حضور حزب در انقلاب-متن گفتگو با کاظم نیکخواه در برنامه سازمانده در کانال جدیدحضور حزب در انقلاب
شهلا دانشفر:کاظم نیکخواه خوش آمدید. موضوع اولی که میخواهم با شما در میان بگذارم مساله حضور حزب در انقلاب و در جامعه است. وقتی از حضور حزب در انقلاب صحبت میکنیم در جامعه صحبت میکنیم تبلور آن چگونه است ؟ چه تبیینی شما از این موضوع دارید؟
کاظم نیکخواه: سوال بسیار مهم و قابل توجهی است. ببینید موقعی که به احزب نگاه کنید روشن است که همه احزاب مجموعه ای از سیاستها، سنتها، گرایشات، جهت گیریها و برنامه هایی را نمایندگی میکنند. حزب کمونیست کارگری هم همینطور است. حزب کمونیست کارگری روشن است که فقط یک اسم نیست. معمولا خیلی ها دنبال اسم میگردند و سیاستها را فراموش میکنند. اما اگر بخواهیم از حضور حزب در جامعه صحبت کنیم باید به جایگاه این مجموعه از سیاستها و گرایشات و برنامه های حزب فکر کنیم. یعنی باید به کلیت حزب فکر کنیم. باید ببینید این حزب از چه سیاستها و گرایشات و برنامه و جهت گیریهایی تشکیل میشود. از این زاویه وقتی که نگاه کنیم در این انقلاب که جریان دارد کاملا این حزب را وسط جامعه میتوانیم ببنیم. این یک انقلابی است علیه تبعیضات جنسیتی علیه سرکوب علیه زندان علیه اعدام و علیه یکه تازی دستگاه مذهب. و اگر به زمینه های قبلتر آن برگردیم متوجه میشویم که انقلابی است علیه فقر و چپاول، علیه تبعیضات طبقاتی، و همه آن چیزهایی که جمهوری اسلامی آنرا نمایندگی میکند و کارگران و معلمان و بازنشستگان و دانشجویان وسیعا در تجمعات و اعتراضات خود علیه آنها هر روز اعتصاب کرده اند، بیانیه داده اند و شعار داده اند و مبارزه کرده اند. این انقلابی است که ما به آن میگوییم یک انقلاب انسانی. انقلاب زن زندگی آزادی. انقلاب زنانه.
حتی به نفس سرنگونی جمهوری اسلامی و خود انقلاب هم فکر کنید و به دوره های قبل فکر کنید که تنها این حزب بود که از ابتدا از سرنگونی کلیت جمهوری اسلامی با همه جناحهایش آنهم با انقلاب مردم دفاع میکرد، اینجا هم حزب را می بینید. حتی بعضی از چپهای مدعی کمونیسم کارگری در مخالفت با ما میگفتند میخواهیم “انقلاب سواری” کنیم!
بهرحال به هر جنبه از انقلاب کنونی فکر کنید و سراغ احزاب بروید. از خودتان بپرسید کدام حزب همه این جنبه ها را، نه یکی را، نه یک گوشه ای را، کلیت آنرا از ابتدا نمایندگی و تبلیغ کرده و از آن دفاع کرده، و نه با لکنت وبا تردید و زیر فشار، بلکه خودش تعریف کننده این سیاستها بوده است، پیشگام این سیاستها بوده است، برای آنها جدال کرده و جنگیده است؟ در جواب تنها و تنها حزب کمونیست کارگری را می بینید. حزبی که برای سرنگونی جمهوری اسلامی تبلیغ و تلاش کرده، از انقلاب در برابر نسخه های رژیم چنجی ها و استحاله چی ها و رفراندوم چی ها و اصلاح طلبان حکومتی و غیره دفاع کرده، علیه یکه تازی مذهب، علیه کل تبیعضات جنسیتی فعالانه مبارزه کرده، از حقوق زنان از حقوق ال جی بی تی ها، از آزادی پوشش ، لغو حجاب، از حقوق کودکان، از کل حقوق انسانی بطور کلی ، بدون تردید، کامل و محکم و قاطع دفاع کرده است. و امروز این انقلاب همه اینها را جلو آورده است. این انقلابی است که وقتی نگاه کنید می بنید از تمام انقلابات تاریخ بشری پیشروتر، شفافتر، روشنتر، رادیکالتر و عمیق تر دارد جلو میرود. و به این مفهوم چپ تر است. وقتی این دوربین را این فوکوس را بگذارید روی حزب، و روی انقلاب و روی جامعه، آن وقت متوجه میشوید که چه رابطه تنگاتنگی میان این حزب و این انقلاب وجود دارد. ما حزبی درست کرده ایم که همین تحولاتی که در چشم انداز جامعه امروز وجود دارد را به میان جامعه ببریم و این اتفاق افتاده است. هم با تلاش ما و با روند عینی مبارزه طبقاتی در جامعه.
من بحثم این نیست که مردمی که انقلاب و مبارزه میکنند این رابطه را میدانند یا می بینند. خیلی ها ممکن است اسم حزب را هم نشنیده باشند. اما این مساله اصلی نیست. مساله مهم و اصلی اینست که سیاستهایی که دنبال میکنیم عملی و اجتماعی شود. حزب را برای پیشبرد این سیاستها تشکیل داده ایم. و این هر دلیلی که داشته باشد دارد اتفاق می افتد. یک جایی هم تلاقی خود حزب با جامعه بناچار بطور همه جانبه ای صورت میگیرد. که البته پیپچیدگی های خودش را دارد و من اینجا نمیخواهم پیش بینی این جنبه را بکنم.
شهلا دانشفر: یک سوال اینجا مطرح میشود. شما از زاویه مضمون توضیح دادید. وقتی به مضمون این انقلاب نگاه میکنیم، وقتی به شعارها نگاه میکنیم. وقتی به مطالبات کف خیابان نگاه میکنیم، وقتی به ابعاد انسانی این انقلاب نگاه میکنیم، می بینیم چه تطابقی هست بین حزب و انقلاب. بین این حزب و حرکتی که جنبشهای اجتماعی و مردمی داشته اند و با خودشان گفتمانهای چپ و رادیکال را جلو آورده اند. این را بوضوح می بینیم. ولی بالاخره حزب باید معرفه باشد. حزب باید با اسم خودش و با همین سیاستها شناخته بشود. در این زمینه شما چه تبیینی دارید؟
کاظم نیکخواه: این درست است. اما من فکر میکنم در واقعیت نمیتواند این فاصله و این تناقض زیاد ادامه داشته باشد که حزبی محتوا و سیاستهایش در جامعه جاری باشد ولی خودش دیده نشود. یا چندان شناخته شده نباشد. الان بدرجه ای اینطوری است که خیلی ها که همین سیاستهایی را که فقط حزب کمونیست کارگری نمایندگی میکند فریاد میزنند ، برایش مبارزه میکنند، برایش میجنگند و جانفشانی میکنند، ممکن است حزب را نشناسند یا دقیق نشناسند و یا این رابطه را ندانند و فکر کنند همه احزب کمابیش همین ها را میخواهند و دنبال میکنند. میخواهم بگویم که این اتفاق این رابطه و این تطابق بطور قطع در یک جایی صورت میگیرد. اما در عین حال باید برای این آگاهانه تلاش کرد. باید تلاش کرد که سیاستها به اسم حزب جلو برود. برای مثال یک سری چیزها ایکونهای حزب ماست. مثل حکومت انسانی، مثل جامعه انسانی، مثل آزادی بی قید و شرط سیاسی، مثل آزادی و برابری. اینها کاملا زمینه اجتماعی دارد و در جاهایی که مناسب است. در مقاطعی که مناسب است در بیانیه ها و شعارها و غیره باید اینها را مطرح کرد و جلو آورد. بالاخره انقلاب زن زندگی آزادی یک انقلاب انسانی است. انقلابی است برای آزادیهای سیاسی، برای آزادی احزاب، برای آزادی بی قید و شرط سیاسی، انقلابی است علیه اعدام، علیه سرکوب ، علیه توحش و علیه سیستم و تمایزات طبقاتی و امتیازات طبقاتی. میخواهم بگویم که اینها را و یک چیزهایی را که با حزب تداعی میشود و در عین حال طرح آنها زمینه اجتماعی دارد و خطرات امنیتی برای کسی ایجاد نمیکند مثل جامعه انسانی، حکومت انسانی و انقلاب انسانی. اینها را هم هر جا که مناسبت دارد و امکانش هست باید فعال و دوستدار حزب جلوی بیاورد و مطرح کند. با با بیانیه دادن، با شعار نوشتن بر در و دیوار جاهایی که مناسب باشد که باید خودتان تشخیص بدهید باید اسم حزب را مطرح کرد. باید جمعهایی را تشکیل داد برای این فعالیتها باید بیانیه داد و امثال اینها. تاکید من اینست که حزب باید با اسم خودش بیاید جلو و با تلاش فعالین ، اعضا و دوستداران حزب در داخل کشور در خارج کشور این اتفاق باید بیفتد. با ابتکارات مختلف باید تلاش کرد که حزب را با اسم خودش جلو آورد و مطرح کرد. باز هم نکته اول را تاکید کنم که این تناقض، این فاصله بین معرفه بودن حزب و مطرح بودن و طرفداری از سیاستهایش در جامعه، نمیتواند تا ابد ادامه داشته باشد. یک جایی اینها به هم میرسند. هم اسم حزب و هم جامعه ای که دارد برای یک جامعه انسانی تلاش میکند و مبارزه میکند و جانفشانی میکند بهم میرسند.
شهلا دانشفر: نکته جالبی را اشاره کردید اگر چه این فاصله و این تناقض با قدرتی که انقلاب دارد جلو می رود هر روز دارد کمتر و کمتر میشود ، خود انقلاب زنانه که امروز دنیا دارد ازش صحبت میکند اول بار منصور حکمت این اصطلاح و این روند را مطرح کرد و این حزب این بحث را پیش آورد. عبارت “آپارتاید جنسی”، “اعدام قتل عمد دولتی است”، آلترناتیو شورایی ، بایکوت جهانی جمهوری اسلامی اخراج جمهوری اسلامی از نهادهای بین المللی که ما همین روزها شاهد بیرون انداختنش از کمیسیون مقام زن بودیم، اینها شده گفتمان جامعه و حتی در سطح دنیا. وقتی نگاه میکنیم می بینیم که آن ایکونهایی که شما اشاره کردید بخش زیادی از آنها با انقلاب وسیعا به میان جامعه رفته است. بعلاوه اینکه عریانتر مطرح شده است. داخل و خارج بهم وصل شده اعتراضاتی که در خارج کشور ایرانیان به پا میکنند در کشورهای مختلف، خیلی جاها فعالین حزب سازمان دهندگان تجمعات بزرگی هستند ، در کانادا، در سوئد و در جاهای مختلف، و این برای جامعه قابل روُیت است. دیده میشود. و همه اینها گامهایی است که نشان میدهد داریم به آن سمت میرویم که این فاصله و این شکاف و تناقض پر بشود. بعلاوه حتما همانطور که گفتید بیشتر و نقشه مند باید برای آن تلاش کرد
این بخش صحبت را با یکی دو دقیقه اگر صحبتی دارید فراخوانی دارید تمام کنیم و سراغ بحث بعدی برویم
کاظم نیکخواه: تاکید من به اعضا و دوستداران حزب اینست که با اعتماد بنفس برای پیشبرد سیاستهای حزب ، برای جلو آوردن حزب تلاش کنید و هیچ تردیدی نداشته باشید از اینکه امروز ممکن است خیلی ها حزب را دقیقا نشناسند. این هیچ ایرادی ندارد. مهم اینست که یک حزبی است با یک سیاستهایی که همه ما برای تلاش کرده ایم، آن سیاستها امروز تماما وسط خیابان است. بنابرین با این اعتماد بنفس باید جلو رفت و همانطور که گفتم باید به هر شکل ممکن تلاش کرد که اگاهانه این فاصله پر بشود و از بین برود. تاکید من همین است.
شهلا دانشفر: من اضافه میکنم که وسیعا به این حزب بپیوندید. راههای تماس ، ادرسهای تماس هست و از طریق این آدرسها شما میتوانید با ما تماس بگیرید . ما حزب در دسترسی هستیم. تک تک رهبران این حزب قابل دسترسند. ما یک تلویزیون کانال جدید را داریم که سالهاست دارد ۲۴ ساعته برنامه پخش میکند. و خود این حزب را تا حد زیادی معرفه کرده است. و خود این صدای حزب کمونیست کارگری است. بنابرین نه تنها گفتمانهای این حزب درون خیلی از خانه ها رفته، بلکه خیلی از اکتیویستهای جامعه میدانند حزب چه میگوید بطور مشخص و رهبرانش کی ها هستند و گفتمانهایش چیست، و ما طبعا دوستداران و اعضا و کادرهای زیادی در داخل ایران داریم که دارند نقش می افرینند و نقش موثر و ارزنده ای در جلو آوردن گفتمانهای حزب و بردن آنها به درون انقلاب و به درون جامعه داشته اند. و درود میگویم به همه این عزیزان.