سلام درمانده – کیان رضایی
یاداشتی از کیان رضایی کارگر نفت که برای کارگر کمونیست آمده و خطابش به حکومت است
من به عنوان یک کارگر از یک جهت خوشحالم و از جهتی ناراحت :
خوشحال به خاطر اینکه میبینم تو در بدترین حالت ممکن در این چند سال توسط همه کارگران ، معلمین ، بازنشسته ها و گرسنگان در تنگنای عجیبی افتاده ای. ناراحت به خاطر من و امثال من که جوانی ، سلامتی خود را در دوران ننگین تو به هدر داده ایم اما نه ! دردهایمان روزی که دیر هم نیست یکصدا و غریو کنان تو و هم کیشانت را به زباله دان تاریخ خواهد فرستاد و تو هم چنان سرمستی از کلاه گشادی که بر سر ملت گذاشته ای ولی اینقد حقیری که صدای هم صدایی ما طبقه کارگر را نمی بینی نمیفهمی. نمیفهمی چون مثل من کارگر ۲۳ روز کار نیستی و ۷ روز مرخصی بله فکر تو و جسم تو هرروز در مرخصی بسر میبرد. (کلا در مرخصی)
نمیفهمی چون هنوز از داربست های داغ عسلویه بالا نرفته ای ودر شرجی تنی به کار نزده ای. نمیفهمی چون نه از جوشکاری و نه از برش کاری در هوای داغ و شرجی عسلویه سر در نمی آوری .
نمیفهمی و تاوان سنگینی برای نفهمی خود پرداخت خواهی کرد. ودر آخر
جهل جاهـــل سـینه ها را می درد
عقــــل عاقـــل کــینه ها را می خرد
عاقــــلان بــر قلب مـردم حاکـمند
جاهــــلان بر خــــون مــردم طالبند