جمعبندی ای کوتاه از اعتراضات اخیر کارکنان رسمی نفت-پیروز پویان
کارکنان رسمی و نوبتکار در بخش هایی از صنعت نفت، در سطحی گسترده از روز شانزدهم تا نوزدهم آبان در اقدامی اعتراضی از دریافت سهمیه غذای روزانه خود امتناع کردند.
نزدیک به ده سال است که پرسنل رسمی نفت چشم انتظار اجرای قانونی (موسوم به ماده ده) هستند که اگر اعمال شود بسته به میزان سابقه کاری، تحصیل و تخصص فنی، مبالغ قابل توجه ای به مزد و آیتم های مزدی آنها اضافه می شود که اثر مستقیمی بر وضعیت معیشت آنها می گذارد.
اقدام اعتراضی کارکنان رسمی ابتدا از شرکت نفت و گاز پارس آغاز و روز بعد به شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری، نفت و گاز زاگرس، چندین دکل شرکت حفاری، پالایشگاه پنجم پارس جنوبی، منطقه عملیاتی دالان و شرکت نفت و گاز اروندان رسید. این اعتراض چهار روزه به گفته آنها یک اقدام هشداری و اخطاری برای وزارت نفت بود که به مطالبات معیشتی کارکنان بی توجه است.
چند روز قبل تر از این اقدام، در یک شکل دیگر از اعتراض، سی و هفت دکل استخراج و تولید گاز و میعانات گازی از تهیه و ارسال گزارش روزانه میزان تولید و همچنین فرم های گزارش تعمیرات به مدیریت های بالادستی وزارت نفت خودداری کردند.
این اقدام اعتراضی آنها بسیار حائز اهمیت است چرا که این سکوها روزانه چیزی حدود بیست و هشت میلیون متر مکعب گاز و میعانات گازی تولید می کنند که برابر مقررات کاری می بایست به طور روزانه میزان تولید مستقیما از هر سکو به مدیران گزارش تا بر اساس آن وزارتخانه برای مصارف شهری در استانها، کارخانجات و خوراک صنایع برنامه ریزی کند.
بنابراین وقتی گزارش دقیقی از میزان استخراج وجود نداشته باشد مسئولان شرکت پخش و توزیع قادر نیستند تا سهم هر بخش از مصرف اعم از مصارف شهری، صنعتی و صادرات را تخصیص دهند. وعدم ارائه چنین گزارشاتی از سوی این کارگران به مقامات مسئول در واقع گام اولیه ای از اعتصب است و این اقدام آنها عملا مسئولان شرکت را با مشکل توزیع نفت و گاز رو برو میکند . از همین رو است که کارگران رسمی نفت در شعار نوشته های خود به صراحت از زمستان سخت و سردی که پیش رو است گفته اند.
از دو روز مانده به آغاز اعتراض این بخش از صنعت نفت، مدیریت شرکت های پتروپالایش وحشت زده از این تصمیم و اقدام پرسنل، ابتدا منکر هرگونه اعتراضی شدند اما پس از شکل گیری اعتراضات تلاش کردند با تهدید به برخوردهای شدید جلوی گسترش اعتراضات و درز اخبار آن به بیرون را بگیرند.
مدیریت شرکت نفت و گاز پارس در تهدیدهای خود گفته بود نشر هرگونه خبر و پیامی که محتوای تحریک به اعتصاب و ایجاد اخلال در روند تولید داشته باشد مجرمانه است و از ایادی خود خواسته بود تا هرگونه رفتار و اقدام خرابکارانه را سریعا به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی گزارش دهند.
پاسخ پرسنل به این تهدیدات این بود که ما بدون توجه به فضاسازی های امنیتی در حال تدارک و برنامه ریزی برای قدم های بعدی خود هستیم. آن ها این پرسش را مطرح کردند که چگونه در کمتر از یکساعت مجلس به افزایش بیست درصدی حقوق نیروهای مسلح رای میدهد اما بیش از ده سال است که به قانون مصوب و بندهای معیشتی آن برای کارکنان نفت بی توجه است؟.
پرسنل رسمی به صراحت گفته اند اگر حقوق ها ترمیم نشود گام بعدی ما اعتصابی بیاد ماندنی خواهد بود.
روز پنجشنبه نوزدهم آبان و در چهارمین روز این اعتراضها، مدیریت نفت و گاز پارس وعده داد که در دو مرحله اجرای مطالبات کارکنان عملی خواهد شد که مرحله اول ترمیم حقوق کارکنان در فیش حقوقی آذرماه آنان اعمال و در مرحله بعدی ماده ده نیز اجرا خواهد شد.
علیرغم این که پرسنل رسمی گفته اند اعتمادی به وعده ها ندارند اما اعتراض هشداری خود را موقتا تا واریز حقوق آذر متوقف کردند و اعلام داشته اند اگر این وعده عملی نشود برنامه ریزی های صورت گرفته برای اقدامات اعتراضی بعدی را با قدرت و اتحاد جمعی به شکلی سراسری در همه واحدها و مناطق عملیاتی به اجرا خواهند گذاشت.
گام اول این حرکت اعتراضی تا اینجای کار برای پرسنل رسمی نفت تا اندازه ای با موفقیت همراه بوده است.
آنها موفق شدند علاوه بر این که برای مطالبه صنفی خود مدیران را وادار به صدور بخشنامه ای مبنی بر اجرای خواسته های شان کنند، انسجام و اتحادشان و همینطور میزان توانایی و قوای خود برای اقدامات و گام های بعدی را نیز مورد سنجش و ارزیابی قرار دادند.
این چنین است که پس از اعتصاب سه روزه کارگران پروژه ای در سایت یک پتروشیمی بوشهر، کنگان و چند نقطه دیگر، اعتصاب غذای پرسنل رسمی و نیز خودداری آنها از تهیه گزارش تولید نفت و گاز به یک تهدید جدی برای حاکمیت در ایران بدل شده است. بعلاوه هنوز دو نفر از کارگران معترض پروژه ای نفت در عسلویه در بازداشت بسر میبرند و فضای محیط های کار در بخشهایی که اعتراضات شکل گرفته بود همچنان امنیتی است و خواستهای اعلام شده این کارگران نیز پاسخ نگرفته است. از همین رو فضای اعتراض در میان آنها بالاست. ضمن اینکه کارگران رسمی نفت نیز با اولتیماتوم به ادامه اعتراض در صورت عدم تحقق مطالباتشان به اعتراض نمادین خود پایان دادند. بدین ترتیب فضا در میان در بخش های مختلف مراکز نفتی اعتراضی است. و همه اینها نشان می دهد که دامنه اعتراضهای گسترده مردمی اکنون به یکی از حیاتیترین بخشهای اقتصادی ایران کشیده شده است، بخشی که شاهرگ حیاتی و اصلی جمهوری اسلامی در تامین منابع مالی حاصل از فروش نفت و گاز برای ادامه حیاتش است.
جمهوری اسلامی از سالها پیش برای جلوگیری از انسجام و همبستگی کارگران و مزد بگیران، سیاست تکه تکه کردن و جداسازی نیروهای کاری بر اساس نوع قراردادهای شغلی را به اجرا گذاشت به گونه ای که اکنون در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی انواع استخدامی ها از قبیل رسمی، ارکان اول، ارکان دوم، ارکان ثالث، پیمانی، قرارداد موقت، قرارداد معین، شرکتی، پروژه ای و … وجود دارد که طبیعتا هر کدام از این بخش ها با جدا شدن از سایرین، منافع اقتصادی شان هم از یکدیگر مجزا و متفاوت خواهد بود.
بعلاوه جمعیتی بالغ بر ۶۵ هزار نفر تنها در بخش رسمی صنعت نفت مشغول به کار هستند که البته در ادامه سیاست های جداسازی و ایزوله ساختن پرسنل، همین بخش هم به دو گروه ستادی و عملیاتی با منافع اقتصادی متفاوت تجزیه شده است. حضور پیمانکاران مفتخور و چپاولگر و سپرده شدن هر بخش کاری به سرمایه داری که حتی امنیت شغلی کارگران رسمی را هم به خطر انداخته است، حاکم بودن قوانین برده وار مناطق ویژه اقتصادی در این مراکز و محرومیت کارگران از پایه ای ترین حقوق چون حق تشکل، تجمع و اعتراض، فضای امنیتی شدید و پادگانی بودن محیط های کار و عدم ایمنی محیط های کار و قربانی گرفتن هر روز بیشتر از کارگران همه و همه دردهای مشترک همه بخش های شاغل در صنعت نفت و مراکز وابسته به آن است. دردهایی که مبارزات همه آنها را به هم ربط میدهد. از همین رو گسترش اتحاد و همبستگی در درون همه این نیروها و پیوند و همبسته شدن کارگران رسمی با سایر نیروهای غیر رسمی می تواند عامل تعیین کننده ای در تقویت و بالا بردن توازن قوا به نفع همه کارکنان در صنعت نفت باشد.
یک راه عملی ایجاد این همبستگی حمایت متقابل رسمی ها و غیر رسمی ها از مبارزات و مطالبات یکدیگر است. راه عملی دیگر ایجاد شوراهای سازماندهی اعتراضات در بخش های مختلف مراکز نفت و متحد شدن همه بخش های کارگران حول خواستها و مطالبات مشترکشان است.
ار جمله خواست لغو قراردادهای موقت و پیمانی و همینطور مخالفت با روند خصولتی سازی در نفت که هدفی جز استثمار بیشتر مزدبگیران و غارت و چپاول ثروت های عمومی ندارد و تاکید بر جمع کردن نیروهای سرکوب از تمامی مراکز نفتی و بهبود فوری شرایط کاری و زیستی در این مراکز می تواند یک نقطه پیوند مشترک باشد که ضامن تامین منافع گروه های بیشتری در این صنعت خواهد بود و مهمتر اینکه اکنون که سیر تحولات و مبارزه مردمی علیه حکومت ضد انسانی جمهوری اسلامی پرشتاب و بی وقفه به سوی سرنگونی در جریان است، اتحاد مبارزاتی بخش های کاری مختلف نفت عامل و ضامنی خواهد بود برای ایفای نقش تاریخی کارگران این صنعت و ورود به فاز اعتصاب های سراسری برای وارد ساختن ضربه نهایی و آخر بر پیکره خشک و شکننده حکومت جنایتکاران آدمکش.