پاسخ قاطع جامعه انقلابی به حکم اعدام شریفه محمدی-کارگر کارگاهی- حمید دائمی
در گیرو دار برگزاری خیمه شب بازی انتخابات، جامعه پاسخ دندان شکنی را با تحریم و مقابله تبلیغاتی و افشاگرهای گسترده به حکومت داد و کل بساط شان و کلیت نظام منفور را بی اعتبار و غیرمشروع اعلام کرد. چنان که اثرات خردکننده آن را در اظهارات مقامات مختلفی حکومتی میشود دید و با تمام ابزار درصدد کاهش دادن به اثرات این شکست شان هستند.
در ادامه اما با صدور حکم قرون وسطایی و وقیحانه اعدام برای یک فعال کارگری- اجتماعی، یک بار دیگر، جامعه بپا خاسته انقلابی؛ چنان به اعتراض و تقابل برخاسته که میرود تا تومار جمهوری فاشیستی اسلامی را ببندد.
شکی نیست صدور احکام اینچنینی چند منظوره بوده، که هم به قصد انتقام و زهرهچشم گرفتن از توده هاست و هم متأثر از ترس و زبونی کلیت سیستم در حال سقوط جمهوری اسلامی است.
این حربه های رژیم در هر مقطعی، قبل از هرچیز نشان دهنده عمق فشار و مطالبات و تنگناها یی است که جامعه در مسیر حیات جمهوری قتل و غارت ایجاد کرده و برای گریز و گذر از آنها به “ستون های جدید” رجوع میکند. درثانی با این شوک ها درپی رصد کردن وزن و ظریفیت و بعبارتی “تاریخ سقوط” قطعی خویش است.
اما اینکه واکنش جامعه به این سیاست های مذبوحانه و دیگر برنامه های شیادانه رژیم، بیانگر کدام خواست ها و برنامه های توده هاست، از موضوعاتی است که در میان ما کارگران و محافل پیشرو ، قابل بررسی است.
با پا پیش گذاشتن مجدد جنبش علیه اعدام از نیمه دوم سال قیل، تراز مبارزه میدانی برای سرنگونی جمهوری سرمایه و وزن جنبش انقلابی افزونی یافت. اثر دو سویه این جنبش در داخل و خارج و به خط کردن بخش عمده نیروهای انقلابی بر سر توقف احکام اعدام و هم زمان مطالبه آزادی زندانیان سیاسی- عقیدتی، توازن قوا را بنفع انقلاب زن زندگی آزادی تغییر داد. به یک معنی هیچ نیروی خواهان انقلاب در ایران، که اکثریت جامعه را شامل می شود، چشم انداز جامعه را بدون توقف این احکام غیر انسانی تصور نمی کند. این یکی از فرمانهایی است که در منشورهای انقلاب نیز بر آن تأکید شده است. بعبارتی انقلاب خود را در تمامی عرصه های حقوق انسانی تثبیت کرده است و حتی یک ذره کمتر از این، خارج از صف مردم و انقلاب قرار میگیرد.
جنبش علیه اعدام روی دیگر سکه جنبش آزادی بی قید و شرط و جنبش علیه تبعیض در همه عرصه های حیات طبیعی- اجتماعی و یکی از نمادهای جنبش آزادی برابری و سوسیالیستی است.
معیار جامعه همانا زن زندگی آزادی است و منشورهای مطالبات طبقات و اقشار مختلف؛ حتی یک قدم از آن عقب ننشسته است. این حقیقت را میتوان در اعتصابات و اعتراضات کارگران نفت و پتروشیمی و گاز مشاهده کرد. در تحصنها و اعتراضات بازنشستگان و معلمان، هر روز هفته دید.
جنگ اصلی ما بر سر پایان دادن به عمر جمهوری دزدسالار اسلامی است. این جنگ هر روزه به شکل مبارزه با تورم افسارگسیخته و گرانی های سرسام آور معیشت انسانی ماست. بر سر دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقِرِ است. در جنگ با گرانی و اجاره های مسکن که گاهی معادل همه دستمزد دریافتی ماست و بی مسکنی، خیابان خوابی، پشت بام خوابی، گورخوابی و فجایع نظیر آن است.
در جنگ با بیکاری، کار کودکان، خودکشی کودکان و دانش آموزان، گسترش اعتیاد به مواد مخدر در میان کودکان و جوانان است. در جنگ برای امنیت آحاد جامعه که بخش مهمی از آن برای جستجوی امنیت برای بقا به مسیر سخت مهاجرت تن میدهند، است.
همه این خواست ها و مطالبات در گرو حذف کامل جمهوری غارت و چپاول و همه ایادی آن است. این چیزی است که جامعه مطالبه می کند. هر روز با شکلی جدید و در قالب جنبشی گسترده خود را بیان میکند.
یکی دیگر از اثرات کارزار جهانی مبارزه برای توقف حکم اعدام شریفه و دیگر محکومان به اعدام، این است که تمامی طیف های نظری اپوزسیون و افراد از اقشار و طبقات مختلف اجتماعی به حمایت از آن برخاستند. این نیز یکی از نشانه های مهم و محکم هژمونی انقلاب زن زندگی آزادی است. به این معنا که جنبش انقلابی زن زندگی آزادی و مطالبات جامع و همه گیرش تا این مقطع، نه تنها جریانات راست و هر فرقه ای که ذره ای با این صف در تخالف بوده را به عقب رانده، بلکه باعث نزدیکی هرچه بیشتر صفوف مبارزه در بخش ها و عرصه های اجتماعی شده است. این خود نشان دهنده وزن نیروی انقلاب در مقطع کنونی است و میتواند معیار و الگوی خوبی برای ما کارگران و مطالبه گران در جاهای دیگر جامعه باشد. جا دارد این اقذامات؛ صدور بیانیه و تبلیغات در مدیا و شبکه های اجتماعی و دیگر اشکال اعتراض، بیشتر و گسترده تر شده و با پیوستن به کمپین ها، بساط احکام و بیدادگاه های رژیم را بر سرشان خراب کنیم.
سازمان یافتگی و سازمان یابی حول این خواسته انقلابی- یعنی علیه همه احکام اعدام- دیگر ویژگی این دوره این جنبش است و این خود ضرورت تشکل یابی و تبلیغ و ترویج و ایجاد تشکل ها و شوراهای کارگری را به فوریت در دستور کار ما قرار می دهد. این مهم و همچنین تحزب یابی کارگران و دیگر مزدبگیران نه تنها نباید فراموش شود؛ بلکه به امر ضروری و هر لحظه ای جنبش ما کارگران و زحمتکشان تبدیل شود.
درپایان ضمن محکوم کردن حکم اعدام شریفه محمدی، زن مبارز مدافع کارگران و زنان و کودکان، خواهان آزادی فوری وی و همه زندانیان سیاسی- عقیدتی و لغو تمامی احکام قرون وسطایی و ضدبشری بوده و همه شما هم سرنوشتان و مزدبران را به پیوستن به حزب کمونیست کارگری ایران دعوت می کنم. نه به اعدام و احکام غیر انسانی زندان -زنده باد حزب کمونیست کارگری