در سه روز اعتراض سراسری ۲۸ تا ۳۰ آذر چه گذشت
بخشی از گفتگوی تلویزیونی در برنامه خط رفاه با شهلا دانشفر
حسن صالحی: فراخوانی از سوی دانشجویان، جوانان انقلابی محلات از شهرهای مختلف و دانش آموزان برای روزهای ۲۸ تا ۳۰ آذر داده شده بود. در این سه روز چه گذشت و چنین فراخونهایی چه جایگاهی در روند انقلاب دارند؟
شهلا دانشفر: فراخوانی که از سوی دانشجویان، جوانان انقلابی محلات و دانش آموزان برای روزها ۲۸ تا ۳۰ آذر داده شده بود، با تحرکی که در پی داشت یک اتفاق سیاسی مهم در روند انقلاب بود.. اعدام دو جوان معترض مجید رضا رهنورد و محسن شکاری و صدور احکام اعدام بیشتر از سوی رژیم ، خشم و نفرت جامعه را بیشتر شعله ور کرد و مردم در اشکال مختلف به آن واکنش نشان دادند و مقابلش ایستادند. در چنین شرایطی بود که فراخوان سه روزه ۲۸ تا ۳۰ آذر داده شد و این بیش از هر چیز نشانگر عزم جزم جامعه برای سرنگونی جمهوری اسلامی بود. این فراخوان علیه اعدامها و سرکوبگریهای حکومت داده شد و وسیعا در سطح جامعه پخش شد و تحرک گسترده ای را با خود همراه داشت. شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت قبل از این فراخوان بیانیه داده بود و اعلام کرده بود که جواب این اعدام ها و این سرکوبها را باید با اعتصاب داد. این اعدامها دودش به چشم ما کارگران و ما مردم میرود. این اعدامها یعنی تعرض به معیشت و زندگی ما . بنابراین قبول نمیکنیم و بر اعتصاب سراسری تاکید کرده بود. و وقتی فراخوان سه روزه ۲۸ تا ۳۰ آذر داده شد این شورا از آن اعلام پشتیبانی کرد و همه بخش های کارگران شاغل در نفت، کارگران رسمی ، پیمانی، ارکان ثالثی و کارگران در بخش های عملیاتی و حفاری و پالایشگاهها همه و همه را به پیوستن به این فراخوان علیه اعدامها و سرکوبها فراخواند . نفس اینکه کارگر نفت چنین جلو افتاد و پیشتاز شد و از ابتدا تاکید کرد که اعتصاب راه جلوگیری این سرکوبگریهاست و بعد نیز خود از این فراخوانها حمایت کرد، نشانگر بعد سیاسی و اجتماعی فراخوان به سه روز اعتراض اعلام شده را به نمایش میگذارد. علاوه بر شورای سازماندهی کارگران پیمانی نفت، بازنشستگان، پزشکان و کادر درمان و در سطح وسیع اجتماعی از این اعتراضات اعلام حمایت شد. در سطح میدانی نیز ما شاهد تحرکات وسیعی در سطح جامعه بودیم. از جمله دانشجویان با اعتصاب و اعتراضات نمادین خود در این روزها دست به اعتراض زدند. دانش آموزان از مدارسی در چندین شهر مثل کرمانشاه، زاهدان، جوانرود، و اهواز به خیابان آمدند و شعارهای اعتراضی دادند. ما همچنین شاهد تعطیلی و اعتصاب بازار در برخی از شهرها بودیم. بعلاوه اینکه جمهوری اسلامی از ترس گسترش دامنه اعتصابات از قبل دانشگاهها و مدارس را به بهانه آلودگی هوا تعطیل اعلام کرده بود. تظاهرات های شبانه نیز در این روزها گسترده تر و بویژه در محلات بیشتری در شهر تهران برپا شد. در برخی از این محلات از جمله در مسیر خیابان انقلاب شاهد راهپیمایی و شعار دهی مردم بودیم. همچنین در متروهای متعددی در تهران که محل رفت و آمد وسیع مردمی است، تجمعاتی صورت گرفت و شعارهای اعتراضی سر داده شد. در این اعتراضات علاوه بر شعارهای ضد حکومتی و فریاد “زن، زندگی، آزادی” دو شعار “زندانی سیاسی آزاد باید گردد”، ” اگر یکی اعدام بشه، فردا قیامت میشه ” برجستگی داشت. در این سه روز همچنین رزیدنت های بیمارستان رسول اکرم و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تجمع داشتند. سینما گران نیز در اعتراض به بازداشت سینماگر مبارز ترانه علیدوستی و علیه سرکوبگریهای حکومت در مقابل اوین تجمع برپا کردند. و بالاخره حمله به پایگاههای بسیج و مراکز سرکوب و به آتش کشیدن نمادهای حکومتی در شهرهای مختلف بخش دیگری از اعتراضات مردمی در این سه روز اعتراضی بود. از سوی دیگر یادمان های جانباختگان انقلاب به محلی برای اتحاد مبارزاتی مردم علیه حکومت اسلامی تبدیل شده است و در این روز ها در شهرهای مختلفی از جمله در تهران، نوشهر، کرج، بندر انزلی، سنندج، گرگان، هشتگرد کرج، شیراز، آلی کند بوکان، کامیاران این یادمانها برگزار شد. بویژه مردم در دل انقلاب شب یلدا راکه بلند ترین شب سال است به شب گرامیداشت جانباختگان انقلاب تبدیل کردند و در بسیاری از شهر ها با اجتماع و گلباران کردن مزار آنان صحنه های زیبایی از اعتراض و مبارزه را آفریدند. در همین راستا مردم مزار محسن شکاری جوان معترضی که بدست مزدوران حکومت به قتل رسید را گلباران کردند و در مشهد با دسته های گل به مزار مجید رضا رهنورد جوان دیگری که بدست حکومت اعدام شد، رفتند و وقتی دیدند اجازه رفتن به مزار وی را نمیدهند در مدیای اجتماعی خبر را رسانه ای کردند و عکس هایی از گلها را منتشر کردند و اعلام کردند که همه این گلها نثار مجید رضا رهنورد عزیز است. در عین حال بیانیه های اعتراضی علیه اعدامها بخش دیگری از اعتراضات مردمی است. از جمله بیانیه ای که با امضاهای اولیه ۲۳۵ نفر از اعضای تشکلهای مختلف و فعالین حقوق زنان، نویسندگان، کارگران، معلمان، بازنشستگان، مادران دادخواه و خانوادههای خاوران، هنرمندان، شاعران و دیگر فعالین اجتماعی و مدنی در محکومیت اعدام فعالان بلوچ و کرد در کنار اعدام “محسن شکاری”، “مجیدرضا رهنورد” و صدور احکام محاربه و اعدام سایرِ معترضینِ قیام “زن، زندگی، آزادی” را داشتیم که شمار بسیاری از مردم معترض با گذاشتن امضای خود به آن پیوسته اند. بیانیه ای که در آن اسامی چهره های شناخته شده کارگری و فعالین اجتماعی ای چون اسماعیل بخشی ها، جعفر عظیم زاده ها، پروین محمدی ها، ناهید شقاقی ها و آنیشا اسداللهی ها را میبینیم.
dab rigهمه این اتفاقاتی که برشمردم نشان میدهد که چه هفته پرتلاطم سیاسی ای را پشت سر گذاشته ایم و اینها همه نشانگر پاسخ وسیع جامعه به چنین فراخوانهایی است. به عبارت روشنتر فراخوانهای متوالی به اعتراضات سراسری نقش مهمی در متحد نگاهداشتن صف اعتراضات مردمی در برابر سرکوب و جنایت رژیم و گسترش دامنه انقلاب و تداوم آن دارد.
حسن صالحی: تا کنون چندین فراخوان سراسری داده شده است. و آخرینش فراخوان سه روز ۲۸ تا ۳۰ آذر بود. در فراخوانهای قبلی از جمله در گرامیداشت سالگرد خیزش مردمی در آبان ۹۸ فراخوان ۲۴ تا ۲۶ آبان را داشتیم که دامنه اعتراضات مردم در آن سه روز به بیش از صد شهر کشیده شد. بازار در بیش از ۶۰ شهر در اعتصاب بود. دانشگاهها در اعتصاب و تجمع بودند . در مدارس تحرکات بسیاری را شاهد بودیم و در مراکزی چون ذوب آهن، کروز کارگران دست به اعتصاب و تجمع زدند. پزشکان به اعتراض پیوستند. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان اعلام پشتیبانی کرد. و اتفاقات بسیاری دیگر که همه در جریانید. تفاوت فراخوان سه روزه ۲۸ تا ۳۰ آبان نسبت به فراخوانهای قبلی چه بود؟ با توجه به نکاتی که اشاره کردید آیا میشود گفت که انقلاب در عمق و اشکال مبارزه و رادیکال شدن شعار و خواستها و مطالبات پیشروی بیشتری داشته است؟
شهلا دانشفر: این فراخوانها در مقاطع مختلفی از انقلاب است که داده شده اند. ولی همه آنها با حمایت بخش های مختلف جامعه روبرو شده و پاسخ گرفته اند. تفاوتی که اینبار ما شاهد آن هستیم اینست که آن نیروهایی که به این حرکت پیوسته اند، نیروهایی هستند که با ورودشان به اعتراضات با خود موج وسیعتری از مردم را به میدان مبارزه می آورند. و این خطر بیشتری متوجه حکومت میکند. مثلا در همین فراخوان سه روز اعتراضات ۲۸ تا ۳۰ آذر ماه می بینیم که شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت اعلام حمایت میکند و دو روز قبلش نیز ما اعتراضات بزرگ و سراسری کارگران رسمی نفت را داشتیم. از سوی دیگر نیز پزشکان و کادر درمان اعلام همبستگی کردند و رزیدنت های بیمارستان رسول اکرم تجمع داشتند. از سوی دیگر نیز همانطور که اشاره کردم تجمعات متوالی سینمگران در مقابل اوین را داشتیم. وقتی همه این اتفاقات را کنار هم میگذارید مشاهده میکنید که نیروی اجتماعی وسیعی از دانشجویان، دانش آموزان، سینماگران و هنرمندان، کارگران، پزشکان و کادر درمان، خانواده های جانباختگان و زندانیان سیاسی و جمعیت عظیم مردم در سنین مختلف درگیر این انقلاب هستند. در این سه روز همچنین در درون زندانهایی چون زندان مرکزی رجایی شهر و قائمشهر شاهد شورش علیه اعدام بودیم. بنابراین در پاسخ به فراخوانهای اعتراضی امروز همانطور که اشاره کردید ما هم شاهد تعمیق انقلاب به لحاظ خواستها، شعار ها و اشکال اعتراض آن هستیم و هم به لحاظ پتانسیل نیرویی که با خود وارد میدان مبارزه میکند، تفاوت هایی را شاهدیم. از جمله توجه شما را به جمعبندی ای که دانشجویان پیشرو دانشگاه داشتند جلب میکنم. آنها در جمعبندی شان ضمن ابراز خوشحالی از حضور وسیع مردم سخن خود را با شعار زن، زندگی، آزادی، آزادی، برابری پایان میدهند. و یا برای مثال در برابر سرکوبگری های حکومت ما شاهد این هستیم که شعارهای “زندانی سیاسی آزادی باید گردد” و “اگر یک اعدام بشه، فردا قیامت میشه” در کنار دیگر شعارهای ضد حکومتی برجستگی بیشتری پیدا کرده است. و یا بیانیه هایی از نوع “بیانیه مخالفت با اعدام ” منتشر میشود که اعدام را قتل حکومتی میخواند و با سر سخن “زن زندگی آزادی یعنی پایان دادن به احکام ارتجاعی «اعدام»، بدون هیچ چونوچرایی” بر لغو فوری احکام اعدام و پایان دادن به مجازات اعدام تاکید میکند.
حسن صالحی: بیانیه ۲۳۵ نفر که از سوی اعضایی از تشکلهای کارگری، کانون نویسندگان، بازنشستگان، معلمان ، هنرمندان و غیره منتشر شده و به آن اشاره کردید یکی از آن نمونه های مهم است که نقد خیلی درستی علیه اعدام دارد. به اینکه اعدام جایگاهش چیست میپردازد و حتی به جایگاه آن در حکومت سابق اشاره میکند و با نقد عمیق آن ارتباط آنرا با شعار زن، زندگی، آزادی بیان میکند و بر ملغی شدن اعدام تاکید میکند. این اقدام خیلی اهمیت داشت. معلوم است که کارگران در اعتراضاتشان مطالبات اقتصادی و رفاهی خود را طرح میکنند. اما در این بیانیه ما می بینیم که فعالین شناخته شده کارگری اینبار بیانیه شان نه در مورد خواستها و مطالبات رفاهی خود بلکه در مورد مطالبات عمومی جامعه و اعتراضات مردمی و علیه اعدامها است. من خودم این بیانیه را امضا کردم و شمار امضا کنندگان آن بسیار بالا رفته است و هم از داخل کشور و هم خارج کشور آنرا امضا کرده اند. از نظر شما این اقدام چه وزن و اهمیتی در شرایط امروز دارد؟
شهلا دانشفر: منهم با شما هم نظرم و حقیقتا اقدام بسیار مهمی بود. این بیانیه دو جمله بسیار زیبا و قابل توجه دارد. یکی جمله اتحاد و همبستگی در مخالفت علیه اعدام و قدمی عملی در راه این اتحاد همبستگی از سوی اعضا و اکتیویست های تشکلهای مختلف کارگری، کانون نویسندگان و فعالین زن و معلمان و بخش های مختلف اجتماعی است. اینها اعضایی از جنبش های اجتماعی مختلف هستند که کنار هم قرار گرفته و چنین کیفرخواستی را علیه اعدام داده اند و بر پایان دادن به اعدام و اعدامها تاکید میکنند. از همین رو این فقط یک بیانیه نیست بلکه یک قدرتنمایی بزرگ اجتماعی و فراخوان به کارزاری سراسری علیه اعدام است. این بیانیه انسانهایی است که خود در شکل گیری و حرکت رو به جلوی جنبش کارگری و جنبش های اجتماعی مختلف و کشیده شدن اوضاع به شرایط امروز نقش داشته اند. این بیانیه کسانی است که هر کدام از آنها نیروی مهم یک اعتراض و جنبشی هستند. و به این اعتبار اقدام بسیار بسیار مهمی است و به نوعی نقش یک تظاهرات و یک تجمع بزرگ اعتراضی را دارد. جمله زیبای دیگر این بیانیه اینست که میگوید اگر شعار و نام قیامی که با خون (مهسا) ژینا امینی آغاز شد، زن زندگی آزادی است، پس باید هر چه رساتر اعلام کنیم که اعدام یک قتل عمد حکومتی است و هیچ انسانی با هیچ دلیلی نباید اعدام شود. و بعد با محوریت ؛«اتحاد و همبستگی علیه احکام ارتجاعی اعدام؛ از تمامی فعالین سیاسی، اجتماعی و تشکلهای صنفی برای تشکیل کارزاری علیه اعدام، دعوت میکند. و همانطور که گفتید این بیانیه ضمن نقد عمیق به اعدام و اینکه چگونه به عنوان ابزاری در دست دیکتاتوری ها چه در نظام پادشاهی و چه امروز برای ایجاد خفقان در جامعه به کار برده شده، میگوید نه فقط باید همین امروز اعدام ها متوقف و احکام اعدام لغو شوند. بلکه اعدام قتل حکومتی است و این مجازات باید بطور کل لغو شود. بدین ترتیب این بیانیه بطور واقعی کیفرخواست کل جامعه علیه اعدام است. و عمق انقلاب را که در موردش صحبت میکردیم به روشنی نشان میدهد. ما باید شاهد انتشار بیشتر چنین بیانیه هایی از سوی جامعه خصوصا از سوی رهبران کارگری و اکتیویست های اجتماعی باشیم. به عبارت روشنتر جامعه هر چقدر حرفهای روشنتری در مورد نقد و اعتراضی که به سیستم توحش سرمایه داری حاکم و این شرایط دارد بزند، تصویر روشن تری از جامعه آینده و اینکه مردم بدنبال سرنگونی این حکومت چه نوع جامعه ای را میخواهند، داده است. و در بستر چنین حرکتی است که عملا هر نوع نگرش راست، تفرقه افکنانه، ضد انسانی کنار زده میشود. و از این منظر نیز انتشار این بیانیه اقدامی بسیار مهم است. و ما امروز از جمله باید شاهد چنین بیانیه هایی در تمام عرصه و بطور مشخص در دفاع از حقوق کودک باشیم. حکومتی که کودک کش است و مردم شعار میدهند: حکومت کودک کش، نمیخوایم ،نمیخوایم. با چنین بیانیه هایی طبقه کارگر میتواند عرض اندام سیاسی کند و همانطور که همواره چنین نقشی را داشته و توانسته است گفتمان ها رادیکال و چپ و انسانی را به جلو بیاورد، اکنون نیز میتواند در دل انقلاب در همین قامت ظاهر شود. و بیانیه ۲۳۵ نفر یک نمونه ا زآن است.
حسن صالحی : شهلا دانشفر بسیار ممنونم که در این برنامه شرکت کردید.