جای خدا در بیانیه های سیاسی نیست، صحبتی با معلمان-اصغر کریمی
مدتی است که سر و کله خدا در بیانیه های شورای هماهنکی تشکل های صنفی فرهنگیان و برخی کانون های صنفی پررنگ شده است. این صرفا یک کلمه نیست، که همان هم مضر است، بلکه یک یک اشکال بزرگ و یک گرایش است که معلمان را نمایندگی نمیکند. از معلمان انتظار میرود با حساسیت به آن برخورد کنند و آنرا متوقف کنند به چند دلیل:
اولا، اینها اطلاعیه شخصی آدم ها نیست. اطلاعیه یک تشکل است و اعضای این تشکل ها عقاید متفاوتی دارند. بعضا خداپرستند و بعضا آتئیست و خداناباور. اطلاعیه های یک تشکل باید خواست های اعضای تشکل را نمایندگی کند نه اعتقادات برخی از آنها را. اینکار تفرقه افکنانه است. چه معنی دارد در یک بیانیه سیاسی مذهب را وارد کنیم؟ معلمان در بیانیه هایشان بارها تاکید کرده اند که آموزش نباید ایدئولوژیک باشد اما بنام خدا در اطلاعیه ها ۱۸۰ درجه خلاف آن است. اعتقادات شخصی را وارد بیانیه ها کردن آنها را ایدئولوژیک میکند، تفرقه ایجاد میکند، تصویری عقب مانده از بیانیه های معلمان میدهد و بحال مبارزه معلمان و تصویر مدرن و پیشرو آنها لطمه جدی میزند.
دوما، گرایشات راست و اصلاح طلبانه حکومتی معمولا از همین دریچه ها وارد میشوند و با بسم الله و صلوات و غیره سعی میکنند اعتراضات را در چهارچوب نظام نگاهدارند. تلاش آنها عملا یک چراغ سبز به حکومت است. مدتی بود که چنین گرایشی به یمن پیشروی مبارزات معلمان رادیکال و شجاع که نقش مهمی بویژه در یک سال گذشته داشته اند عقب رانده شده بود. صاحبان این گرایش جرات نمیکردند زیاد ابراز وجود کنند. اما با دستگیری صفی از معلمان پیشرو و رادیکال و تشدید سرکوبگری های حکومت، گرایش اصلاح طلبانه در تلاش است تا عرض اندام بیشتری بکند.
بیانیه های معلمان و مشخصا بیانیه ها و فراخوان های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان است که اکثرا بسیار سیاسی، روشن، هوشمندانه و متحدکننده بوده است. همچنین در اعتراضات شکوهمند معلمان طیف رادیکال معلمان، توده های وسیع معلم را بخوبی نمایندگی کرده و سهم مهمی در گسترش اعتصابات و اعتراضات سراسری و درخشان معلمان داشته اند. در بیانیه ها و سخنرانی های آنها خبری از ایجاد توهم به دم و دستگاه حکومت و برخی مقامات و نهادها نبود، خبری از تاکید بر قوانین حکومت که تماما بر پایه دشمنی با معلمان نوشته شده است و یا دل بستن به مذاکره در آنها نبود. در دل یک جدال جانانه در کف خیابان معلمان پیشرو و بخش اعظم توده معلمان با شعارهای رادیکال و رزمنده توانستند به صلوات در کف خیابان پایان دهند و نگذارند تجمعات و اعتراضاتشان رنگ و بوی مذهبی بخود بگیرد. ولی اکنون به نظر میرسد که حضور گرایش اصلاح طلبانه حکومتی اینجا و آنجا پررنگ تر شده و بنام خدا سرسخن بیانیه هایشان شده است. بنام خدا در بیانیه های اینها رنگ حکومتی به اعتراض معلمان میزند و به شکلی چراغ سبزی به حکومت است که ما سرنگونی طلب نیستیم، علیه کل حکومت نیستیم، معتقد به انقلاب نیستیم و دل به اصلاح سیستم بسته ایم. روشن است که اینها نماینده واقعی معلمان نیستند.
سوما، در جامعه ای که حکومتی مذهبی سر کار است و به همه چیز با دشنه و اسید و گلوله و زندان و جنایت سعی کرده رنگ مذهبی بزند و بسمه تعالی و بنام خدا را به مردم تحمیل کند، نباید با آن همراهی کرد. معلمان قرار است پیشتاز جامعه باشند و با مبارزاتشان و با خواستهای رادیکالشان نقش مهمی در پیشبرد اعتراض کل جامعه داشته باشند که تاکنون هم داشته اند. بنام خدا در بالای اطلاعیه ها و فراخوان های تشکل های معلمان درس بدی به جامعه میدهد. و این در شرایطی است که کلیه تشکل های کارگری و بسیاری از تشکل های دیگر مدتها است با خدا و نشانه های مذهبی خداحافظی کرده اند. آنوقت در چنین شرایطی برخی از کسانی که در شورای هماهنگی و یا کانون های صنفی معلمان حضور دارند از موقعیت خود سوء استفاده میکنند. باید جلویشان را گرفت.
چهارم اینکه، خدا قرار نیست نقشی در پیشروی معلمان و موفقیت آنان نقش بازی کند. برعکس از خدا و مذهب و اسلام استفاده شده تا معلمان و اکثریت یک جامعه هشتادمیلیونی را به قعر بدبختی و بیحقوقی و جهل و خرافه سوق بدهند و درست به همین دلیل جامعه از آیکون های مذهبی بیزار شده است. از تشکل های معلمان انتظار میرود از همه پیشروتر باشند.
کلام آخر، کسانی اصلاح طلبند یا هرچه هستند، حق ندارند در بیانیه های یک تشکل غیر مذهبی خدا و مقدسات مذهبی را وارد کنند. نباید اجازه دهیم گرایشی را که به یمن سالها مبارزه عقب رانده ایم بار دیگر سر و کله اش در بیانیه ها ظاهر شود.