یک هفته پر خروش،انقلاب اشکال سازمانیابی خود را می یابد شهلا دانشفر
این هفته،هفته ای پرخروش از انقلاب ما مردم بود و سی ام مهرماه یک نقطه اوج و یک روز تاریخی در خیزش مردمی. در این روز در برلین سیل جمعیتی که برای تظاهرات علیه حکومت اسلامی و همبستگی با انقلاب در خیابانهای ایران از شهرهای و مختلف به برلین آمده بودند، شور انگیز بود و جهانیان را مبهوت خود کرد. در این روز تاریخی علاوه بر این گرد همایی بزرگ، در کشورهای دیگر از کانادا تا استرالیا و واشنگتن، از انگلیس و نیوزیلند و اندونزی تا ترکیه تجمعات بزرگی از ایرانیان در همبستگی با اعتراضات مردمی در ایران تجمعات بزرگی برپا شد. در ایران نیز همزمان در بیش از ۳۰ شهر ایران و دانشگاههای متعددی غوغا بود. و این همزمانی اعتراضات مردمی در ایران را به خارج کشور مستقیما پیوند داد.
اعتراضات ایران در خارج کشورو حمایت های بین المللی امروز یک نقطه قدرت مهم انقلاب در ایران است. گستردگی اعتراضات در خارج کشور در این هفته نقطه عطف دیگری در انقلابمان بود که با اتکاء به آن جنبش ما برای سرنگونی میتواند گام بزرگی به جلو بردارد. از جمله در سطح جهانی بایکوت جهانی جمهوری اسلامی، بستن سفارت خانه های آن در تمام کشورها، اخراج این حکومت از تمام مراجع جهانی از جمله سازمان جهانی کار امروز بیشترین زمینه را پیدا کرده است و با قدرت همبستگی های بین المللی میتوان جمهوری اسلامی را همچون رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی به انزوای بین المللی کشاند و پرچمش را پایین کشید.
از سوی دیگر اعتصابات سراسری کارگری به عنوان یک حلقه مکمل اعتراضات در کف خیابان دارد به جلو گام بر میدارد. استارت این اعتصابات را کارگران نفت در عسلویه و پالایشگاه آبادان و در کنگان در هجدهم مهر ماه زدند.جمهوری اسلامی وحشیانه سرکوب کرد و بیش از ۲۵۰ نفر را بازداشت کرد. بعدا زیر فشار اعتراضات شماری از بازداشت شدگان آزاد شدند. اما شماری دیگر همچنان در زندانند و فضای این مراکز بشدت امنیتی است. اما این اعتصابات یک قدم مهم و مثبت به جلو بود. این اعتصابات و به میدان آمدن کارگران در یک مرکز اقتصادی کلیدی آنهم در همبستگی با مبارزات مردمی و با شعار مرگ بر دیکتاتور یک شوک برای حکومت بود. حرکتی شجاعانه از سوی کارگرانی که در شرایط برده وار کاری در مراکز نفتی جانشان به لب رسیده است و بر پایان یافتن این بردگی تاکید دارند. این اعتراض فضای انفجاری در مراکز نفتی را به نمایش گذاشت و نشان داد که در تداوم اعتراضات مردمی در کف خیابان این بمب انفجاری اعتراضی به زودی منفجر خواهد شد و دیر نیست که بار دیگر فریاد کارگر نفت ما رهبر سرسخت ما همه جا طنین انداز شود.
از سوی دیگر آغاز اعتصاب در نفت موجب تحرکی بیشتر در بحش های دیگر کارگری شد. از جمله در این هفته شاهد اعتصاب و تجمع با شکوه سه هزار و پانصد کارگر شکلات سازی آیدین در تبریز بودیم. این کارگران در همان سی ام مهر ماه در اعتراض به وضعیت بد شغلی و معیشتی خود در محوطه شرکت دست به تجمع اعتراضی زدند و شعارهای اعتراضی شان بر فضای خیابانها طنین انداخت. این اعتراض نشان داد که دیر یا زود کارگران در تمام مراکز با انبوهی از مطالبات انباشته و در اعتراض به وضع بد معیشتی و شرایط کار و زندگی شان و نیز در همصدایی با مردم در سطح جامعه به میدان می آیند. و فریاد جمهوری اسلامی نمیخوایم، نمیخوایم از تمام محیط های کار بلند خواهد شد.
دیگر مراکز اعتراضی کارگری در این هفته نیشکر هفت تپه، گروه ملی فولاد اهواز و کیان تایر بودند. که هر کدام به نوبه خود از جمله کانون های داغ اعتراضات هستند و وقتی حرکتی در آنجاها شکل میگیرد همه توجه ها را بخود جلب میکند و تاثیر گذار بر دیگر مراکز کارگری است. در نیشکر هفت تپه کارگران در روزهای ۲۶ و ۲۷ مهر تجمع اعتراضی داشتند و خواست اولشان بازگشت به کار اسماعیل بخشی یکی از نمایندگانشان بر سر کار بود. اسماعیل بخشی را همه با اعتراض پنج هزار کارگر نیشکر هفت تپه علیه بساط باند مافیایی اسدبیگی که مستقیم به بخش های مختلف حکومتی وصل بود و کل بساط دزدی و چپاول حاکم را به چالش میکشید می شناسند. او را با فریاد نان، کار، آزادی، اداره شورایی، با دادخواهی علیه شلاق و زندان می شناسند. و اکنون فریاد این خواست از سوی کارگران نیشکر هفت تپه معنا دارد. بعلاوه این کارگران پیگیر دیگر مطالبات پاسخ نگرفته خود از جمله افزایش حقوقها در سطح حقوق سایر شرکتهای هفت طرح و تامین بن تهیه نوشت افزار برای دانش آموزانشان هستند. در کیان تایر نیز مدتی طولانی است که اعتراض و تجمع در جریان است. در کنار این اعتراضات در این هفته خبر اعتصاب رانندگان تانکرهای سوخت در آبادان را داشتیم که یکی از بخش های کلیدی در نفت است و اعتصاب آنها بر فلج شدن کل بخش های دیگر در نفت تاثیر میگذارد. همینطور اخباری از اعتصاب رانندگان کامیون و کامیون داران در این خط و آن خط معین و بطور مثال در این هفته در مرودشت را شاهد هستیم که آنها نیز نقش مهمی در امر حمل و نقل وسایل تولیدی برای شرکتها دارند.
این اخبار و این اتفاقات حاکی از فضای گسترده اعتراضی در سراسر جامعه است. بالاخره آخرین مورد تحصن و اعتصاب همین دو روز اخیر معلمان در اعتراض به سرکوب سیستماتیک معلمان، دانش آموزان و مردم است. این فراخوان اعتراضی بیشتر در شهرهای مختلف کردستان با استقبال بسیار روبرو شد و پاسخ گرفت. در شهرهایی دیگر چون کرج، شیراز، همدان، میاندورود، نورآباد ممسنی، کرمانشاه، بندر انزلی نیز معلمان در برخی مدارس تحصن و اعتصاب داشتند. در این دو روز معلمان بسیاری دست از کار کشیدند و شجاعانه در مدارس به تحصن نشستند و بنر زن، زندگی آزادی را در دست گرفتند و فریاد زدند که مدرسه پادگان نیست و بر آزدی فوری و بدون قید و شرط دانش آموزان و معلمان زندانی تاکید کردند. معلمان اعلام کرده اند که اگر روند سرکوبگری ها و جنایات آن در قبال دانش آموزان و مردم ادامه یابد با تجمعات سراسری خود به میدان خواهند آمد و این اولتیماتوم نشانگر گستردگی اعتراض در میان معلمان و کل جامعه است.
علاوه بر همه اینها اعتصابات عمومی در کنار اعتراضات خیابانی بویژه در شهرهای کردستان به همه مردم در تمام شهرها راه نشان میدهد که با این شکل از اعتراض با نیروی بیشتری میتوان به خیابان آمد و با قدرت بیشتری به جلو گام برداشت.
حرکت پر شتاب جنبش کارگری بسوی اعتصابات سراسری
نگاهی به اعتراضات کارگری نشانگر حرکت پرشتاب جنبش کارگری و پتانسیل آن برای برپایی اعتصابات سراسری است. نکته مهم این است که امروز اعتصابات سراسری و در کنار آنها اعتصاب عمومی به یک گفتمان سیاسی مهم در جامعه تبدیل شده است و مراکز کارگری و بخش های مختلف جامعه به آن سو در حرکت است. از جمله همین امروز شاهدیم که در شهرهای کردستان، اعتصابات عمومی نیز به یک جزء مهم اعتراضات خیابانی مردم تبدیل شده است. و این تجربه به همه مردم در تمام شهرها راه نشان میدهد که با این شکل از اعتراض با نیروی بیشتری میتوان به خیابان آمد و با قدرت بیشتری به جلو گام برداشت. گسترش اعتصابات کارگری و روی آوری بیشتری به اعتصابات عمومی در برخی شهرها روندی است که بستر اعتصابات سراسری را فراهم تر میکند. این چنین است که جنبش کارگری به عنوان یک جزء مکمل اعتراضات مردمی در کف خیابان میرود تا حکومت را به لحاظ اقتصادی و کنترل اجتماعی فلج کند. و این چنین است که جامعه با شتاب بیشتری بسوی یک انقلاب بنیان کن، انقلابی انسانی با خواستهایی انسانی، انقلابی که پرچم آن زن، زندگی، آزادیست گام بر میدارند.
انقلاب و اشکال سازمانیابی مشخص
یک تاکید ما در متن انقلابی که در جریان است بر سازماندهی گسترده تر اعتراضات و ایجاد شوراهای سازماندهی اعتراضات در تمام شهرها، محلات، و مراکز کاری است. واقعیت اینست که امروز انقلاب دارد اشکال سازمانی خود را پیدا میکند. یک نمونه آن فراخوانهای سراسری از سوی جوانان محلات در شهرهای مختلف است که سراسری پاسخ میگیرد و خود نشانه درجه ای از سازمانیافتگی اعتراضات مردمی است. بویژه مردم تجربه کنترل محلات در خیزش ۹۸ را دارند و شبکه هایی از روابط جوانان معترض در دل اعتراضات شکل گرفته است و اینها همه بستر سازمانیابی گسترده تر مردم در تمام شهرها و محلات است. از همین رو زمینه برای تکامل جمع ها جوانان محلات به شوراهای سازماندهی اعتراضات در تمام شهرها هر روز فراهم تر میشود. برداشتن این قدم فوری و ضروری است و تاکید ما بر شورای های سازماندهی در تمام شهرها و محلات است. از سوی دیگر بخش های مختلف کارگری نیز همچون معلمان، کارگران، بازنشستگان با قدرت اتحاد مبارزاتی و تشکلهایشان خود نقش مهمی در کشیده شدن اوضاع جامعه به شرایط کنونی و جلو آوردن گفتمانهای رادیکال و چپ در جامعه داشته اند و این خود نقطه قدرتی در به میدان آمدن قویتر کارگران به عنوان یک طبقه اجتماعی است. تاکید ما بر سازمانیابی کارگران در تمام مراکز کاری و ایجاد شوراهای سازماندهی اعتراضات در تمام محیط های کاری است.