کارگران رسمی نفت وارد مرحله ای جدید از اعتراض به وضعیت معیشتی خود می شوند-مهران محبی
روز دهم مهر کارگران رسمی نفت بر روی چند سکوی نفتی در خلیج فارس برای چندمین بار دست از کار کشیدند و به طرح محدودیت سقف حقوق برای کارگران اعتراض کردند. این کارگران در تجمعات روز دهم مهر خود اعلام کردند که تا پاسخگو کردن مسؤلان و تحقق مطالباتشان روزهای دوشنبه هر هفته را به دوشنبه های اعتراضی تبدیل خواهند کرد.
این تصمیم کارگران رسمی نفت، یک تصمیم به جا و رو به جلو است. برای رسیدن به هر خواست و مطالبه ای هیچ راهی غیر از سراسری کردن، عمومی کردن و سازمانیافته تر کردن اعتراضات در برابر حکومت نیست. این سنت مترقی امروز در ایران جا افتاده است. سالهاست که معلمان و بازنشستگان این روش از مبارزه را بکار گرفته اند و در عین حال که بر قدرت و وسعت اعتراضات خود افزوده اند، حمایت ها و توجهات عمومی اعتراضی در سطح جامعه را هم به خود جلب کرده اند. و در نتیجه حکومت را تحت فشار قرار داده اند. خوشبختانه حالا کارگران رسمی نفت نیز به این ضرورت پی برده اند و می روند تا اعتراضات پراکنده خود را هماهنگ، همبسته و قدرتمند کنند و با چنین اقدام شایسته و ضروری ای روح تازه ای به جنبش سراسری اعتراضی در متن انقلاب “زن، زندگی، آزادی” بدمند.
جمهوری اسلامی را باید با قدرت اتحاد و هبستگی سراسری و عمومی به زانو در آورد و ناچار به عقب نشینی و تن دادن به خواستها و مطالبات همه بخشهای کارگران و کل مردم کرد. این نگاه عمومی و جنبشی، خوشبختانه در حال تکوین و تکامل و در حال کنار زدن نگرشهای تفرقه افکنانه و محدود نگرانه لایه های تنگ نظر است. تصمیم کارگران رسمی نفت مبنی بر تعیین دو شنبه هر هفته برای اعتراض و اعتصاب، گامی در راستای تقویت همین شیوه مدرن از مبارزه است.
صنعت نفت اصلی ترین و کلیدی ترین صنعت در میان عموم صنایع تولیدی و سودآور ایران است. جمهوری اسلامی تاب و توان و تحمل به اعتصاب کشیده شدن و توقف تولید در صنعت نفت و صنایع پائین دستی آن مانند پتروشیمی را ندارد. نمی تواند بدون دسترسی داشتن به پولهائی که از طریق فروش تولیدات نفتی، گازی و پتروشیمی (به هر طریق ممکن، چه رسمی و چه از طریق قاچاق) بخش مهمی از هزینه های سرپا نگداشتن خود را تأمین کند. نفت برای جمهوری اسلامی، نقش شاهرگ و رگ گردن اقتصادی و کسب درآمد دارد. با پا گذاشتن بر روی گردن حکومت و انسداد شاهرگهای اقتصادیش، حکومت ناگزیر به تسلیم شدن و عقب نشستن در برابر خواستهای کارگران و کل مردم خواهد داد. به عبارت روشنتر اعتصابات سراسری یک گام مهم در پیشروی انقلاب برای پایان دادن به بساط جهنمی جمهوری اسلامی است.
کارگران نفت که در جریان انقلاب ۵۷ علیه دیکتاتوری شاه به خاطر نقش تعیین کننده و تمام کننده انقلاب، لقب رهبر سر سخت گرفتند، امروز هم در متن انقلاب جاری همان موقعیت تعیین کننده را دارند و جامعه انقلابی منتظر به میدان آمدن متحدانه شان برای ایفای چنین نقشی هستند. عملی شدن تصمیم کارگران رسمی مبنی بر برگزاری اعتراضات و اعتصابات در دوشنبه ها، قدم اول و قدمی اساسی برای تبدیل شدن به رهبر اعتراضات کارگری و قرار گرفتن در پیشاپیش صف انقلاب است.
عملی شدن این تصمیم کارگران رسمی نفت، به همه کارگران معترض در همه بخشها و صنایع دیگر راه نشان خواهد و روحیه خواهد بخشید. در شرایطی که مبلغ خط فقر در ماه به ۳۰ میلیون تومان رسیده است و دریافتی اکثریت کارگران و مزدبگیران جامعه که اکثرا قراردادی هستند بارها پائین تر است، با به میدان آمدن بخشهای رسمی در صنایع کلیدی ای مانند نفت اعتماد به نفس و احساس پشتگرمی و حمایت پیدا خواهند کرد و وسیعا به مبارزات و اعتراضات سراسری، هماهنگ و سازمانیافته خواهند پیوست.
علاوه بر این و مهمتر این است که اعتصابات و اعتراضات به اصطلاح صنفی و معیشتی خود را به اعتراضات عمومی علیه حکومت پیوند بزنیم. ما تجربه عقب نشستن رژیم گذشته در مقابل اعتصابت کارگران نفت را زمانی که به اعتراضات علیه حکومت و به انقلاب پیوند خوردند، داریم که چگونه حکومت فوری دست بکار افزایش چشمگیر حقوقها شد. حالا هم راه همان است. باید اعتراضات کارگری را با انقلاب پیوند بزنیم و باید قاطعانه از انقلاب دفاع کنیم تا به طور سراسری و با قدرت انقلاب جمهوری اسلامی را به فوریت ناچار به افزایش چشمگیر دستمزدها کنیم . راه سرنگونی را هموارتر کنیم و با پایان دادن به عمر ننگین ین حکومت و به آزادی، رفاه و امنیت و آسایش برسیم. زنده باد کارگر نفت ما ، رهبر