گزارشی از شرایط کار خواستها و مبارزات کارگران ارکان ثالث؛-منصور کارگر ارکان ثالث در نفت
کارگران در صنعت نفت با اشکال مختلفی از قرارداد و بصورت رسمی و غیررسمی و پروژه ای و غیره به کار اشتغال دارند و این سیاست باعث شدن هر بخش از آنها با کارفرمایی طرف باشد و در این میان بین وزارت نفت و ادارات کا و پیمانکاران مفتخور پاسکاری شده و مورد بیشترین استثمار قرار گیرند. من به عنوان یک کارگر ارکان ثالث در این نوشته تلاش میکنم تصویری از شرایط کار برده وار این بخش از کارگران بدهم. اولین سوال طبعا اینست که کارگران ارکان ثالث چه بخشی از کارگران شاغل در صنعت نفت هستند . چه تعداد از کارگران با این شکل از قرار داد کار میکنند و عمدتا در چه مناطی از مراکز نفتی فعالیت دارند؟
کارگران ارکان ثالث، همانگونه که از عنوانش مشخص است از لحاظ گزینش و به کارگیری در حوزه وزارت نفت سومین رکن کارکنان هستند و بدون قراداد با وزارت نفت با قراردادهایی معین و مستقیم با پیمانکاران در پروژه های نفت، گاز و پتروشیمی به کار اشتغال دارند. به عبارت روشنتر ارکان اول نیروهای رسمی و در استخدام مستقیم وزارت نفت قرار دارند. ارکان ثانی کارکنان قرار موقت و مدت معین هستند که بلافاصله پس از گزینش در آزمونهای استخدامی به قراداد مستقیم با وزارت نفت در میآیند و پس از یک دوره موقت با آموزش های ضمن خدمت به استخدام رسمی وزارت در میآیند که البته خیلی هایشان به ایم مرحله نمیرسند و از کار بیکار میشوند و بالاخره ما کارگران ارکان ثالث هستیم که تحت پوشش قانون کار و بدون قرارداد با وزارت نفت در مراکز نفتی شاغل هستیم. کارگران ارکان ثالثی یا پیمانکاری صنعت نفت تحت قرارداد پیمانکار دو حالت از کار را انجام میدهند “من پاوری” یا “نفر، ساعت ، کار” مانند کارگران تعمیرات که طبق ساعت مشخص روزانه بر سرکار حاضر شده و آیتمهای کاری را انجام میدهند و سر ساعت هم محل کار را ترک میکنند و کارگران “حجمی” که میبایست حجم مشخصی از کار که حداقل آن را پیمانکار مشخص میکند متقبل شوند و در ازای آن مزد دریافت کنند. مانند کارهای رنگ آمیزی صنعتی و داربست بندی. کارگران پیمانی پروژه ای هم که قرارداد موقت هستند و فقط زیر نظر قرارداد پیمانکار کار میکنند. بدینگونه تکه تکه شدن صنعت نفت و تقسیم آن به بخشهای مختلف همراه با کنترل امنیتی شدید، سیاستی در جهت شکستن صف مبارزه کارگران این بخش کلیدی اقتصادی کشور از سوی حکومت در طول ۴۴ سال حاکمیتش بوده است.
کارگران ارکان ثالث در مناطق مختلف عملیاتی در واحدهایی از وزارت نفت بصورت مستمر بکارگرفته میشوند که در حال بهره برداری و تولید هستند. مانند: پالایشگاه های نفت و گاز، پتروشیمی ها، اسکله ها و پایانه های صادرات و واردات نفت و گاز و…
این کارگران از بابت تخصص شغلی خاص حوزه کاری و دخالت مستقیمشان در تعمیر و نگهداری تاسیسات نفت، گاز و پتروشیمی و… در بخشهای تولید و بهره برداری نقش مهمی دارند و هرچند در استخدام مستقیم وزارت نفت نیستند، اما از بابت شرایط تخصصی شان به آنها نیروهای مستمر یا چارتی هم اطلاق میشود که تحت قرارداد پیمانکاری هستند و مسؤلیت اجرای پروژه ها را دارند و در پروژه های مختلف کشور، هرجا بهره برداری و تولید در جریان است حضور دارند. بدین ترتیب کارگران ارکاث ثالث از پالایشگاه گاز خانگیران در خراسان شمالی تا مجتمع گاز پارس جنوبی و حوزه های نفتی خوزستان تا پایانه های صادرات جزایر خارک و لاوان یا پتروشیمی های عسلویه ، کنگان ، ماهشهر ، آبادان ، اراک ، تهران ، اصفهان ، شیراز و سرتاسر مشغول به کار هستند.
تعداد مشخص شده کارگران مستمر پروژه ای (ارکان ثالث) در خود سامانه وزارت نفت بین ۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰ است که در کنار آنها و موازی با کارشان، دیگر کارگران پیمانکاری مانند نیروهای ایمنی، راننده ها و اداری و تدارکات و پشتیبانی در یک سازمان و تحت بیمه و قوانین کار و امور اجتماعی با قرارداد تعریف شده به کار گرفته شده و قرارداد میبندند. بنابراین از لحاظ سازمانی و تحت این قرارداد میتوان به تعداد کارگران ارکان ثالث این نیروها را هم افزود و مورد نظر داشت که متاسفانه آمار مشخصی ندارند اما شخصاً با تخمین حضور این کارگران در برابر نیروهای چارتی فکر میکنم احتمالا در مجموع ۲۰ هزار نفر کارگر پیمانکاری در پروژه های بهره برداری وجود دارد.
با این مقدمه به نقش کارگران ارکان ثالث در تولید در صنعت کلیدی وزارت نفت می پردازم.
کارگران ارکان ثالث، کارگران چارتی و متصدی انجام تعمیرات و نگهداری در تاسیسات مختلف نفت، گاز، پتروشیمی و سایر حوزه ها و همچنین در فرآیند بهره برداری و تولید مستقیما با تأسیسات تولیدی در تماس هستند و بواسطه خاص بودن کار و تخصصشان جایگزین فوری و آنی ندارند.
یعنی ادامه فرآیند تولید، تعمیر و نگهداری ( آمادگی مداوم تاسیسات برای تولید هرچه بیشتر) بستگی مستقیم به حضور و عملکرد این کارگران دارد و طبیعتاً نبودشان برابر است با اخلال در فرآیند آن!
مشکلات کاری و معیشتی کارگران ارکان ثالث؛
کارگران ارکان ثالث دارای تخصص و بعضاً تحصیلات قابل ملاحظه ای هستند و با سوابق طولانی مشغول بکارند. اما علیرغم همه اینها بسیار تحت تبعیض اند و در شرایط حقیقتا برده واری مشغول بکارند.
کارگران ارکان ثالث بواسطه قوانین کار و امور اجتماعی مشمول مزایای مزدی تعیین شده بر اساس مصوبات شورای عالی کار در وزارت نفت مشغول به کارند. حال آنکه همکاران رسمی آنها تحت استخدام و قرارداد مستقیم با وزارت نفت از شرایط مزدی، پاداشهای بهره وری اضافه تولید بسیار متفاوت، مزایای حقوقی بالاتر و شرایط رفاهی کاری بمراتب بهتری برخوردارند که کارگران ارکان ثالث از آنها محرومند. از جمله این امکانات رفاهی عبارتند از: اتاق استراحت و غذا ، دسر، میوه ،آب آشامیدنی مناسب و کافی، حمام ، سرویس های بهداشتی، کلینیک های درمانی در محیط کار، سرویس های تردد در محیط کار و انتقال به خوابگاه، تعیین اضافه مزد بابت اتلاف وقت در طی مسافت بین محیط کار و خوابگاه یا محیط کار تا محل زندگی، بلیط هواپیما در روز مشخص و زمان مشخص، بهره مندی از لباس کار و فرم مناسب، خوابگاههای بهداشتی همراه با لندری و سرویس های بهداشتی و سلف سرویس غذاخوری و باشگاه ورزشی و…
اینها همه امکانات ویژه ای است که وزارت نفت در اختیار نیروهای تحت قرارداد خود میگذارد. اما کارگران ارکان ثالث تحت قرارداد پیمانکار، بواسطه سودی که میبایست پیمانکار از پیمان خود ببرد یا حداقل ها را بهره میگیرد یا آنکه اصلأ بهره نمیبرد. مفاد مزد و مزایای حقوقی را نیز کارفرما در قبال این کارگران در پیمان نامه آغاز کار مطابق با قوانین و مصوبات مزدی دولت و قوانین کار و امور اجتماعی در نظر میگیرد. به لحاظ شرایط رفاهی حداقل هایی برای اجرای انها از سوی پیمانکار در نظر گرفته شده و وزارت نفت خود را از هرگونه مسؤلیتی در قبال این کارگران مبرا مینماید.
بدین ترتیب یک کارگر ارکان ثالثی که با همکار رسمی یا پیمانی خود در یک محیط کار با یک پروژه مشارکت دارد با اختلاف حقوقی بسیار فاحش و غیر قابل تصور و در بدترین شرایط بکار گرفته شده و به طرز وحشیانهای استثمار میشود. آلودگی های زیست محیطی و محیط نا امن کار و خطرات ضمن کار که البته همه کارگران رسمی و غیر رسمی را تهدید میکند موضوع مشترک اعتراض همه کارگران در نفت است.
در چنین شرایط اسفناک کاری و پر از مخاطره و روا داشتن تبعیضی آشکار حداکثر دریافتی متخصص ترین کارگر ارکان ثالث با بالاترین سِمَت تعریف شده در موقعیت خاص پارس جنوبی که حقوق و مزایای مزدی ویژه آب و هوایی و شرایط کار سخت و زیان آور دارد، نهایتا به ۲۵ میلیون تومان یعنی ۵ میلیون تومان زیر خط فقر تعیین شده توسط شورای عالی کار میرسد. و در قبال این شرایط سخت کاری نه تنها قوانین کار و امور اجتماعی حامی این کارگران نیست، بلکه بدلیل تعاریف حداقلی برای این کارگران، آنها در پروژه های نفت و گاز حقیقتا به بردگی کشیده شده و با نرخی ارزان تقدیم به کارفرمایان فرصت طلب و پیمانکاران مفتخور میشوند. زد و بندها و اختلاسگری ها و چپاولگریها نیز مزید بر علت است.
شرایط کار کارگران ارکان ثالث سخت و جانکاه است. طبق قانون کار هرچند مشمول قانون بازنشستگی شرایط سخت و زیان آور هستند، اما مزایای ویژه کار سخت و زیان آور را ضمن کار دریافت نمیکنند و با وجود شانه خالی کردن پیمانکاران از پرداخت چهار درصد اضافه سهم بیمه ای که میبایست بابت هر کارگر بابت شرایط کار سخت و زیان آور به بیمه پرداخت کند، هنگام بازنشستگی کارگر را دچار مشکل و طبق قوانین برده داری مزدی کار و امور اجتماعی، کارگر تنها با پرداخت این چهار درصد از جیب خود میتواند از مزیت بازنشستگی سروقت استفاده نماید!
قانونی عملاً در خدمت منافع پیمانکاران و آخرین ضربه ای که طبقه کارگر پیش از بازنشستگی از سرمایه دار دریافت میکند…!
خلاصه کلام اینکه کار پر خطر، تماس مستمر با هوای آلوده، تاسیسات فرسوده و دارای نشتی گاز و مشتقات نفتی بسیار خطرناک از قبیل H2S و… عدم امکانات ایمنی متناسب با آن ، عدم دسترسی به امکانات اولیه بهداشتی، کلینیکهای و بیمارستان نا مناسب و دور از محیط کار و مشکلات معیشتی بسیار معضلات هر روزه این کارگران است. سطح حقوقها همانطور که اشاره کردم نازل است و پرداختهای حقوقی نا منظم و با تاخیر، اجرای با تاخیر تغییرات حقوقی و مزایا و مصوبات و تاخیر در دریافت ها و… از دیگر مشکلات این کارگران است.
نگاهی به مبارزات کارگران ارکان ثالث
بجز تجربه سرکوب شده سوم دیماه ۱۴۰۱ توسط تعداد زیادی از نیروهای امنیتی و لباس شخصی، که با همکاری دوستان در شورای سازماندهی کارگران پیمانی فراخوانی ترتیب دادیم، متاسفانه اعتراضات کارگران ارکان ثالث در تمامی سالها بواسطه حساسیت شغلی شان تحت تدابیر شدید حراست حوزههای نفت و گاز و دستگاههای امنیتی سرکوب شده و این خود به درجه ای کارگران را محتاط کرده است. اما در دو سه سال اخیر تحرکات اعتراضی در میان کارگران ارکان ثالث و کلا در نفت بیشتر شده است.
اعتراضات کارگران ارکاث ثالث مشخصاً به شرایط برده وار و تبعیض آمیزی است که با وجود تخصص و سنوات خدمتی در حوزه های نفت و گاز به آنها وارد میشود. پاسکاری این کارگران بین قانون کار و وزارت نفت و تحمیل بیشترین تبعیض و استثمار در قبال آنها این کارگران را در موقعیت سخت و دشواری به لحاظ کاری و معیشتی قرار داده است. سطح نازل حقوقها، قراردادهای موقت کاری، استثمار وحشیانه پیمانکاران از کارگران، شرایط زیست محیطی و کاری بسیار ناسالم و نا امن وخطرناک، تعویق پرداخت دستمزدها و بالا کشیدن حق و حقوق کارگران به بهانه های مختلف از جمله موضوعات اعتراضات چند ساله ما بوده است. فضای پادگانی نفت، دخالت جانبدارانه حراست به نفع پیمانکاران و برخورد شدید با هر تجمع و تلاشی برای متشکل شدن یک معضل جدی همه کارگران شاغل در صنعت نفت است. در این میان دار و دسته های معلوم الحالی تحت عنوان تشکلهای صنفی کارگران تلاش میکنند مبارزات ما را بدنبال این جناح و آن جناح بکشانند. در میان کارگران تفرقه ایجاد کنند. همچنین با کشاندن اعتراض به نامه نگاری با دارو دسته های حکومتی و نشست های مخفیانه پشت درهای بسته اعتراضات ما را به بیراهه و فرسودگی بکشانند. برای مثال طرح حذف پیمانکاران پس از کش و قوس های فراوان علیرغم تبلیغات انتخاباتی ابراهیم رئیسی و نمایندگان مجلس، مورد مخالفت قرار گرفته است. حال کش و قوس بر سر آن تبدیل به مانور های تبلیغاتی نمایندگان کاندید دوره آتی مجلس شده است. با این تبلیغات ابلهانه تلاش میکنند برای خود رای و کرسی بخرند. دارودسته های مزدور آنها نیز تحت عنوان نماینده کارگران ارکان ثالث به بلندگوی تبلیغاتی این جریانات حکومتی تبدیل شده و در عین حال پشت درهای بسته در تعامل و رایزنی های خود هستند. به عبارت روشنتر این دار و دسته ها همان نگاهی که توسط ستاد اداری وزارت نفت در پیمان نامه ها اعمال و شرایط استثمار کارگران را رقم زده را دنبال میکنند و همچون ترمزی در مقابل ما کارگران عمل کرده و میکوشند وضع موجود حفظ و دست نخورده باقی بماند.
از بابت بی کفایتی و ناکارآمدی همین عوامل دست ساخته نهادهای امنیتی و حراست حوزههای نفت، هرجا که اعتراضی میکنیم ما را به آنها ارجاع میدهند و سرکوبمان میکنند. این عوامل بیشتر از آن که دردی از دردهای طبقه کارگر بکاهند تبدیل شده اند به چوب بالای سر او…!
مهمتر اینکه امنیتی بودن محیط های کار و مقابله با هر اعتراضی معضل ما کارگران نفت طی سالیان دراز بوده است. اما اعتصابات چند ساله اخیر بدرجه این فضا را عقب زده است. یک تلاش ما کارگران ارکان ثالث و شاید بهتر باشد بگویم در کل مراکز نفتی در سالهای اخیر بیرون کشیدن خودمان از زیر چنگ دارو دسته های سازشکار و وابسته به حکومت و ایجاد تشکل مستقل خود بوده است. سر بلند کردن نهادهایی چون شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت و یا شورای سازماندهی اعتراضات کارگران ارکان ثالث نمونه هایی از این تلاش هاست و ما کوشش میکنیم با حفظ این دستاوردها صف اتحاد سراسری کارگران نفت را شکل دهیم. برچیده شدن بساط پیمانکاران مفتخور و لغو قوانین برده وار مناطق ویژه اقتصادی و پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات سه خواست کلیدی ماست. اتحاد حول این خواستها و جلو گذاشتن پلتفرمی از مطالبات معیشتی و کاری یک گام مهم برای پیشروی مبارزاتمان است. و این قدم باید سراسری درکل مراکز نفت برداشته شود.