جراحی اقتصادی غارتگران؛ خود آگاهی جنبش گرسنگان-یاشار سهندی
خبری هولناک در میان انبوه اخبار اعتراضات این روزها کمتر دیده شد. خبر این بود که دو کارگر نانوایی به نامهای سیروس حسین پور و کریم محمدی در روستایی از توابع ممسنی واقع در استان فارس، بخاطر مشکلات مالی دست به خودکشی زدند. این دو کارگر جوان قبل از خودکشی در ویدیویی کوتاه، کوتاه به اندازه زندگی شان؛ از همه خداحافظی کردند برای همیشه! خودکشی دو کارگر نانوا یکی از نتایج روشن جراحی اقتصادی سرمایه داری حاکم بر ایران است. جراحی ای که هم غارتگران حاکم تایید می کنند لازم است هم متخصصان اقتصاد بیرون از حاکمیت.
در راستای جراحی اقتصادی، تعیین میزان افزایش مستمری بازنشستگان را برای سومین ماه به تاخیرانداختند. نمایندگان بی شرف سرمایه که در مجلس نکبت آفرین اسلامی، لم داده اند، اساسا بازنشستگی را بی مورد و مستمری بازنشستگی را کاملا پول مفت قلمداد میکنند و با این نگاه با دغل بازی تمام، با گذاشتن ویرگولی در متن قانون بودجه سال ۱۴۰۱سعی کرده اند افزایش مستمری بازنشستگان تامین اجتماعی را در حد ۱۰درصد نگه دارند. ویرگول مربوطه “شیطنت تایپست” متن قانون نبوده، بلکه ایده ضد بشری یک مشت کلاش شکم پرست بوده است. و نیز اینکه دولت مصوبه خود (در مورد افزایش دستمزدها) را در مورد بازنشستگان دوباره باید تصویب کند، یکی دیگر از رِند بازیهای آخوندی حکومت انگلها است.
جراحی اقتصادی اسم رمز دیگری برای یورش همه جانبه به معیشت توده کار کن جامعه است. و برای آن هیچ حد و مرزی قایل نیستند.
حداد عادل یکی از مفت خورترین از میان انبوه کارگزاران مفت خور جمهوری اسلامی، از روی شکم سیری گفته: “هیچ مریضی به خاطر سختی جراحی از طبیب روگردان نمی شود. اگر کسی به خاطر سختی درمان از جراحی پرهیز کند، معالجه نخواهد شد.” احمد خاتمی امام جمعه تهران که از فرط مفت چریدن، عرض بدن اش بیشتر از طول آن شده و همانند حداد عادل سر سفره غارت زندگی مردم نشسته است، افاضات فرمودند: “جراحی درد دارد، اما سرانجامش نجات بیمار است. متخصصان ما میگویند که باید این بیمار را نجات داد.” امام جمعه کرج که از فرط پرخوری بخارات معده اش به سرش زده نیز فرمودند:” جراحی اقتصادی یک مقدار درد و دوران نقاهت دارد باید تحمل کنیم.”
در جای دیگر؛ یک اقتصاددان، یک متخصص اقتصاد در مصاحبه با تلویزیون ایران اینترنشنال مدعی شد آنچه دارد اتفاق می افتد جراحی واقعی اقتصادی نیست بلکه یک جراحی موضِعی است! و فی الواقع فرمودند کار را باید به دست کاردان سپرد!
این موضع بخوبی نشان می دهد کارگزاران سرمایه درهر شکل و شمایلی در جهت تضمین سود سرمایه داران تنها راهی که می شناسند ارزان ساختن کارگر تا حد بی نهایت آن است؛ و همگی البته روی سرکوب و وحشی گری دولت و سازمانهای امنیتی و انتظامی حساب ویژه باز می کنند، که بی هیچ شک و تردیدی بودجه نهادهای سرکوبگر تا هر چقدر که لازم میدانند افزایش میدهند. اما یک امر مهم در مورد ایران را فراموش می کنند و یا ندیده می گیرند. آنهم اینست که ایران جایی است با جنبش های وسیع و قوی اجتماعی. این درست است که این جنبش ها به شدت زیر سرکوب قرار دارند و بدین واسطه هزینه ای بس سنگین بر این جنبش ها تحمیل شده، اما چهار دهه مبارزه بر علیه یکی از هارترین حاکمان سرمایه تجربه گرانبهایی است که این جنبش ها بدست آوردند.
اوج گیری اعتراضات که این روزها به دورترین شهرها نیز کشیده شده، نشانگر این است که جامعه نمی خواهد تن به خودکشی بدهد و به ذلت و خواری ای که برایش در نظر گرفته اند تن بدهد. رژیم اسلامی سرمایه زیادی روی سرکوبگری و وحشی گری خود حساب باز کرده؛ اما، فروکش نکردن مبارزه علیه جمهوری اسلامی، بخصوص در چهار ساله گذشته، که هر چند وقت یکبار سراسری میشود حکایت از این دارد که با جامعه ای روبرو هستیم که در پی آن است تا خود را از شر بختک سرمایه داری رها سازد. وجود جنبش اعتراضی سرنگونی طلب در جامعه که هم در پی معیشت و هم در پی منزلت است نشان از سرزندگی آن دارد. هر چند در این میان اخبار هولناکی مانند خودکشی دو کارگر نانوا قلب هر انسان منصف و شریفی را جریحه دار می کند، اما از سوی دیگر خشم جامعه را علیه سرمایه داری و حکومت اسلامی سرمایه عمیق تر میسازد.
در این میان کسانی هم پیدا شدند و افاضاتی فرمودند که گویا مبارزه برای آزادی و مبارزه برای نان هیچگونه با هم سازگار نیستند! که این موضوع در کانال تلگرامی کارگران هفته تپه چنین انعکاس یافته: ” برخی «سیر» ها شروع کرده اند به گفتن اینکه چرا اسم شورش های علیه حکومت را میگذارید شورش گرسنگان در حالی که مردم آزادی میخواهند نه صرفا نان!”
کارگران هفت تپه جواب ایشان را اینگونه داده اند: ” گرسنه در درجه اول و به فوریت نان و آب و مسکن میخواهد. ولی هیچ کس بهتر از گرسنه نمیداند که همزمان، آزادی اجتماعی و سیاسی هم واجب است و لازم…. از کلمه “گرسنه” میترسید؟ فکر میکنید کرامت انسانی شما هدف گرفته شده است؟ خیر! شما خوب میدانید که منافع طبقه مفت خور شما هدف گرفته شده است!!! ما اتفاقا، “هم” نان و رفاه و مسکن و آموزش و بهداشت و کرامت انسانی را میخواهیم هم آزادی به درجه کامل. این شمایید که زیر نقاب “آزادی” خواهان تثبیت حکومت طبقه خودتان بر ما هستید! تنها گرفتاری شما این است که هیات حاکمه فعلی را رقیب خود میدانید و میخواهید خودتان جایگزین آن شوید و باز هم بساط سرکوب و استثمارتان را بر ما یعنی طبقه کارگر ادامه دهید! ما خوب میدانیم که تنفر شما و کهیر زدن شما به کلمه “گرسنه” اسم رمز این است که مبادا ما از طبقه کارگر و خواسته های حداکثری طبقه کارگر بگوییم! شما با حذف کلمه گرسنه میخواهید کلیت نقش ما را حذف کنید و خود را به عنوان جایگزین سیاسی معرفی کنید که البته نمیتوانید!…”
“شورش گرسنگان” عنوانی است که پیش از این کارگزاران سرمایه بارها و بارها هشدار آنرا داده بودند. ظاهرا امر چون “شورش” است بنابراین “کور” است و جامعه را به هرج و مرج خواهد کشید! اما به واقع با وجود جنبش های اجتماعی در ایران و نیز به همین نسبت وجود فعالین این جنبش ها، شورش گرسنگان شورشی کور نخواهد بود، که عکس آن صادق است که بقول کارگران هفت تپه، ” این شورش گرسنگان است؛ گرسنگانی که تمامیت آزادی را “هم” میخواهند!”
شورش گرسنگان در ایران، شورشی خود آگاه است که به سرعت حمله خود را متوجه کل حکومت کرده است. این آگاهی را میتوان در بیانیه های فعالین جنبش های اجتماعی در ایران یافت. که بی شک اگر مجال پیدا کنند این را تنها در فضای مجازی بیان نمی کنند، بلکه روی چهار پایه یا روی “سنگر” به صراحت چشم تو چشم بیان خواهند کرد. شورش گرسنگان در یک همبستگی سراسری میتواند خودآگاهی خود را به تمام و کمال به نمایش بگذارد و جهان را خیره خود سازد که معیشت و منزلت شدنی و دست یافتنی است.