کارگران و جنبش بزرگ علیه فقر-کورش متین
سال ۱۴۰۱ سال تحولات و اتقاقات بسیار بزرگی در جامعهی ایران بود. سالی که خواست و ارادهی عظیم سرنگونیطلبانه مردم با یک برآمد بزرگ دوباره به میدان آمد و از ۲۵ شهریورماه یک جنبش قدرتمند انقلابی آغاز گردید.
جدای از آغاز یک جنبش انقلابی که علیرغم اُفت و خیزهایش نشان داده که تا سرنگونی حکومت پیش خواهد رفت، بدتر شدن وضعیت معیشتی مردم و تعمیق فقر و فلاکت گسترده به جامعه خصوصا طبقه کارگر و تودههای محروم از ویژگیهای سال اخیر است.
سال ۱۴۰۱ سال انفجار تورمی و گرانیهای سرسامآور و تحمیل چندین برابری فقر و فلاکت به مردم بود.
از همان ابتدای سال با حذف ارز دولتی برای کالاهای اساسی، رهاسازی قیمت برای پایهای ترین محصولات مصرفی تورمی افسارگسیخته ایحاد شد. علیالخصوص درمورد خوراکیها که نیازهای اولیه و غیرقابل چشمپوشی است.
در طول سال و با سقوط هر روزهی ارزش ریال تا سطحی که در پایان سال نسبت به ابتدای سال ارزش آن در مقابل دلار بیش از ۱۲۰ درصد سقوط کرده و منجر به گرانی چند برابری تمامی کالاها و مایحتاج مردم و همچنین خدمات در بخشهای مختلف شده است. حکومت حتی برخلاف ادعاهایش، در عمل به حفظ ارز دولتی برای دارو نیز پایبند نماند و این وضعیت به گرانی بیسابقه دارو و درمان و کمبود و نایابی بسیاری از داروها در کشور منجر شد.
تمامی این حجم از گرانی و تورم درحالی اتفاق میفتد که در طول سال حتی یک ریال به دستمزد و حقوق شاغلین و بازنشستگان، کارگران و کارمندان و پرستاران و معلمان و دیگر بخشهای مزدبگیر افزوده نشده است.
این وضعیت بغایت اسفناک معیشتی تا هماکنون اعتراضات و اعتصابات جدی ای در میان کارگران به دنبال داشته است.
از جمله این اعتراضات میتوان به اعتصابات و تجمعات اعتراضی کارگران حدود ۱۰ کارخانه وابسته به صنایع خودروسازی، کارگران ذوبآهن اصفهان، کارگران رسمی و غیررسمی صنعت نفت، کارگران هفتتپه، کارگران شاغل در دستگاههای دولتی، معلمان، بازنشستگان تامین اجتماعی و دیگر صندوقهای بازنشستگی مثل صندوق کشوری و لشکری و مخابرات و فولاد و همچنین اعتصاباتی نظیر اعتصاب کامیونداران اشاره کرد که همگی در اعتراض به وضعیت معیشتی و سطح نازل دستمزدها شکل گرفتهاند.
از همین رو امروز بیش از هر وقت مبارزه علیه دستمزد و حقوق ناکافی بزرگترین و مهمترین کنش جنبش علیه فقر است. این جنبشی است که بطور واقعی درتقابل با کل حکومت صورت قرار دارد و نه یک کارفرمای خاص. چونکه حکومت میزان افزایش حقوق و دستمزد را تعیین میکند و هر سال درجهی بیشتری از فقر و فلاکت را به طبقه کارگر ایران تحمیل مینماید. بعلاوه اینکه دزدی و چپاول بخشی از بساط مافیایی حاکم است.
در متن چنین شرایطی است که جنبش عظیمی علیه فقر و فلاکت که نوک پیکان آن علیه حکومت و به یک معنا برای سرنگونی جمهوری اسلامی است در جامعه جریان دارد که اکثریت آن را طبقه کارگر و بخشهای مختلف دستمزدبگیر شکل دادهاند. یک ویژگی مهم این جنبش این است که قابل چشمپوشی نیست و موضوع آن مستقیما مسئله تداوم حیات و تامین معیشت خانوادههای میلیونی کارگری و کل جامعه است. از همین روز جنبشی است که تداوم دارد و هر روز قوام بیشتری پیدا میکند. نکته مهم اینست که کل جامعه به این فهم عمومی رسیدهاند که برای هر درجه بهبود اوضاع باید حکومت را سرنگون کنند و مجموع این احوالات، جنبش علیه فقر و جنبش اعتراضی طبقه کارگر را به نوعی در راس جنبش عظیم انقلابی قرار داده است.
این جنبش است اجتماعی که در حرکت رو به جلوی خود مستقیما به اعتراضات مردم در کف خیابان وصل میشود و با اعتصابات سراسری اش به انقلاب قوام می بخشد. از همین رو باید به استقبال چنین شرایطی رفت و سیر شتاب تحولات سیاسی در همین جهت در حرکت است.
این چنین است که اینبار کل طبقه کارگر ایران به میدان خواهد آمد تا از شر حکومت خلاص شود و زندگیاش را پس بگیرد. جامعه ایران همانطور که در خیابانها و اعتراضات بازنشستگان فریاد میزنند دیگر زیر بار ستم و فقر زندگی نخواهند کرد و مردم این وضعیت را دگرگون خواهند کرد. جمهوری اسلامی این حکومت فقر و جنایت باید گورش را گم کند برود.