جنبش دفاع از حقوق زن و انقلاب-سهیلا صبور
انقلابی که نزدیک به یک سال از آغاز آن میگذرد و تمام ستونهای حکومت ننگین اسلامی را به رعشه انداخته است، با مرگ مهسا امینی دختری که به دست مزدوران گشت ارشاد به قتل رسید، شروع شد و به سرعت به انفجاری در اعتراضات جاری جامعه ایران بدل گشت. انقلابی که مساله زن و زندگی و آزادی را در یک نقطه عطف تاریخی به هم گره زد و با اسم رمز مهسا همه ی مردمی که چندین دهه از فقر و بی تامینی و تبعیض به تنگ آمده بودند را باهم متحد کرد و به میدان آورد.
به این معنا که در برابر حکومتی که با چماق سرکوب زنان و با پرچم حجاب تثبیت شد و خون میلیونها انسان را در شیشه کرد، انقلابی شکل گرفت که زنان در صف مقدم آن حماسه ها آفریدند و همصدا با کل جامعه فریاد آزادی و رهایی سر دادند. به عبارت روشنتر زنان با جنبش قدرتمند خود طی چندین دهه از مبارزاتشان ، به عنوان اولین بستر اعتراضی علیه بساط آپارتاید جنسی حاکم، به وزنه مهمی در تحولات سیاسی جامعه تبدیل شده وپیوند عمیقی با دیگر جنبش های اجتماعی از جمله جنبش کارگری پیدا کرده است. مرگ مهسا امینی نقطه عطفی در این جنبش بود و با قتل او انقلاب فوران کرد و سیل خروشان مردمی را به خیابان کشاند. مردمی که مصمم و استوار مقابل حکومت ایستادند و زن زندگی آزادی را فریاد زدند.
این انقلابیست که هر روز تعین و تعمیق بیشتری پیدا کرده و ابعاد سازمانیافته تری بخود گرفته است. منشور خواستهای حداقلی تشکلهای مختلف مبارزاتی کارگری و زنان و دیگر نهادهای اجتماعی نمادی از این تعین یافتگی و تعمیق انقلاب است. منشوری که بطور واقعی پلاتفرم اتحاد مبارزاتی انقلاب است. و در کنار آن منشور خواستهای پیشرو زنان است که بیان کنکرت تری به خواستهای این انقلاب در عرصه جنبش رهایی زن داد.
جنبش رهایی زن همچنین با گذشت قریب به یکسال از مبارزات مردم و علیرغم تمام طرح ها و نقشه های سرکوب و کشتار، به عنوان بستر ساز و پیش برنده این انقلاب نقش ایفا کرده است و با بیحجابی سراسری هر روزه از سنگر فتح شده مبارزات خود پاسداری کرده و شعله انقلاب را روشن نگاه داشته است.
از سوی دیگر جامعه ایران همچنان که دادخواه جان عزیزانی هستند که به جرم فریاد اعتراض، بیرحمانه توسط جنایتکاران سلاخی شدند، دست از مبارزه و اعتراض برنداشته است و در صفوف کارگران و معلمان و پرستاران و بازنشستگان و هنرمندان و دیگر جنبشهای اعتراضی خیابانها را محل احقاق حق خود میدانند و زمین را زیر پای جنایتکاران داغ نگه داشته اند.
این چنین است که حکومت از ترس موج دوم انقلاب خواب بر چشمانش حرام شده است، و زیر فشار این انقلاب صفوفش در هم ریخته و با عزل و نصب ها و طرح و برنامه های سرکوب تلاش میکند راه نجاتی از خشم مردم پیدا کند. و دور نیست که طومار یکی از ننگین ترین حکومتهای جنایتکار تاریخ به دست مردمی که یک زندگی شاد و مرفه و آزاد را حق خود میدانند در هم پیچیده شود و در انقلابی زنانه که به نام مهسا رقم خورده و بر پرچم آن شعار زن زندگی آزادی نقش بسته است دودمان تبعیض و نابرابری را برای همیشه نابود سازد.