جنگ افروزی کافیه، سفره ما خالیه- مهران محبی
عنوان تیتر این نوشته ، شعار روز یکشنبه ۶ آبان ۱۴۰۳ بازنشستگان کرمانشاه و اهواز در تجمع هفتگی یکشنبه های بازنشستگان در پاسخ به جنگ افروزی های جمهوری اسلامی است. در ادامه تنش ها و درگیری های منطقه ای و حملات متعدد موشکی و پهبادی جمهوری اسلامی به اسرائیل ، سرانجام در اولین ساعات بامداد شنبه ۵ آبان ۱۴۰۳ ارتش اسرائیل با ۱۴۰ فروند از انواع هواپیماهای جنگی و بمب افکن به ۲۰ مرکز موشکی و نظامی جمهوری اسلامی در تهران، خوزستان و ایلام حمله تلافی جویانه خود را که بیش از ۲۰ روز است جامعه در اضطراب عملیاتی شدن آن است، انجام داد.
تجمع بازنشستگان در ششم آبانماه و فریاد “جنگ افروزی را رها کن فکر به حال ما کن”پاسخ شجاعانه، انسانی و در خور ستایش و قابل دفاع بازنشستگان است که باید عمومی و سراسری شود. تا با کم ترین هزینه انسانی از طریق زیر فشار گذاشتن جمهوری اسلامی فضای جنگی و خطر حملات نظامی به جان و مال مردم را از بین برد. باید به این بازنشستگان درود فرستاد و وظیفه عموم مردم خواهان صلح و آرامش و رفاه و انسانیت است که ضمن حمایت قاطع از خواست آنان مبنی بر دست کشیدن حکومت از جنگ افروزی، این شعار و این پاسخ را به بخشی از شعار ها و خواست های مبارزاتی و اعتراضی خود در شرایط حاضر تبدیل کنند.
در حمله اسرائیل در بامداد شنبه تعدادی از سامانه های پدافندی، راداری و مراکز ساخت موشک حکومت اسلامی مورد هدف قرار گرفت و از بین رفت. دراین تقابل نظامی میان اسرائیل و جمهوری اسلامی، برتری به حدی با ارتش اسرائیل بود که پدافند هوائی ایران قادر به رهگیری و مورد هدف قرار دادن هیچ یک از هواپیماهای اسرائیلی نشدند و یک شکست نظامی سنگین برای جمهوری اسلامی رقم خورد.
جمهوری اسلامی مطابق معمول، ابتدا به تناقض گوئی افتاد و به دنبال آن از طریق پروپاگاندا و دروغگوئی های تبلیغاتی به تلاش برای کوچک و کم اهمیت دادن حمله به مراکز نظامی و موشکی اش دست زد. و در حالیکه قرارگاه پدافند رژیم حمله اسرائیل به مراکز نظامی و پدافندی جمهوری اسلامی را تأئید کرده بود، صدا و سیما به کلی هر نوع حمله ای از طرف اسرائیل را منکر شد و صداهای مهیب در شهرهائی که نامشان در لیست حمله اسرائیل ذکر گردیده را ناشی از شلیک پدافندهای ضد هوائی توضیح داد.
در واکنش به حمله هوائی اسرائیل به مراکز نظامی رژیم سران و مقامات حکومت و سرداران سپاه نیز فعلا همانطور که قبلا اعلام کرده بودند که در صورت محدود بودن حمله اسرائیل، به آن پاسخ نخواهند داد، جز بعضی رجزخوانی های بی رمقی از قبیل اینکه جمهوری اسلامی حق دفاع و پاسخگوئی را برای خود محفوظ می داند، حرفی از پاسخگوئی جدی و انتقام سخت و غیره زده نشده و کل تلاششان را بر این گذاشته اند تا این حمله را کم اهمیت و ناموفق جلوه دهند و با پیروز نامیدن خود توجیهی برای عدم پاسخگوئی بیابند و هر طور شده یقه خود را از مخمصه رها کنند.
این درماندگی جمهوری اسلامی نه فقط به خاطر ناتوانی های نظامی در برابر اسرائیل که خود این بخشی از واقعیت است، بلکه در وحشت از مردمی است که در داخل و در میدان واقعی یک جنگ پایان ناپذیر تا سرنگونی اش را بیش از دو سال است به طور برجسته سازمان داده و در روز بعد از حمله اسرائیل به جمهوری اسلامی توسط بازنشستگان کرمانشاه و اهواز نمایندگی می شوند.
واضح است که حملاتی اینچنینی توسط جنگنده های اسرائیلی که درست بر بالای سر شهروندان صورت می گیرد با صدای انفجارهای مهیب هر انسانی مخصوصا کودکان را به وحشت می اندازد و این خود از آسیب های روحی و روانی ای است که بر مردم وارد میشود، مانند همه آسیب هائی که جمهوری اسلامی در مدت ۴۵ سال گذشته به طور بی وقفه با اعدامهای در ملاء عام، با صدای شلیک های مستقیم به معترضان و با ده ها و صدها نمونه از جنایات آشکار به کودکان وارد آورده که به راحتی قابل ترمیم نیستند.
اما جامعه برای مقابله و پایان دادن به این اوضاع متشنج و نگران کننده و پر اضطراب و وحشت آور، راه درست را انتخاب کرده و به پیش می برد. در این اوضاع مردم حکومت اسلامی را عامل اصلی تنش ها و درگیری های نظامی می دانند که از بدو به قدرت رسیدن اش بر شیپور نابودی اسرائیل می دمد و با صرف هزینه های بسیار زیاد از ثروت عمومی و سهم تأمین رفاه و معیشت اکثریت مردم گروه های تروریستی اسلامی اش را برای تنش زائی و جنگ افروزی منطقه ای تجیهز و سازماندهی کرده است و به این بهانه دولت ارتجاعی اسرائیل را به پاسخگوئی و مقابله مجاز نموده است. در این میان مردم با مشاهده شکست وتضعیف جمهوری اسلامی و محور مقاومت اش در جنگ با ارتش ارتجاعی اسرائیل تا آنجا که آسیب های جانی و ویرانی برای شهروندان به بار نیاورد فرصت را غنیمت شمرده و عزم خود را برای سرنگون کردن سریع تر حکومت محکمتر میکننند.
در نتیجه مردم نه تنها خود را در کنار رژیم جنایتکار و تروریست جمهوری اسلامی و تروریست های وابسته اش مانند حماس، حزب الله و حوثی و حشدالشعبی و غیره قرار نمی دهند، بلکه علیه آنها هستند و به شیوه ها و بهانه های مختلف به میدان می آیند و فوری ترین و بلافصل ترین واکنش به درماندگی های حکومت تمسخر کردن و جوک گفتن است و در سطحی جدی تر و سازمانیافته تر در دور جدید از جنگ افروزی های حکومت که از فروردین سال جاری شدت یافته، مردم نشان داده اند که مقلوب و پریشان نمی شوند و امر خود را برای پایان دان به این اوضاع که تنها با سرنگون کردن جمهوری اسلامی میسر می شود، به جلو میبرند.
در این رابطه تجارب ارزنده ای کسب شده اند. از جمله در روز ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ یعنی فردای همان شبی که سپاه عملیات موسوم به “وعده صادق یک” را با شلیک موشک ها و پهبادها به اسرائیل انجام داد، هزاران بازنشسته در تهران، اصفهان، شوش و هفته تپه و کرمانشاه و تعدادی دیگر از شهرها همزمان تجمعات اعتراضی خود را برگزار کردند. در اولین یکشنبه بعد از عملیات “صادق دو” سپاه که ۲۰۰ موشک بالستیک به اسرائیل شلیک شد، باز هم بازنشستگان و رانندگان تاکسی در شهرهای مختلف تجمعات اعتراضی خود را برگزار کردند و روز شنبه ۶ آبان، فقط چند ساعت از حمله هوائی اسرائیل به مراکز نظامی و موشکی جمهوری اسلامی گذشته بود و در حالیکه هنوز تناقض گوئی های سران و سرداران و صدا و سیمای حکومت برای کم اهمیت نشان دادن و حتی انکار حمله داغ بود، در ایلام، ماهشهر و مشهد و تبریز تجمعات اعتراضی مالباختگان، پرستاران و دانشجویان برپا شدند و همین امروز در یکشنبه ۶ آبان بازنشستگان در شهرهای مختلف از جمله کرمانشاه، اصفهان و خوزستان مطابق فراخوان از قبل خود، تجمعات اعتراضی شان را صورت دادند و بازنشستگان در مخالفت با جنگ افروزی حکومت شعار “جنگ افروزی کافیه، سفره ما خالیه” را سر دادند و به این ترتیب نشان دادند که در برابر حکومت هستند و حتی در شرایط جنگی هم دچار پریشانی و گم کردن مسیر رهائی خود نمی شوند.