گزارشی از یک قتل ، قربانیان گمنام معدن مرگبار- مهران معدن کار
روزنامه هم میهن در گزارشی از جزئیات مرگ ۶ کارگر در معدن مرگبار رزمجاه غربی طزره که در دوازدهم شهریور داده است. بر اساس این گزارش در ۱۵ سال گذشته حدود بیست کارگر در معدن طزره جان خود را از دست داده و قربانی محیط کار نا ایمن شده اند.
در شرح این فاجعه زهرا جعفر زاده خبرنگار میهین در گفتگو با خانواده ها و کارگران چنین گزارش میدهد:”هر ۶ نفرشان ساعت یک ظهر یکشنبه دوازدهم شهریورماه، وارد تونل سیاه و تاریک رزمجاه غربی طزره دامغان شدند. یک روز عادی مثل تمام ۲۰سال گذشته. بهروز، راننده لوکوموتیو بود و ابوالفضل کمکراننده. قربانعلی، حسین و محمد نیروی استخراج و حمید کارگر بونکر – مخزن جمعآوری زغال. آنها آخرین شیفت بودند. تا عصر از آنها خبری نشد. ساعت ۷:۳۹ غروب را نشان میداد که صدای مهیبی بلند شد: انفجار در معدن رزمجاه غربی طزره. هر۶ نفر جان باختند! هر ۶ نفر بیش از ۲۰سال سابقه کار در معدن زغال داشتهاند. درست در همان منطقه و چندینبار هم دچار گازگرفتگی که به قول خانوادهها؛ “به خیر گذشت”. اما این بار طور دیگری گذشت. بنا برگزارش کارگران میگویند:” در اثر این حادثه، سر غنایی و افروز میشکند، ایزدی هم از ناحیه دو پا دچار شکستگی میشود: “شدت گاز آنقدر زیاد بود که حداقل ۶متر آنها را پرت کرده است. همه این اتفاقات هم در سهثانیه رخ داده است. قبلا هم در سال ۵۲ هم در معدنی بالای تونل رزمجاه غربی، انفجاری رخ داد که واگن را ۲۰۰متر پرت کرد؛ طی آنحادثه ۳۵ تا ۴۰کارگر جان باختند.”
طبق همین گزارش حسین غزائیان و محمد نعیمیصفت و ابوالفضل غنائی، برگه بازنشستگی داشتند. آنها از ماهها قبل برای بازنشستگی اقدام کرده بودند، جوانترین آنها بهروز افروز بود که حداقل ۱۸سال سابقه کار در معدن زغالسنگ داشت. ابوالفضل غنایی ساکن شاهرود بود، حمید ایزدی اهل کلات نادری مشهد، محمد نعیمیصفت اهل سبزوار بود و مابقی از اهالی دیباج دامغان بودند. همه این کارگران متاهل بودند و فرزند داشتند، تنها قربانعلی کمال بود که فرزندی نداشت.
بنا بر خبرها اجساد کارگران جانباخته ساعت ۵:۳۰ صبح بیرون کشیده شد. و گویا گاز متان ازطریق حفرههای پشت جبهه لایه زغالسنگ نشت کرده است و این سومین انفجار در مجموعه معادن طزره در چهارسال اخیر است که دو انفجار قبل هم جان سهنفر را گرفته بود. بدین ترتیب تنها در چهارسال اخیر این معادن ۹کشته داشته است.
در گزارش میهن آمده است: “قربانعلی، حسین و محمد در کارگاه دویل بودند، کارشان تمام شده بود. حمید زیربونکر در حال تخلیه زغال بود و ابوالفضل و بهروز روی لوکوموتیو، یک حرکت، جرقهای تولید کرده و تمام. چهکسی مسئول است؟ تمام آنها یکصدا میگویند: مسئول ایمنی شرکت البرز شرقی. هر ۶نفر آنها کارگران بخش دولتی شرکت البرز شرقی بودند. آنطور که کارگران میگویند، طزره چندین تونل دارد که دست بخش خصوصی و دولتی است. تونل مربوطه دولتی – خصوصی بوده؛ ۵۱درصد دولتی و ۴۹درصد خصوصی. اما درست آنجایی که روز یکشنبه دچار انفجار شد، مربوط میشود به بخش دولتی. یعنی همان شرکت البرز شرقی.”.
این گزارش از یک جنایت آشکار در معدن طزره خبر میدهد. اما در دل نزاعهای درونی بخش های مختلف حکومتی و سرمایه دار خصوصی و دولتی زیرکانه تلاشش اینست که خشم و نفرت ما کارگران را فقط بسوی بخشی از سرمایه داران مفتخور معطوف کند. اما از نظر ما کارگران هم سرمایه دار خصوصی و هم دولتی در پناه حکومت رانت خوار و چپاولگر حاکم عامل این جنایت آشکار هستند و باید به کل این بساط توحش و بردگی خاتمه داد. این فاجعه ایست که هر روزه در محیطهای کار شاهدش هستیم. مشتی سرمایه دار مفتخور و جنایتکار که از هزنیه کردن کمترین رقم برای ایمنی جان ما کارگران دریغ دارند و از قبل کار ما سودهای هنگفت به جیب میزنند عامل اینگونه جنایات هستند. و دولت خود با قوانینش، با دستگاه سرکوب و جنایتش به این بردگی تمام عیار رسمیت داده و شریک این جنایات است.
گزارشات متفاوتی از علت انفجاردوازدهم شهریور معدن طزره داده میشود ولی بیشترین تاکیدات بر تجمیع گاز در معدن است. از جمله قبلا روزنامه اعتماد گفته بود که میزان منوکسید کربن روی دستگاهش تا ۹۷۰ppm هم نشان داده است. در حالیکه با دستگاههای گاز سنج دقیق و قابل اعتماد و بازرسی هر روزه معدن قبل از اینکه کارگران برای کار به اعماق ۷۰۰ متر زمین فرستاده شوند، میشود از قبل احتمال چنین انفجارهایی را پیش بینی کرد. در حالیکه بعد از این انفجار و جانباختن شش کارگر از ترس به اعتراض برخاستن کارگران و خانواده هایشان و مردم منطقه سراسیمه سه وزیر کار، صمت و کشور از محل حادثه دیدار کردند و اعلام شد که فعالیت تونل متوقف شده است. ۷روز بعد از آن هم وزارت کار اعلام کرد که ابعاد حادثه معدن طزره در دست بررسی است و دادستان کشور هم گفته که دولت و دستگاه قضا پیگیر حادثهاند. این گفته بیش از بیش از ترس و هراس حکومتیان آنهم در آستانه سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی پرده بر میدارد.
بنا بر گزارشات خانواده های جانباختگان معدن طزره پیگیر این جنایت آشکار هستند. پسران غزائیان میگویند تا آخر هستیم، تا هرجا که بتوانیم ماجرا را پیگیری میکنیم. روز شنبه هجده شهریور تعدادی از خانوادهها به دادستانی دامغان رفتند و شکایت اولیه را ثبت کردند.. خانوادههای دیگر نیز منتظر بررسیهای نهاییاند و در فکر گرفتن وکیل و شکایت قضایی. خانواده های جانباختگان انفجار معدن طزره دادخواهند. کارگران و خانواده جانباختگان معدن طزره عاملین این جنایت را می شناسند. صاحبان این معادن در همدستی دولت حامی شان عامل اصلی این جنایت هستند. و باید محاکمه شوند.
وضع اسفناک کاری و معیشتی در معادن مرگ
وضع معیشتی ما کارگران در معادن داغان است. دستمزدها بین ۸ تا ۹میلیون تومان است و با اضافه کاریها نهایتا به یازده میلیون میرسد. این ۶نفر نیز که با شرکت البرز شرقی قرارداد داشتند، به همین اندازه مزد دریافت میکردند. کار در معدن در شیفتهای مختلف 8ساعته، ۱۶ساعته و ۲۴ساعته انجام میگیرد. کارگران خدمات، ۱۶ساعتهاند. کارگران البرز شرقی دو دستهاند: امانی و پیمانی. ۶کارگر جانباخته، امانی بودند. کارگران پیمانی شرایط بدتری دارند و امنیت شغلیشان بسیار پایین است. بطوریکه حتی بعد از بیست سال کار اخراج تهدیدشان میکند. از ۱۵۰۰کارگر شرکت البرز شرقی ۱۲۰۰ نفرشان پیمانی هستند که هر کدام بین پانزده تا شانزده سال سابقه کار دارند. پیمانکاران اغلب از پرداخت عیدی، پاداش و… سرباز میزنند. بهطوری که با گذشت ۶ماه از سال، عیدی و پاداش برخی از کارگران هنوز پرداخت نشده و حق بیمه و حق لباس هم به آنها داده نشده است. متوسط حقوق این کارگران ۸ تا ۱۰میلیون تومان در سال ۱۴۰۰ بود و در این مدت مبلغ بسیار کمی افزایش یافته است.
معدن زغل سنگ بزرگترین قرستان دنیا
گزارش میهن از معدن زغالسنگ به عنوان بزرگترین قبرستان دنیا نام میبرد. بنا بر این گزارش طی سالهای گذشته تعدادی از کارگران معدن طزره به دلیل ابتلا به بیماریهای ناشی از کار، ممنوع ازکار شده بودند. اما بدلیل فقر و بی تامینی باز ناگزیر به ادامه کار در معدن شدند. تعدادی از آنها در همین سالها بدلیل بیماری و ناتوانی کاری جان خود را در حین کار از دست داده اند. در توضیح این وضعیت فجیع کاری در معدن طرزه میخوانیم: ” معدن زغالسنگ بزرگترین قبر دنیاست، وقتی داخل تونل چراغی خاموش میشود، از تاریکی چشمانت میخواهند کور شوند. بعد برای اینکار ماهانه ۸میلیون تومان حقوق میدهند. “. کارگران در این معدن از مشکلات خود برای بازنشستگی میگویند. و به گفته آنان حتی اگر کارگری بیش از بیست سال در معدن کار کرده باشد اگر زیر پنجاه سال سن داشته باشد او را بازنشسته نمیکنند.
اعتراف به یک جنایت آشکار
مجموعه طزره حدود دو هزار کارگر دارد. بنا بر گزارش میهن محمدرضا کاویان، سرپرست و مشاور یکی از معادن زغالسنگ در شاهرود که ماجرای انفجار معدن رزمجاه غربی طزره را ازطریق یکی از کارگران پیمانی شنیده است میگوید : “طزره ۱۳تونل دارد که هرکدام از این تونلها در اختیار یک پیمانکار است. خطرناکترین و فنیترین بخش معدن، معدن زغالسنگ است، به چند دلیل: یکی بهدلیل سیستم معدنکاری و دوم بهدلیل وجود گاز. معدن رزمجاه غربی، دارای لایه زغالسنگ بهنام k است و اتفاق رخداده هم در این بخش بوده است. در این ناحیه گاهیاوقات، پرتاب زغالسنگ رخ میدهد که نشاندهنده وجود گاز در پشت آن است. بهطورکلی معادن منطقه البرز شرقی، گازخیز است و بههمیندلیل شرکت، از کارگران پرسابقه برای کار استفاده میکند.” . به گفته کاویان انتشار گاز، موجب مرگ کارگران در این معدن شده است. و چنین توضیح میدهد: ” بهاندازه ۲۵۰متر گاز به سمت خروجی تونل حرکت کرده و آنجا بهدلیل عدم وجود الکتروموتور، انفجار رخ داده و کارگاه تخریب شده است.”. به گفته او که بنا بر گزارش “مهندس زمینشناسی با دوازده سال سابقه سرپرستی کارگاه معدن” را دارد، اگر این معدن سیستم مانیتورینگ فنی داشت، میشد بهراحتی و ثانیه به ثانیه میزان گاز را سنجید و از وقوع حادثه جلوگیری کرد. او میگوید:”ما چندسالپیش پیشنهاد خرید یک دستگاه مانیتورینگ را داده بودیم، اما به دلیل بالا بودن قیمت، خریده نشد. گفتند هزینهاش به قیمت تمامشده زغال نمیصرفد. همین وضعیت سببشده تا میزان ریسک تمام تولید کننده ها در ارتباط با جان کارگران، بالا برود.”. به گفته کاویان چندسالپیش میشد با یکمیلیارد تومان دستگاه مانیتورینگ خرید، اما خریده نشد. او درباره سوءاستفادههای مالی برخی از پیمانکاران در این معادن هم میگوید: “معدن طزره را چندسالپیش فولاد اصفهان خریده و حالا هم زیرنظر آنها کار میکند. بخشهایی از آن دست پیمانکار است و بخشی همچنان دولتی است. در همین تونل تاکنون سه پیمانکار تغییر کردهاند آنهم به دلیل سیستم اقتصادی و مالی نادرست که منجر به سوء استفاده مالی برخی از آنها شده است. هر سه نفرشان هم ورشکست شدهاند.”. همه آنها که در این معادن مشغول بهکارند، میگویند که تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده. خفگی و گازگرفتگی رخ داده اما اینکه این تعداد با هم جانشان را از دست بدهند، رخ نداده است: “ما در سالهای گذشته یک تا دو نفر داشتیم که بر اثر خفگی و تجمع گاز، جانشان را از دست داده باشند اما هیچوقت چنین اتفاقی رخ نداده است.”.
نکته شنیدنی گفته آخر کاویانی است که علیرغم همه این شواهد معتقد است که معادن از نظر ایمنی و نظارت، “خوب” کار میکنند و این حادثه هم صرفا “یک اتفاق” بوده است. اما از سوی دیگر از نبود نظارتی واقعی در محیط های کار و چشم بستن بر خطری که هر لحظه جان کارگر را تهدید میکند صحبت کرده و میگوید: “افرادی برای نظارت مراجعه میکنند اما چه نظارتی؟ اصلا وارد تونل نمیشوند. میآیند گپی میزنند، غذا میخورند و میروند. کسی وارد کارگاه نمیشود که ببیند چهخبر است.” به گفته او شاید درنهایت مدیری اخراج شود و نفر بعدی بیاید، بههرحال اولین کسی که مسئول این اتفاق است، مسئول فنی معدن است و در ادامه پای پیمانکار بهمیان میآید. البته ایراد بزرگی که وجود دارد این است که مسئول فنی معدن از خود کارفرما حقوق میگیرد. یعنی کسی که باید بر کار کارفرما نظارت کند، خودش حقوقبگیر همان فرد است و البته در این وضعیت دیگر نمیتوان انتظار نظارتی هم داشت. کاویان همچنین در بخشی از صحبت هایش نیز از بیماریهای ناشی از کار در معادن مرگ زغال سنگ میگوید. به گفته وی کارگران معدن اغلب بعد از ۲۰سال کار، به دلیل ابتلا به بیماریهای تنفسی و ریوی جانشان را از دست میدهند. بیماری سارکوتیدوز که سلولهای التهابی در اندامها ایجاد میکند یکی از این بیماریهاست. اغلب ریههایشان درگیر است، سرطان میگیرند و فوت میکنند. معدن رزمجاهغربی تعطیل شده است و کاویان میگوید که این تعطیلی موقت است تا اقدامات ایمنی برای آن انجام شود. البته معدن، تونلهای مختلفی دارد و کار در جریان است.
بدین ترتیب کاویانی از یکطرف از معادن مرگ و سودجویی های سرمایه داران جنایتکار و دزدی هایشان میگوید و از سوی دیگر بر اتفاقی بودن چنین فجایعی و اینکه خوب کار شده اشاره میکند. بدینگونه خود نیز در گوشه ای از همین سیستم چپاولگرانه ارتزاق میکند.
علیه معادن مرگ با خواست امینی فوری محیط های کار بپا خیزیم. خواست فوری ما کارگران محاکمه صاحبان جنایتکار این معدن و همدستان حکومتی شان است. باید کل این بساط توحش و بردگی را جارو کرد.