روز جهانی منع خشونت علیه زن و جمهوری اسلامی- شهلا دانشفر
مردسالارى، زن ستیزى و خشونت علیه زنان از وجوه تاریک و شرم آور جامعه بشرى است. ۲۵ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان، روزی که بیست و پنج سال از قدمت آن میگذرد ، ثمره جنبشی جهانی است که علیه خشونت علیه زن قد علم کرد و آفریننده چنین روزی در سطح جهان شد. ما این روز را ارج میگذاریم.
در جوامعى که نفوذ مذهب و سنت هاى کهنه بر نظام سیاسى و ادارى و فرهنگى جامعه عمیق تر است، بی حقوقی، تبعیض و خشونت علیه زنان در اشکال زمخت و پیچده ای خود را نشان میدهد و در تمام سطوح اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بطور سیستماتیک تولید و بازتولید میکند.
در ایران تحت سیطره حکومت ضد زن جمهوری اسلامی بحث از خشونت و ستم علیه زن فراتر است . بحث بر سر حاکمیت یک آپارتاید جنسی وحشی و جنایتکار با پرچم به خون آغشته حجاب است. در این حکومت جنگ علیه زنان و خشونت و توحش علیه آنان سیاست است. جاری است و جنگی است علیه همه مردم و برای به بردگی کشیدن کل جامعه.
جمهوری اسلامی با حاکم کردن آپارتاید جنسى و پرچم حجاب اسلامى و خشونت علیه زنان چهل و پنج سال است که دارد جنایت میکند و در پرتو آن زندگی و امنیت و حرمت و معیشت کل جامعه را به تباهی کشانده است . امروز بازنشسته معترض در کف خیابان با شعارهای ” روسری را رها کن، تورم را مهارکن”، “حجاب حجاب شعارشون، دزدی و غارت کارشون” به روشنی این را بیان میکند.
این حکومت از بدو حاکمیتش بر اساس قوانین ارتجاعی اسلامی اش زنان را مورد تعرض و حمله جنایتکارانه قرار داده است و اولین شمشیرش را به روی زنان کشید تا کل جامعه را عقب بزند.
از همین رو در ایران تحت سیطره جمهوری اسلامی بحث بر سر خشونتی رسمیت یاقته بر اساس قوانین ارتجاعی حاکم است. بحث بر سر سرکوب و تحقیر سیستماتیک است که از بدو حاکمیت این رژیم جریان دارد. . قوانینی که دستگاه قضایی و ماشین سرکوب و جنایت حکومت حافظین آن هستند. و تمرد از این قوانین پاسخش شلاق، زندان، تجاوز، اعدام و انواع مجازاتهای وحشیانه اسلامی از طرف حکومت و دستگاه سرکوب و جنایتش است.
در سطح جامعه نیز جمهوری اسلامی خود حامی و تقویت کننده و رشد دهنده عقب مانده ترین خرافه ها و تفکرات ارتجاعی ضد زن است که شنیع ترین شکل بروزاتش را در پدیده شومی چون قتل های ناموسی شاهد هستیم که همچنان قربانی میگیرد. در آمار ها سخن از اینست که هر ساعت ۵ زن قربانی قتل ناموسی میشوند و این تکندهنده است.
بدین ترتیب خشونت علیه زن در جامعه ایران مستقیما به حکومت وصل است و از آن قدرت میگیرد.
بنابراین همانطور که اشاره کردم در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی عبارت “خشونت علیه زن” ابعاد جنایتی که در حاکمیت بساط آپارتاید جنسی جمهوری اسلامی بیان نمیشود. بلکه بحث بر سر قتل، جنایت، تجاوز، شلاق، زندان و اعدام بر اساس قوانین ارتجاعی اسلامی حاکم است.
بحث بر سر به قتل رساندن مهساها ، ساریناها ، نیکاها، آرمیتاها است که فقط و فقط به جرم برداشتن حجاب جانباختند.
بحث بر سر به خودکشی کشاندن آرزو خاوری و آیناز کریمی دو نوجوان دانش آموز است که قربانی بساط آپارتاید جنسی جمهوری اسلامی شدند.
بحث بر سر زندان و شکنجه زنانی است که به حجاب اجباری این پرچم قیمومیت و بردگی تن نداده اند و در زندانند. نمونه اخیرش روشنک مولایی است که جرمش دفاع از خود در برابر سرکوبگرانی خیابانی حکومت است.
بحث بر سر دخترانی چون دختر آبی است که علیه تبعیض جنسیتی ایستاد و جانش را از دست داد.
آهو دریایی که به اسم دختر علوم و تحقیقات از او صحبت میشود نمونه ای دیگر از همین دست. نامی آشنا برای جهان. دختر جوانی که در اعتراض به برخورد وحشیانه حراست به دلیل نداشتن حجاب و مقنعه اجباری دست به اعتراض عریان زد . اقدامی شجاعانه و تاریخی علیه حجاب و کل نظامی اسلامی و بساط آپارتاید جنسی حاکم که نشان بارزی از تپش گرم انقلاب زن زندگی آزدی است.
و بالاخره اینکه در جمهوری اسلامی بحث بر سر حکومتی است که در آن تجاوز به زن و تجاوز به کودک، قانون است. کودک همسری شکل آشکار این تجاوز آنهم تجاوز به کودکان است. حکومتی که تجاوز رکنی از بساط سرکوبش در زندانهاست. در همین آبانماه بود که ۲۲ زندانی سیاسی و عقیدتی در زندان اوین در اعتراض به آزارهای جنسی در حین بارزرسی بدنی زنان در زندان بیانیه دادند و بر توقف فوری این آزارها تاکید کردند.و اخطار کردند که اگر متوقف نشود دست به اقدامات اعتراضی بیشتری خواهند زد.
و این لیست طولانی است. جمهوری اسلامی حکومتی که ۴۶ سال است دارد حاکمیت می کند و جنایت می کند و بیست و پنج نوامبر یک روز بزرگ دادخواهی زنان و همه مردم ایران علیه حکومت آپارتاید جنسی جمهوری اسلامی است. آپارتاید جنسی که جنایت آشکار علیه بشریت خوانده میشود.
در برابر این حکومت ا ز همان بدو روی کار آمدنش جنگی بی امان از سوی زنان و کل جامعه جریان داشته است . هشت مارس ۵۷ اولین رویارویی مردم با این حکومت بر سر حجاب بود. چند دهه نبرد سخت بر سر زندگی و معیشت که به انقلاب زن زندگی آزادی کشیده شد.
انقلاب زن زندگی آزادی علیه کل این هیولای ضد زن در سراسر جامعه فوران پیدا کرد. انقلابی که از آن بعنوان اولین انقلاب زنانه تاریخ نام میبرند. و شعار زن زندگی آزادی پژواکی جهانی پیدا کرد.
و امروز در ایران بحث بر سر به پیروزی رساندن انقلاب علیه حکومتی است که زیر پرچم خونین حجاب، در حصار دیوارهای قطور جدا سازی جنسیتی و در پناه صنعت مذهب و قوانین ارتجاعی اسلامی زندانی برای زنان و جهنمی برای کل جامعه ایجاد کرده است.
انقلابی زنانه که علیه کل بساط جنایت حکومت آپارتاید جنسی حاکم جاری شکل گرفت و فتح حجاب این خاکریز اول حکومت یک دستاورد مهمش است.
انقلابی با شعار زن، زندگی آزادی که میرود تا کل ریشه های توحش و بردگی حاکم را از جا بکند و جامعه ای شاد و انسانی را فریاد میزند. . جایگاه ۲۵ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان را در متن این اوضاع دید.
به همین اعتبار در مناسبتی چون ۲۵ نوامبر پیام ما به جهان حمایت و همبستگی قاطع از اعتراضات مردمی برای جمع کردن بساط آپارتاید جنسی حاکم بر ایران و فشار آوردن بر دولتها و تمامی نهادهای دولتی در سطح بین المللی برای بایکوت جهانی جمهوری اسلامی بخاطر تمامی جنایاتش از جمله پرونده جنایت بارش در قبال زنان است.
جمهوری اسلامی این حکومت ضد زن و ضد بشر بخاطر همه جنایاتش باید در سطح جهان به انزوا کشیده شود. سفارتخانه ها و کنسولگری های آن در تمام کشورها بسته شود. از تمام مراجع بین المللی بیرون انداخته شود و تک تک سران جنایتکارش به پای میز محاکمه کشیده شوند.
و در آخر درود میگویم به زندانیان زن در اوین که کانون داغ اعتراض علیه سرکوب و اعدام و فریاد رسای انقلاب زن زندگی آزادی هستند. تمامی این عزیزان باید فورا و بدون قیدو شرط آزاد شوند.