حمید تقوایی: راههای پیشروی انقلاب
تدوین شده بر مبنای مصاحبه در برنامه سازمانده در کانال جدید
شهلا دانشفر: جامعه بسیار پر جنب و جوش است و اعتراض در بخش های مختلف جامعه گسترده است. از یک طرف حکومت سرکوب هایش را شدت داده و از طرف دیگر مردم صف اعتراض شان را سازمان یافته تر کرده اند و خودشان را برای برآمد تازه ای در سالگرد انقلاب آماده میکنند. تبیین شما از این شرایط چیست؟ به نظر شما اوضاع به کدام طرف میرود؟
حمید تقوائی: نکته اول این است که انقلابی که یک سال قبل آغاز شد هیچ وقت عقب ننشست، هیچوقت بر خلاف ادعای جمهوری اسلامی نه آرام گرفت، نه شکست خورد، و نه مردم مرعوب شدند. این اتفاقات نیفتاد. الان می بینیم که در ابعاد مختلفی اعتراض و مبارزه ادامه دارد. منتهی سالگرد انقلاب موقعیت ویژه ای است. موقعیت ویژه به چند معنی. یکی اینکه یکسال از شروع انقلاب گذشته و در این یک سال مردم در عرصه های زیادی به پیش رفته اند. از جمله مهمترین اش مبارزه گسترده علیه حجاب و پیروزی مردم در این عرصه است. عرصه دیگر شادی با رقص خیابانی، و در فضای مدیای اجتماعی با شکستن نرم ها و مقدسات اسلامی و متحجر و کپک زده ای است که جمهوری اسلامی تلاش کرده بود بر جامعه حاکم کند. اینها همه جا رو شده. هر روز شما ویدیوکلیپ هائی می بینید از رقص و شادی مردم و از تمسخر و دست انداختن مقدسات اسلامی و هویتی رژیم حتی در ماه محرم! مردم در برابر جانیان حاکم ایستادند و ایام مذهبی حکومت اسلامی را تبدیل کردند به روز تعرض بیشتر به حکومت.
اینها دستاوردها و پیشروی های انقلاب است. در سالگرد انقلاب این پیشرویها را باید جمع بندی کرد، اینها را باید بزرگ داشت، و باید گام های بلندتری برداشت برای پیشروی های بیشتر و این گام های بیشتر را خود شرایط امروز زمینه هایش را فراهم کرده است. سالگرد به این معنا است که زنجیره ای از بزرگداشت جان باختگان انقلاب آغاز می شود. از مهسا که روز ۲۵ شهریور بقتل رسید و به دنبال آن سالروز سارینا ها و نیکاها و کیان ها و حدیث ها و خدانورها و صدها عزیز دیگری که در این انقلاب جان باختند. مراسم این سالگردها تبدیل میشود به مراکزی برای شعله ورتر شدن بیشتر انقلاب. بیهوده نیست که جمهوری اسلامی به گورستانها یورش میبرد، سنگ مزار ها را از بین میبرد، خانواده های جانباختگان را تحت فشار قرار میدهد، دور گورستان ها حصار میکشد، و جنایتهائی دیگری از این دست. تمام این فجایع و این جنایت هایی که این چند ماه اخیر حکومت مرتکب شده، حتی به اعتراف خودشان، در هراس از اوجگیری انقلاب است. حکومتی ها به روشنی می دانند که تعرض قدرتمندی در راه است. مردم سالگردها را هم، همانطور که تا بحال نشان داده اند، تبدیل خواهند کرد به طوفانی از اعتراض. این در چشم اندازست و به این دلایل است که من فکر میکنم سالگرد انقلاب با برآمد تازه ای، با موج تازه ای از خیزش های توده ای، تجمعات و تظاهرات همراه خواهد بود به همراه اشکال مبارزاتی که فی الحال در جریان است مثل جنبش بی حجابی، اعتصابات کارگران، تجمعات بازنشستگان، اعتراضات معلمان، اعتراضات خانواده های دادخواه و غیره. اینها هم در این متن اوج جدیدی خواهند گرفت و پیشروی های بیشتری خواهند داشت.
شهلا دانشفر: همانطور که اشاره کردید جامعه در تلاطم انقلابی است. مردم با فراخوان هایشان دارند به استقبال سالگرد انقلاب میروند. خیابانها پر از شعار نویسی و اکسیون های مختلف است. بی حجابی موج میزند در خیابانها، اعتراضات خانواده های دادخواه، اعتراض حتی در زندانها و در دادگاهها، و در همه جا پیوسته ادامه دارد. در این شرایط بطور مشخص سالگرد انقلاب چه مکان و جایگاه ویژه ای در تداوم انقلاب دارد؟
حمید تقوائی: از دو نظر سالگرد انقلاب مهم است. یکی اینکه یکسال از انقلاب میگذرد و طبعا جامعه برمیگردد و نگاه میکند و با توجه به پیشروی ها و تجربیاتی که تا کنون داشته قدم های بعدی را تلاش میکند به جلو بردارد.
از طرف دیگر خود سالگرد امکانات، فرصت ها، شرایط مساعدی ایجاد میکند برای پیشروی های بیشتر. به این خاطر است که امروز تشکل ها، دست اندرکاران، چهره ها، و فعالین جنبشهای اعتراضی مختلف همه دارند فراخوان میدهند، همه دارند بیانیه میدهند و همه دارند به نوعی خودشان را آماده میکنند، تدارک عملی میبینند برای اینکه سالگرد انقلاب را تبدیل کنند به یک نقطه اوج تازه.
هرچه حکومت بیشتر دست و پا میزند و تقلا می کند و بیشتر سعی می کند جلوی این حرکت را بگیرد، برعکس، آتش خشم مردم را تند تر میکند، .نفرت و خشم جامعه از خودش را بالاتر میبرد و استیصال و درماندگی خودش را نشان میدهد. در اوج همین تهاجم حکومت است که شما می بینید کسی مثل سپیده قلیان چطور سرافراز در دادگاه می ایستد و در واقع به صورت جمهوری اسلامی تف می اندازد. در همین شرایط است که می بینید چطور خانواده های جانباختگان با قدرت به میدان میآیند و میگویند ایستاده ایم تا پایان. بیانیه میدهند و اعلام میکنند ما حرفی با حکومت نداریم بجز “قسم به خون یاران ایستاده ایم تا پایان”.
این روحیه جامعه است؛ این مضمون فراخوان ها و بیانیه ها و شعارهائی است که الان دارند فعالین در عرصه های مختلف، جوانان انقلابی، دانشجویان، خانواده های جان باختگان، بازنشستگان و معلمان و حتی زندانیان سیاسی و کسانی که تحت تعقیب هستند مطرح میکنند. کارگران نیز دارند خودشان را آماده می کنند و همه بخش های جامعه به این ترتیب دست اندرکار تداوم انقلاب هستند.
نکته مهم این است که انقلاب در یکسال اخیر متعین شده و به خودش شکل داده. شرایط نسبت به یک سال قبل بسیار تغییر کرده است.
اولا الان دیگر همه میدانند این یک عصیان و یا شورش مقطعی نیست، بلکه یک انقلاب سراسری ادامه دار است. خود فعالین اعلام کردند این دیگر اعتراض نیست این انقلاب است و اعلام میکنند که ایستاده ایم تا پایان! یعنی این انقلاب را ادامه خواهیم داد تا پیروزی.
ثانیا انقلاب در یکسال اخیر به خودش سازمان داده است. در یک سطح سراسری نهادها و سازمانهای مبارزاتی که از قبل فعال بوده اند، نظیر شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان و شورای سازماندهی اعتراضات کارگران نفت، و همچنین شبکه ای از فعالین که در دل انقلاب جاری شکل گرفته اند، مثل شبکه بیش از ۵٠ تشکل و نهاد جوانان و دانشجویان که اکنون تحت نام شبکه سراسری انقلاب زن زندگی آزادی فعالیت میکند، بمیدان آمده اند و اعتراضات را سازمان میدهند. انقلاب در سطح وسیعی سازمان یافته و متشکل شده است.
ثالثا نکته مهم دیگر اینکه انقلاب اکنون منشور و مانیفست و پلاتفرم پیدا کرده است. مثل منشور ١٢ ماده ای ٢٠ تشکل؛ یا منشور مطالبات پیشروی زنان. مثل بسیاری از بیانیه هائی که دادخواهان و یا شبکه جوانان انقلابی در ایران داده اند و الان هم دارند مطرح میکنند. انقلاب به این ترتیب زبان و پرچم مشخص خودش را دارد. شفاف روشن خواسته هایش را اعلام کرده و متشکل شده و بنابراین الان با یک سرمایه مبارزاتی و با قدرت خیلی بیشتری از شهریور سال گذشته به میدان می آید.
انقلاب با یک انفجار شروع شد در اعتراض به قتل مهسا و بعد این انفجار به خود شکل داد، متعین شد، سازمان پیدا کرد، پرچم پیدا کرد، خواسته هایش را اعلام کرد و به این ترتیب ما با قدرت بیشتری، با آمادگی بیشتری، با تدارک و سازمان یابی خیلی بیشتری به استقبال سال دوم انقلاب میرویم.
همه این ها این افق امیدبخشی را جلوی جامعه میگذارد و نشان میدهد که میتوانیم با قدرت به پیش برویم و جمهوری اسلامی را به زیر بکشیم. این حکومت رو به سقوط است و تمام دست و پا زدن هایش و تقلا هایش بیشتر آن را تضعیف میکند و سقوطش را در چشم انداز قرار میدهد.
شهلا دانشفر: همانطور که اشاره شد فراخوان های گسترده ای در سالگرد انقلاب منتشر شده. چه به صورت میدانی و چه به صورت بیانیه های اعتراضی و کیفرخواست ها و فراخوانهای مشخص. شما در این مورد چه نظر و رهنمودی دارید؟
حمید تقوائی: نکته اول این است که هر چه بیشتر متشکل شویم: در سطح محلات، در سطح کارخانه ها، در سطح دانشگاه ها و در شبکه های شهری و سراسری. همانطور که گفتم تشکل هایی فی الحال ایجاد شده، به این تشکلها بپیوندیم. فعالیت فردی باید جای خودش را بدهد به فعالیت تیمی، فعالیت مشترک، فعالیت سازمان یافته. بخش زیادی از فعالین هستند که هنوز متشکل نشده اند ولی تشکلهائی که میتوان به آن پیوست در سطوح و عرصه های مختلف وجود دارد. آنجا هم که وجود ندارد، در محلات و یا کارخانه ها و در مراکز دیگر، فعالین و پیشروان انقلاب و دست اندرکاران مبارزات میتوانند جلو بیفتند و این تشکل ها را سازمان بدهند. الان با توجه به امکاناتی که مدیای اجتماعی در اختیار ما گذاشته می توانیم به صورت امنی این تشکلها را ایجاد کنیم.
برقراری ارتباط با سازمانهای مبارزاتی موجود نیز از طریق مدیای اجتماعی کاملا امکان پذیر است. این سازمانها متعین و شناخته شده هستند. الان شوراهای کارگری در صنعت نفت جایگاه مهمی در تداوم مبارزات دارند. شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی و شورای سازماندهی کارگران ارکان ثالث دو نمونه از تشکلهای مبارزاتی نه تنها برای کارگران نفت بلکه برای کارگران در همه بخشهای تولیدی و خدماتی است. همچنین شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان به یک نهاد معتبر و موثر در جنبش معلمان تبدیل شده است؛ جوانان در تیم های مختلف و به هم پیوسته ای در “شبکه سراسری انقلاب زن زندگی آزادی” سازمان یافته اند، و در بسیاری از شهرها این شبکه فعال است. جنبش دادخواهی نیز خودش را سازمان داده و عملا از مادران خاوران و مادران آبان فراتر رفته است. اکنون اعتراضات خانواده جان باختگان انقلاب جاری نیز جزئی از این جنبش محسوب میشود.
این ها همه اشکال سازمانی متعددی است که در جامعه وجود دارد. اولین فراخوان ما این است که به این تشکل ها بپیوندید. اینها بعضا تشکل های سر برآورده از انقلاب هستند و بعضا تشکل های سابقه داری که از قبل فعالیت می کردند. بخشی از همین تشکل های تازه و با سابقه بودند که در کنار هم منشور ١٢ ماده ای را منتشر کردند. در یک کلام جامعه در سطح وسیعی از این امکان برخوردار است که سازمان یافته تر و گسترده تر و متشکل تر به میدان بیاید. اولین فراخوان ما اینست.
فراخوان بعدی این است که پرچم معینی بلند کنید. پیشنهاد ما حمایت همه جانبه از منشور ٢٠ تشکل است. این منشور ۱۲ ماده ای به صورت شفاف و ریشه ای و رادیکال خواستهای انقلاب، تقریبا همه بخش های جامعه را، اعلام کرده است. فراخوان ما این است که در سالگرد انقلاب به این منشور بپیوندید. بسیاری از چهره ها و نهادها و سازمانها و احزاب تا کنون از این منشور حمایت کرده اند. ولی لازمست خیلی گسترده تر، صریح تر و مستقیم تر از این منشور دفاع کرد. پیام من به فعالین اینست که در بیانیه ها و فراخوانهای سالگرد انقلاب این منشور را مطرح کنید و حمایت همه جانبه خود را از آن اعلام کنید. همچنین است منشور مطالبات پیش روی زنان که آن هم خیلی جامع خواستهای زنان را بیان کرده. بخصوص فراخوان من به جنبش آزادی زن و جنبش بی حجابی این است که پرچم این منشور را بلند کنند. این گام بعدی است که میتواند به جلو برداشته شود .
و بالاخره امر مهم دیگر برقراری ارتباط و تلاش برای پیشبرد سیاستهای حزب ما است. من از همه فعالین دعوت میکنم، آنها را فرا می خوانم که سیاستهای حزب را دنبال کنید، با ما تماس بگیرید، با کمیته سازمانده تماس بگیرید و به حزب بپیوندید. حزب ما از مدتها قبل پرچم انقلاب را بلند کرده است.. حزبی است که برای شکل گیری انقلاب مبارزه کرده، تدارک دیده، در یک سال گذشته با تمام قوا فعال بوده و از همه اکتیویستها و فعالین در جنبش کارگری، دانشجویی، زنان، جنبش دادخواهی و بخش های دیگر جامعه می خواهم که به حزب خودتان بپیوندید.
شهلا دانشفر: امروز گفتمان عمومی مردم این است که به عقب برنمی گردیم. این عزم راسخ جامعه است برای پیروزی رساندن این انقلاب. بخشهای فعال جامعه خانواده های دادخواه هستند، زنان هستند بعنوان یک رکن مهم انقلاب، جوانان هستند، دانشجویان هستند، کارگران هستند،, بازنشستگان هستند، معلمان و حتی زندانیان سیاسی. مشخصا رو به هر بخش شما چه تاکیداتی دارید؟
حمید تقوایی: قبل از هر چیز در یک سطح عمومی خطاب من به همه بخشهائی که برشمردید اینست که دست در دست هم بگذارید. منظورم این است که فعالین مثلا جنبش دادخواهی، فعالین جنبش کارگری، فعالین جنبش دانشجویی، جنبش زنان، معلمان و بازنشستگان و غیره در کنار هم ظاهر شوند و کیفرخواست و بیانیه و فراخوان مشترک بدهند. این خیلی مهم است چون خواسته ها، اهداف و مضمون مبارزات یکسان است. همه جامعه یک خواست و هدف اعلام شده دارد و آن هم خلاصی از شر جمهوری اسلامی است. حتی خواستهای مشخص هم سراسری است مثل لغو حجاب اجباری و لغو آپارتاید جنسی، و کلا در هم کوبیدن این بختک اسلامی که بر سر جامعه سنگینی میکند. مردم از جمله در محرم نشان دادند که چطور دارند این بختک اسلامی و این تابوها و مقدسات حکومتی را بچالش میکشند.
اینها زمینه های سیاسی اجتماعی کنار هم قرار گرفتن فعالین و نهادهای مبارزاتی است. این کاملا امکان پذیر و عملی است که بخشهای مختلف جامعه از خواسته های یکدیگر – کارگران از خواسته های جوانان، جوانان از خواسته های زنان ، زنان از خواسته های خانواده های جانباختگان و جنبش دادخواهی و غیره- مشترکا حمایت کنند. تاکید من بر اقدام مشترک است چون فعالین و نهادهای اعتراضی بارها این کار را کرده اند. منتهی در بیانیه های جداگانه ودر فراخوان های جداگانه. این کافی نیست. بسیار بسیار مهم است که نهادها و چهره های مبارزاتی در کنار هم قرار بگیرند و بیانیه ها و کیفرخواست ها و فراخوان ها به امضاهای فعالین و نهادها و سازمان های فعال در چندین جنبش منتشر شود. یک نقطه قوت بیانیه ١٢ ماده ای که به آن اشاره کردیم همین بود که ٢٠ تشکل شناخته شده و معتبر کارگری، دانشجویی، زنان، معلمان، جوانان آنرا امضا کردند.
این حرکت باید نمونه باشد برای آنکه ده ها تشکل و نهادها و چهره های سرشناس فراخوان های مشترک بدهند. بهترین نقطه شروع همین سالگرد انقلاب است.
نکته بعدی من تاکید بر تشکیل شوراها است. در حال حاضر در یک بخش فعال جنبش کارگری، یعنی بخش صنعت نفت و پتروشیمی شوراهای مبارزاتی تشکیل شده است. این شوراها در برآمد جنبش کارگری در دل این انقلاب نقش موثری داشتند، فراخوان دادند، تدارک دیدند و سازمان دادند. فراخوان من به کارگران این است که در سطح گسترده تری شوراهای اعتراضی و مبارزاتی را تشکیل بدهند. اولا در خود صنعت نفت کارگران بخشهای بیشتری میتوانند به شوراهای موجود بپیوندند و فراخوانهای آنها را به پیش ببرند و ثانیا بخش های دیگر جنبش کارگری شوراهای اعتراضی در صنعت نفت را نمونه والگو قرار بدهند و شوراهای مبارزاتی خودشان را ایجاد کند.
جنبش دادخواهی هم میتواند گسترده تر و فراگیر تر بشود. میدانید که جنبش دادخواهی یک جنبش سابقه دار است. قبل از این انقلاب نهادهایی تحت نام مادران خاوران و مادران آبان و انجمن خانواده های قربانیان شلیک به هواپیما متشکل و فعال بودند. این نهادها دستاوردهائی داشتند مثل محاکمه حمید نوری و محکومیت او در استکهلم، محاکمه غیابی و محکومیت خامنه ای و سران سپاه در دادگاهی درایالت انتاریوی کانادا. همچنین دادگاههای نمادینی تحت عنوان ایران تریبونال و دادگاه آبان در خارج کشور تشکیل شدند که افشاگری و روشنگری های ارزشمندی علیه کل جنایات حکومت انجام دادند. انجمن خانواده های قربانیان هواپیمای اوکراینی نیز از همان بدو رخداد این فاجعه در سال ٩٨ تشکیل شد و در ایران و در خارج کشور بسیار فعال بود.
اکنون در سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی جنبش دادخواهی موقعیت تازه ای می یابد. عزیزان زیادی در روند این انقلاب جان خود را از دست دادند و خانواده های زیادی داغدار شدند. خواست این خانواده ها از صرف محکمه آمرین و عاملین کشتار عزیزانشان فراتر میرود. امر و هدف آنها سرنگونی حکومت است. از سوی دیگر نهادهای موجود در جنبش دادخواهی نیز بر متن شرایط انقلاب از خواست محاکمه سران حکومت فراتر رفته و بعنوان جزئی از جنبش سرنگونی بمیدان آمدند. نهادهائی مثل مادران خاوران و مادران آبان و انجمن خانواده های قربانیان شلیک به هواپیما میتوانند در کنار خانواده های جانباختگان انقلاب جاری قرار بگیرند و به این ترتیب این جبش بسط پیدا کند، سراسری تر و موثرتر بشود و بعنوان یک رکن مهم جنبش سرنگونی بمیدان بیاید.
با توجه به همه این نکات این بسیار مهم است که فعالین جنبشهای اعتراضی در بخشهای مختلف جامعه، کارگران و دادخواهان و معلمان و بازنشستگان و دانشجویان و پرستاران و غیره، با همان پرچم شعارها و مطالبات مشخص شان، خود را جزئی از جنبش عمومی سرنگونی و انقلاب زن زندگی آزادی ببینند و آگاهانه حول هدف مشترک سرنگونی حکومت هماهنگ و متحد عمل کنند.
امروز هیچکس تصور نمیکند با وجود این حکومت مثلا دستمزد کارگران میتواند پنج برابر بشود؛ و یا تا حکومت سر کار است زندانیان سیاسی آزاد می شوند؛ یا مجازات اعدام لغو میشود و غیره. مردم می دانند که باید این حکومت سرنگون شود تا این اتفاقات بیفتد. ولی در عین حال این خواسته ها را فریاد میزنند برای اینکه از زوایای مختلفی حکومت را محاصره کنند و تحت فشار قرار بدهند و بالاخره بزیرش بکشند. بطور عینی و عملی جنبشهای مطالیاتی مختلف، بویژه در شرایط انقلابی امروز جامعه، اجزای مهمی از جنبش سرنگونی طلبانه محسوب میشوند. بنابرین این بسیار مهم است که فعالین این جنبشها نیز بر موقعیت و اهمیت جنبشی که در آن فعالند واقف باشند و آگاهانه و نقشه مند هماهنگی و اتحاد با سایر جنبشها را در دستور کار خودشان قرار بدهند.
اینجا فرصت نیست به تک تک جنبشهائی که شما نام بردید بپردازم. تنها به عنوان نکته ای که به همه مربوط می شود باید باز تاکید کرد که متشکل شویم، خواسته هایمان را روشن و شفاف اعلام کنیم، و مهمتر از همه در کنار هم قرار بگیریم و به طور مشترک بیانیه بدهیم، اطلاعیه بدهیم و فراخوان بدهیم. اینها نکات اصلی هست که در رابطه با جنبشها باید مد نظر داشت و حزب ما به سهم خود تلاش میکند که مبارزات در این ابعادی که اشاره کردم قویتر و موثرتر به پیش برود.
٢ سپتامبر ٢٠٢٣، ١١ شهریور ١۴٠٢