رویکرد تعرضی معلمان در مقابل تهدیدات امنیتی – اصغر کریمی
مندرج در نشریه کارگر کمونیست شماره ۷۱۶
روزنامه جوان وابسته به سپاه: «تحصن، اعتصاب، تجمع، مسیری است که یک گروه ناشناخته سیاسی، پیش روی معلمان میگذارد تا به خواستهها و مطالبات خود برسند. این گروه، یک تشکل غیررسمی به نام «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان» است.
حسین شریعتمداری: «مسئولیت انحراف تجمعات معلمان و موجسواری دشمنان کلیت ملت ایران با کیست؟ آیا هزینههای هنگفت این موج سواری، جز از جیب ملت ایران پرداخت میشود؟».
فلاحی عضو کمیسیون آموزش مجلس: «من از اینکه معلمی بازداشت شده باشد، خبر ندارم اما در بسیاری از تجمعها ازجمله تجمعی که مقابل ساختمان مجلس داشتند، شعارهای ساختارشکن سردادند؛ این افراد قطعاً از نظر ما معلم نیستند».
دادستانی شیراز بدنبال فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان به تجمع در روز ۲ دی، با پیامکی به معلمان آنها را تهدید کرد که «صدور و انتشار فراخوان و شرکت در هرگونه تجمع فاقد مجوز که موجب سوءاستفاده عناصر معاند شود»، ممنوع است.
کانون تربیت اسلامی در بیانیهای اعلام کرد: «پناه بردن برخی کنشگران به رسانههای بیگانه و عوامل نفاق خارج از کشور را محکوم میکند».
روزنامه جوان به نقل از سایت مشرق: « شورای هماهنگی فرهنگیان باقیمانده کانون صنفی معلمان است که در فتنه سال ۸۸ نقش سرباز خیابانی را در آن شورش امریکایی و صهیونیستی بر عهده داشت».
به این موارد باید تهدیدات دائم معلمان که چرا با رسانههای خارج کشور مصاحبه میکنند را نیز اضافه کرد.
اینها گوشههای کوچکی از هجمه رسانهها و نهادهای امنیتی حکومت علیه معلمان و شورای هماهنگی کانونهای صنفی فرهنگیان در هفتهها وماههای گذشته است. تلاشی سیستماتیک برای اینکه فعالین معلمان و تشکل آنها را به معاندین! نسبت بدهند و با اینکار برخی معلمان را با این انگها بترسانند و برای فعالین معلمان پرونده سازی کنند. این سیاست حکومت و نهادهای امنیتی و رسانههای آن تازگی ندارد. این سیاست ۴۳ ساله حکومت علیه هر گونه تشکل کارگری و محیط زیستی و زنان و کودکان و غیره بوده است. سیاستی نخ نما که نه تنها فعالین بلکه تودههای وسیع مردم بخوبی آنرا میشناسند.
رویکرد معلمان در مقابل این سیاست اما نشاندهنده روحیهای تعرضی و رادیکال است. رویکردی که در سالهای اخیر و بویژه ماههای اخیر بسیار شفافتر و سراسریتر شده است.
معلم زنی در تجمع معلمان در یزد در سخنرانیاش گفت: میگویند چرا ویدیوهایتان را برای رسانههای خارج میفرستید در حالیکه صدا و سیما حاضر نیست بیاید درد معلمان را بشنود و توده معلمان حاضر در تجمع یکصدا شعار میدهند ننگ ما ننگ ما صدا و سیمای ما. اقدام دیگر و بسیار بجای معلمان مصاحبههای بیشتر با رسانههای خارج کشور و انتشار آنها در شبکههای اجتماعیشان بوده است و کلابهاوسهای بیشتری برای بحث و تبادل نظر و اطلاعرسانی سازمان دادهاند. در مقابل حکومتی که کوچکترین آزادی بیانی برای معلمان و مردم معترض قائل نیست و تبلیغات صدا و سیمای منفور و سایر رسانههایش فقط علیه اعتصابات و اعتراضات است، طبیعی ترین عکسالعمل معلمان رویآوردن هرچه بیشتر به رسانههایی است که صدایشان را منعکس میکنند. این حق آنها است و به اینکار برای بسیج بهتر معلمان و برای اطلاع رسانی به کل جامعه نیاز حیاتی دارند.
حکومت تشکلهای معلمان را به معاندین نسبت میدهد تا عضویت در تشکلهای آنان را امنیتی کند، اما در مقابل این سیاست سرکوبگرانه، معلمان بیشتری به شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان پیوستهآند، به فراخوانهای آن بهتر جواب میدهند، پرشورتر دست به اعتصاب و تجمع میزنند و تحرک بیشتری برای ایجاد واحدهای آن شروع کردهاند.
نهادهای حکومتی میگویند صدور و انتشار فراخوان و شرکت در هرگونه تجمع فاقد مجوز که موجب سوءاستفاده عناصر معاند شود، ممنوع است. معلمان در عکسالعمل به این تهدیدات، تعداد بیانیهها و تعداد تجمعاتشان را افزایش دادهاند و شعارها و بیانیههایشان را تندتر کردهاند. رئیسی قالیباف این آخرین پیام است جنبش فرهنگیان آماده قیام است یکی از شعارهای تازه آنها بود.
احضار و پروندهسازی علیه معلمان را حکومت افزایش داده است. پاسخ معلمان بلندتر کردن صدا معلم زندانی آزاد باید گردد بوده است. در سخنرانیهایشان نیز معلمان بارها و بارها اعلام کردند این جنبشی است که با دستگیریها تعطیل نمیشود بلکه گستردهتر از قبل ادامه پیدا میکند. شعار آزادی معلمان زندانی امروز بیش از هر زمان در تجمعات و بیانیهها و سخنرانیهای معلمان انعکاس یافته است.
معلمان مثل هر بخش دیگر جامعه حق تشکل و تحزب دارند، حق دارند به هر حزب و سازمانی بخواهند بیپوندند و بدیهی است بعنوان آحاد معلم بخشا عضو احزاب سیاسی و بویژه احزاب کمونیستی هستند. معلمان بخشی از طبقه کارگرند و به اردوی چپ جامعه تعلق دارند. مطالبات حق طلبانه آنها از توقعات آنها برای یک زندگی بهتر تا تحصیل رایگان و سایر خواستهای آنها متعلق به جریانات راست و ملی اسلامی و ناسیونالیست نیست. در سطح جهانی نیز اعتراضات معلمان و خواستهای آنها همه جا با جنبش سوسیالیستی شناخته میشود. جنبشهای سوسیالیستی بوده است که بسیاری از حکومتهای بورژوایی را مجبور به پذیرفتن آموزش رایگان کرده است. طبیعی است در جامعه ایران که کمونیسم یک جنبش زنده، اجتماعی و قوی و خوشنام است، معلمان بیشتری به این جنبش و این احزاب بپیوندند. و در مقابل تهدیدات حکومتی از حق تحزب و عضویت در احزاب سیاسی و آزادی بیقید و شرط بیان و عقیده قاطعانه دفاع کنند. معلمان بخش پیشرو جامعهاند، بخشی از آنها خود را سوسیالیست و کمونیست میدانند و با اعتصابات و تجمعات باشکوه و سراسریشان و با توجه به موقعیت اجتماعی ویژهای که دارند و ارتباط نزدیک با میلیونها دانشآموز و خانوادههای آنها در زمینه تحزب نیز میتوانند نقش تعیین کننده و بسیار پیشروی در جامعه ایجاد کنند. پاسخ دشمن دشمن و معاند معاند کردن رسانهها و نهادهای حکومتی را جامعه با صدای بلند «دشمن ما همینجاست» داده است. معلمان نیز با دفاع از آزادی بیان و آزادی تحزب و حق عضویت در احزاب و با پیوستن فردی هرچه بیشتر به احزابی که اهداف و خواستهای آنها را بهتر نمایندگی میکنند این ترفند امنیتی حکومت را باید در هم بشکنند.
بخش قابل توجهی از معلمان بخوبی دریافتهاند که برخورد دفاعی در مقابل تهدیدات دشمن، برای آنها سم است و جنبششان را تضعیف میکند. این رویکرد با تلاش معلمان پیشرو باید به رویکرد تودههای وسیع معلمان و تودههای وسیع مردم تبدیل شود. هر تعرض سیاسی و ایدئولوژیک حکومت را باید با تعرض متقابل جواب داد.
۹ اسفند ۱۴۰۰