گزارشی از وضعیت کاری و معیشتی کارگران پشتیبانی پیمانکاران در نفت- منصور کارگر ارکان ثالث
صدای همیشه معترض کارگران پشتیبانی، پیمانکاران حوزههای نفت. صدایی که در صدای همیشه معترض کارگران پشتیبانی، پیمانکاران حوزههای نفت، صدایی که در پناه فضای پادگانی نفت و قوانین برده وار کاری همواره عقب زده شده است.
در پروژه های تولیدی نفت و گاز، که فرصتی پایان ناپذیر برای زد و بند و غارت مدیریت فاسد حوزههای نفتی و پیمانکاران است، پیمانکاران از کارگرانی بهره میبرند که بعنوان نیروهای پشتیبانی در موقعیت شغلی برابر با سایر ارکان شاغل در حوزه های نفتی از شرایط مزدی بسیار پایین تری برخوردارند. کارگرانی که هویت گم شده شغلی شان در لا به لای قوانین، برای پیمانکاران فرصتی ایجاد نموده تا در بالاترین درجه استثمار به بردگی کشیده شوند!
پرسنل اداری و ایمنی داخلی شرکتهای پیمانکاری، تدارکات، رانندگان، خدمات، آبدارچی و… بعنوان نیروهای پشتیبانی تحت قرارداد پیمانکاران، متحمل تبعیض آمیز ترین شکل استخدام و بردگی مزدی اند و بدلیل بی هویتی شغلیشان در قوانین و پیمان نامه ها، در یک بی قانونی مطلق جنگلی کار میکنند و مورد ظلم و ستم دائمی پیمانکاران و سرکوب حراست حوزههای نفت قرار دارند!
این بخش از کارگران، با وجود اینکه بیمه پرداخت میکنند و بالطبع میبایست مشمول همان قوانین حداقلی قوانین کار باشند، با توجه به تفسیر بردار بودن این قوانین و شرایط تعریف نشده ای که دارند، مورد دست درازی و استثمار پیمانکاران بوده و بعضاً حداقل دستمزد مصوب اداره کار را هم دریافت نمیکنند. و یا با دستکاری پیمانکاران فرصت طلب در مرخصی های استحقاقی شان بیش از زمان تعریف شده در قوانین، به کار برده وار کشیده میشوند و اضافه کاری یا فوق العاده مزدی بابت ساعاتها کار اضافی و شاق دریافت نمیکنند. ضمن اینکه بخاطر موقتی بودن قراردادها امنیت شغلی هم ندارند و ناگزیر برای لقمه نانی خیلی اوقات از در افتادن با پیمانکاران و عوامل حراست حوزههای نفتی امتناع میکنند و شرایط آشکار بردگی مزدی را متحمل میشوند. شرایطی تحمیلی و سازمان یافته از بالا با ایجاد منافع پیمانکار و حمایت حراست سناریویی هماهنگ و در جریان که همه بخشهای کارگری را همواره تحت شرایط پادگانی و سرکوب قرار داده است.
همچنین عدم برخورداری از طرحهای همسان سازی مزدی، طبقه بندی مشاغل و سایر طرحهای نصفه و نیمه ای که سایر ارکان شغلی وزارت نفت از آن بهره میبرند و حداقل میتواند چندرغازی به حقوقشان اضافه شود نیز شامل این بخش از کارگران نمیشود. بعلاوه اینکه علیرغم پر مخاطره بودن حوزه های فعالیتشان و احتمال همیشگی بروز حوادث شغلی، از مزایای استفاده از بیمه های تکمیلی نیز محرومند.
شرایط کار سخت در محیط های آلوده و پر خطر، کار در مناطق دور افتاده و دوری از خانواده و بهره مند نبودن از شرایط رفاهی، نداشتن تغذیه مناسب و آب قابل قبول، عدم برخورداری از خوابگاههای با کیفیت و امکانات بهداشتی و درمانی، عدم برخورداری از ساعات کار و مرخصی های تعریف شده و فشار سنگین کاری و تعرض هر روزه پیمانکاران به شرایط کار و معیشت این کارگران مشکلات دائمی آنهاست که فضای اعتراض در میان آنان را شدت داده است. بخاطر این مشکلات این کارگران مراجعات مکرری به مقامات مسئول داشته اند اما همواره با پاسخ های سربالا و توهین آمیز و تهدیدات حراست روبرو شده و این باعث شده که مورد شدیدترین استثمار توسط پیمانکاران مفتخور قرار گیرند. این کارگران یک بخش محروم از کارگران در نفت هستند که در وضع بسیار بد معیشتی و کاری بسر میبرند.
شرایط تحمیل شده این چنینی بر این کارگران و دست بسته تقدیم کردنشان به پیمانکاران از بدیهیات و شیوه های معمول طبقه سرمایه دار در استثمار طبقه کارگر است که از روزنه قوانین برده داری چون قراردادهای پیمانی و موقت و قوانین ویژه مناطق اقتصادی و فضای امنیتی شدید در محیط های کار صورت میگیرد.
ترجیح حراست و مدیریت نفت همواره بر این اساس استوار بوده است که با بخش بخش کردن کارگران تحت عناوین مختلف استخدامی، در صفوف مبارزاتی کارگران شکاف و تفرقه ایجاد کند و اجازه ندهد که اعتراضاتی سراسری بر سر خواسته هایی سراسری در این مرکز کلیدی صنعتی شکل بگیرد.
به عبارت روشنتر حکومت اسلامی بدنبال تجربه انقلاب ۵۷ و اعتصابات سراسری کارگران نفت که نقش تعیین کننده ای در سرنگونی حکومت شاه داشت، با دسته بندی ارکان نیروهای نفت از لحاظ استخدامی تلاش کرده تا بخشهای مختلف کارگران در حوزه های نفت و گاز و مراکز وابسته را با تعاریف مختلفی از نوع شغل و چارت سازمانی و شیوه استخدام جدا کند. و این جدا کردن باعث شده هر بخش با کارفرمایی و با خواستهای مشخص و بعضا متفاوتی روبرو باشد. از جمله فقط بخاطر نوع استخدام در برابر کار مساوی فاصله مزدی بسیاری بین این بخش های مختلف کارگری در نفت وجود دارد و این تبعیض را در برخورداری از تسهیلات کاری و معیشتی کارگران نیز بوضوح میشود دید. دراین میان کارگران پشتیبانی شرکتهای پیمانکاری از جمله ضعیف ترین و محرومترین بخش از کارگران در بدنه صنعت نفت را شامل میشوند. این وضعیت و نقشه مهندسی شده حکومت در قبال نفت بر تفرقه در صفوف مبارزاتی کارگران دامن زده و در شکل گیری سراسری اعتصابات کارگری بعنوان یک مانع عمل کرده است. اعتراضات چند ساله اخیر و اعتصاباتی با شرکت هزاران کارگر پیمانی در مناطق مختلف نفتی نشانه عبور کارگران از این ساختارها و شکستن دیوارهای پادگانی نفت و رفتن به سوی اعتصابات سراسری است. از همین رو امروز سر بلند کردن کارگران نفت به شکل اعتصابات سراسری به یک کابوس بزرگ حکومت اسلامی تبدیل شده است. و این خود به یک کابوس بزرگ حکومت اسلامی تبدیل شده است. بویژه زمزمه های اعتراض در میان بخش های مختلف نفت و گاز بسیار است. این کارگران اعتراضات و خواستهایی دارند که بستر ساز اعتراضات سراسری در نفت است. برچیده بساط پیمانکاران مفتخور، لغو قوانین برده وار مناطق ویژه اقتصادی، پایان دادن به دزدی ها و اختلاسها، بهبود وضع کاری و معیشتی کارگران در سطح قابل قبول و افزایش حقوقها در حد داشتن یک زندگی انسانی، درمان رایگان برای همه کارگران و پایان دادن به فضای امنیتی محیط های کار خواستهای سراسری همه کارگران شاغل در نفت است که میتواند مبارزات این کارگران را سراسری به هم پیوند دهد. یک قدم مهم برای رفتن بسوی اعتصابات سراسری متحد شدن حول خواستهای مشترک است. پیش بسوی اعتصابات سراسری کارگری.