات سراسری و میلیونی را برای تحولات بنیادین پیشاروی ما کارگران و معلمان، بازنشستگان، زنان و جوانان و عموم مردم آزادیخواه ایران میگذارد.”
جان کلام همینجاست. جمهوری اسلامی باند تبهکاران است که قدرت سیاسی را در چنگ دارد. این رژیم حتی سودای حکومت کردن بر مردم را ندارد بلکه تماما در فکر سرکوب است، چه با باتوم و زندان و اعدام و چه با تصویب قوانینی مانند افزایش سن بازنشستگی. در تکمیل تبهکاری، همین روزها در قانون بودجه سال آینده تصمیم گرفتند که حقوق کارکنان دولت بیشتر از ۱۸ درصد به تصویب نرسد و از سوی دیگر سقف معافیت مالیاتی افزایش نیابد و در نتیجه هنوز حقوقها افزایش نیافته، عملا سقوط میکند در واقع در بهترین حالت ۱۵ درصد حقوق افزایش می یابد.
در ارگانهای این حکومت نمایندگان وحشی اسلامی سرمایه به چیزی نمی اندیشند جز اینکه چگونه میتوان بیشتر غارت کرد و مردم را به زحمت انداخت و برای پیشبرد این تصمیمات ضد کارگری تماما بر نیروی سرکوب خود حساب باز کرده اند. خشونت عریانی که با تصویب قوانینی مانند افزایش سن بازنشستگی و یا لوایح بودجه سالانه عملا یک جورهای نسل کشی با سلاح اقتصادی است. این حکومت تکلیف خود را با ما کارگران و کل جامعه روشن کرده است. این قانون در هر شکلی نهایتا به تصویب برسد یک حرف بیشتر ندارد؛ پیام این حکومت روشن است اگر در پی آسایش و رفاه هستیم باید این حکومت را سرنگون کرد.
دلواپسان این حکومت درتشکیلات سیاه ضد کارگری هشدار داده اند که تصویب این قانون “موجبات نارضایتی شدید کارگران که بخش عظیمی از جمعیت فعال جامعه هستند را فراهم کرده است و این بیش از پیش امنیت حکومت را متزلزل میکند.” نمایندگان شکم سیر لم داده بر صندلی های مجلس اسلامی نه اینکه بر این موضوعات آگاهی نداشته باشند، خیلی خوب هم میدانند اما همانگونه که اشاره شد زیادی روی توان سرکوب نیروهای امنیتی و نظامی خود حساب باز کرده اند.
در شرایطی که جامعه در اشکال مختلف مبارزاتی ادامه انقلاب را فریاد میزند. بازنشستگان با اعتراضات قدرتمند خود نبض تپنده انقلاب هستند. اعتراضات گسترده کارگران رسمی نفت بخش های مختلف این صنعت کلیدی کارگری را به تکان در آورده و توازن قوا را به نفع اعتراضات سراسری کارگری بهبود بخشیده است، باروتی در انبار حکومت برای پیشبرد طرحهای معیشتی شان نمانده است. نتیجه چنین طرحهایی دامن زدن بیشتر بر خشم و اعتراض کارگران و کل جامعه است. تعرضات معیشتی حکومت در عین حال صف اعتراض کارگر شاغل و بازنشسته و جمعیت میلیونی کارگران متحد تر میکند. طرحهای تعرضی حکومت تاکیدی بیشتر بر “ضرورت اعتراضات سراسری و میلیونی” ما کارگران و ما مردم است.. اعتراضات بازنشستگان باید با اعتراضات و اعتصابات کارگران یکی شود. اکنون تنها مسئله پیوند یافتن انبوه مبارزات کارگران در بخشهای مختلف و بازنشستگان است، تا نه تنها خود کارگران بلکه کل جامعه از شر حکومت نکبت اسلامی سرمایه رهایی یابد. جواب این گستاخی بی شرمانه به زندگی کارگران متحد شدن در کف خیابان برای خلاصی از شر حکومت اسلامی سرمایه است.