جدال چند دهه طبقه کارگر و مردم علیه حکومت درنقطه تعیین تکلیف است !- سیما منصوری

#کارگر_کمونیست #نشریه_کارگری_حزب

جنبش “مجامع عمومی” جنبش اعمال اراده مستقیم توده ای

مندرج در کارگر کمونیست ۷۳۵

دوره ای که گانگستریسم دولتی و وقاحتِ عریان با ژورنالیسم پولی و  تخصص در دروغگوئی ، به ” علم سیاست ” و رکن ثابت سرمایه داری معاصر برای بقا بردگی مزدی و انباشت سود رسمیت یافته است، اوباش ها و آدمکُشان ِ “دیپلمات “شده اند تا سطح حکومت های سیاسی سرمایه در ایران و افغانستان و عراق و….. ارتقاء یابند.  تا متولیان سرمایه در هیئت جانورانِ اسلامی با خون پاشیدن بر جنبش های اجتماعی و انقلابات کارگری و توده مردم، حافظ  و ضامن منافع نظم نوین سرمایه و   “اقتصادبازار آزاد ” باشند !

اما در پس همه این تقلا ها به ندرت جامعه ای مثل ایران تا به این درجه سیاسی، پُر تلاطم و پُر جدال و پُر نفرت  است.  اینجا همه چیز شتاب گرفته است و ارقام در هر قلمروئی بزرگتر شده اند. از ِوقاحت حکومت و استثمار و غارتگری و  اختلاس ها و سرکوب و اعدام ها، تا خشم ونفرتِ  بر گلو فریاد شده ی نپذیرفتن های این مردم و اعتراضات و اعتصابات و جنبش های اجتماعی/ طبقاتی  که دائم در کف کارخانه و خیابان و مدارس و هر عرصه جامعه قد علم کرده است !

صف بندی ها و جدال طبقات و یقه گیری ها در وضعیت کنونی تنها  برای ” چانه زنی “نیست،  اینجا جنگ است. جنگ نابرابر مردم با رژیمی که دارد برای بقا همین امروزش با سلاح علیه مردم میجنگد و چشم ها و سرها را نشانه میرود. و در  این جنگ جمهوری اسلامی در مخمصه حکومتش و میان  معادلات جهانی و منطقه ای سرمایه، و بحران ها و وضعیتی که خود رقم زده گرفتار آمده است .

بحران لاینحل اقتصادی که با بنیان هایش و با موجودیت اش گره خورده راه علاجی ندارد. بحران عظیم سیاسی/اجتماعی که تمام پیرامونش را گرفته   تا عمق ساختارها و راس هرم اش رسوخ کرده است و  روی “آخرین پِله  طبقه کارگر/کارمزدی و این مردم محاصره اش کرده اند ! مردم انتخاب سیاسی شان را کرده اند ! خیزش آبان ِ ۹۸کارگران و فرودستان کار مزدی و توده مردم، رسمیت دادن و به صدا در آوردن شیپور بزیر کشیدن این حکومت با انقلاب  بود.

مردم آمدند که جارویشان کنند، اما زورشان نرسید. و نه برای اینکه آگاهتر نبودند و یا به حد نصاب نرسیده بودند. بلکه  بضاعتشان کم بود و ابزارشان جور نبود . این حکومت در یک توازن نابرابر در جنگ با مردم باقی ماند و اسلحه وکشتاراساس ماندنش شد !

اما جدال ها و رویدادهای دوره بلافاصله پس از قیام آبان تا به امروز نشان داده است که جنبش های اعتراضی/ اعتصابی طبقه کارگر و توده مردم گسترده تر به مکان سیاسی بالاتری ارتقا یافته و در قامت  “خود آگاهی سیاسی  ” قد علم نموده است  و دینامیسم تغییر و جارو کردن این وضیت بیش از قبل  دارد با منفت های سفره معاش و رفاه  ترجمه میشود.  با راهکارهای محکم و ظرف اجتماعی قابل اِتِکاتر  به جلو میرود و با زبان سیاسی بی لکنت و قابل فهم و در عمل سیاسی سر راست و جسورانه مردم خیز برداشته است .  یک نمونه بارزش قد علم کردن  اعتراضات و جنبش  طبقه کارمزدی و مردم در قامت جنبش  ” مجمع عمومی ” ها  و گفتمان شورایی است  !

دوره هائی در تاریخ نحولات سیاسی و مبارزاتی طبقه کارگر /کارمزدی و مردم وجود دارد که با بجلو آمدن جنبش های معینی تعریف میشوند . مثل شوراها در انقلاب روسیه ، و یا اتحادیه ای.و…..، و امروز در اینجا  ” جنبش مجامع عمومی” لزوما  نه با تعاریف کلیشه ای و کلاسیک ، بلکه جنبشی در اشکال متنوع و به وسعت نپذیرفتن ها و جدال های بی وقفه طبقه کارگر /کارمزدی و توده مردم بر سّرِ مُقدِرات و قلمروهای گوناگون زندگی و به گستردگی جنبش ها برای تغییر این وضعیت دارد به جلو گام بر میدارد!

به عبارت روشنتر  تاکید و کوبیدن بر ” جنبش مجامع عمومی “، نه صرفا بعنوان مطلوبیت ظرف اعتراضی کارگر و معلم و…برای کشمکش بر سّر مزد و حقوق های معوق و…، بلکه خّم شدن بر آن و بالا بردن پرچم این “جنبش بعنوان قطب نمای حرکت و بیان خصلت نمای این دوره ، یک فرصت تاریخی مبارزات  طبقه کارگر و توده مردمان است.

این جنبش ماهیتنا” نه تنها بستری برای پا جلو گذاشتن و پیشروی ماگزیمالیستی ترین گرایش از منفعت های کارگری / مردمی ست ، بلکه پُرقدرت و کلیدی و قابل اتکاترین مرجع توده ای  در گذر از حاشیه به متن و مرکز جامعه و پّس زدن های سّدهای حکومتی و رفتن به قلب سیاست سراسری و دخالتگر است .

علیرغم همه سرکوب ها و …، اعتراضات کارگران هفت تپه و فولاد و پروژه ای و معادن و شهرداری ها و….، و معلمان و بازنشستگان و حمل و نقل و….، تا مادران آبان و دادخواهان همه جنایت ها و غارتگری ها و..،بر متن چنین جنبشی بر صدر جدال های سراسری در مرکز جامعه جا گرفته اند و به پیش میروند!

 رژیم و همه سرپا نگهدارندگان و مشاورانشان و. هم به این موضوع .واقفند و هم ترسیده اند که  طبقه کارگر/کارمزدی با مبارزات بی وقفه اش رادیکالیسم را به ظرف اعتراضی لایه های فرودست اجتماعی و مردم تسری داده و. مطالبات متمدنانه و انسانی به سمت جنبش طبقه کارگر و افق ضد سرمایه چرخیده است .

حکومت و آنها که از ابتدا زیر بغلشان را گرفته اند، میدانند که نیروی اجتماعی تغییر ، سّر پیدا کرده ست و دارد به سمتی میرود که چفت شدن بخش های گوناگون این ” جنبش مجامع اعتراضی رادیکال ”  که سیاست را از معاش و رفاه ِ زندگی و خوشبختی ،تا رهائی و برابری زن و علیه مذهب و اعدام و .. ترجمه میکنند در یک بزنگاه سیاسی بنیانشان را زیر و رو خواهد کرد!

 زلزله سیاسی/اجتماعی که نه تنها منطقه را به وجد و تغییر خواهد کشاتید،که پس لرزه هایش تا قلب اروپا هم خواهد رسید.

این رژیمی است که کل بورژوازی در برابر طبقه کارگر علم کرده و در سایه اش دارد انباشت سرمایه میکند. این دوره از تحولات سیاسی و جنگ طبقه کارگر و به یک معنا همه مردم با حکومت، دوره پر تلاطم و بخشا  هولناکی خواهد بود.

این مجامع و در این دوره از موجودیت و ماهیت جدال هایشان، اعتبار و رسمیت شان را  لزوما  نه از اکثریت عددی ، که از حقانیت مطالبات انسانی و روی میز مردم علیه این بربریت سرمایه و یک رژیم آدمکُش میگیرند .

همسوئی و ماهیت منفعت های مشترک و خاصیت طبقاتی  این جدال ها ، ضرورت ارتباط  و چِفت شدن  این “مجامع دخالتگر” و بافته شدنشان حول پایه ای و اساسی ترین مطالبات روی میز  کارگر/معلم /پرستار /بازنشسته و کولبر و…..تا  مجمع مادران دادخواه و مردمان خشمگین را اجتناب ناپذیر به یک صف کرده و چشمگیرترین عمل سیاسی توده ای در مقیاس سراسری را ممکن و محتمل و خیلی زود بجلو هُل خواهد داد !

سیر برگشت ناپذیر تحولات  و نایستادن هر یک از طرفین جدال در موقعیت و مکان گذشته و کنونی شان ، طبقه کارگر و مردم بطور کلی، و رژیم را به یک  رویاروئی قطعی و قهرآمیز تعیین تکلیف کشانیده است .

حکومت برای بقاء همین امروزش “راه علاجی” بجز تحمیل سونامی فلاکت وفقر و  توحش و تیغ کشیدن بر مردم و… را .ندارد.   و مردم نیز برای سفره معاش و رفاه زندگی و بقاء خود انتخابی جز به زیر کشیدن قهری این حکومت  و دست بردن به قدرت به نیروی خود و با سازمان یافته ترین ساختار سیاسی/طبقاتی شان ( احزاب و ..)  نخواهند داشت  !

در دل خیزش پیش رو که بمراتب عظیم تر و رادیکالتر و خشمگین تر از قیام های قبل خواهد بود ؛ ” جنبش مجامع عمومی ” ، دخالتگرانه ترین  آرایش عمل سیاسی/اعتراضی توده ای  طبقه کارگر/ کارمزدی و این مردم در بطن این خیزش بزرگ اجتماعی  و ضامن پیشروی اش خواهد شد !

این “جنبش مجامع”  گرچه متنوع و بسیار است اما هنوز یکصدم پتانسیل و قدرت توده ای و قابلیت هایش را بروز نداده است .

جنبشی که از جمع مادرانِ خاوران و آبان، تا مجمع کارگران کوت عبدالله و هفت تپه و فولاد و ورزقان و سونگون  و…..،

از مجامع چند ده نفری تا مجمع چند ده هزار نفری کارگران پروژه ای و معلمان  و بازنشستگان  و کشاورزان و…،  طبیعی و شدنی ترین ظرف نپذیرفتن و جدال ها، که از چند دهه مقاومت و مبارزات  بی وقفه پُربها و تلاش ساختارهای سازمان یافته تر سیاسی/طبقاتی شان … بجلو آمده است  .

این جنبش ها هویت انسانی و  رادیکالی.دارند و خارج از هر تعابیری، نیروی رهبری کننده و سازمان یافته  و سخنگویان خودش را دارد. این جنبش ها به راه و افق پیش رویشان واقفند و. به یقین همسو و درهمتنیده چفت خواهند شد!

حکومت هر امر و سیاست و رفتار وقیحش را دارد با شیادی و قُلدری و به زور اسلحه تحمیل میکند .  اما در جنگ قطعی عنقریب طبقه کارگر ومردم با حکومت، مردم ” سلاح ” را از دستان حکومت بیرون خواهند کشید و طبقه کارگر/ کارمزدی ، بزرگترین تصمیمات ، از اعتصابات سراسری تا مشارکت ش برای چشمگیرترین عمل سیاسی قهر آمیز و درهمتنیده شدن کارخانه و خیابان  را به اعتبار قدرت  این جنبش اجتماعی و ساختارهای سازمان یافته اش بجلو خواهد بُرد !

  بهبود سفره معاش تا قدرت گیری طبقه کارگر/کارمزدی و مردم در به زیر کشیدن رژیم و قدعلم کردن برای تسخیر و اعمال قدرت سیاسی، با حد نصاب رسیدن برای فراخوان یک روز آفتابی و از صندوقهای آرا بیرون نخواهد آمد. مجمع عمومی ها و شوراهای قدرت چیزی نیست که آنروز با “برنامه ریزی ” ساخته  شوند. از بطن همین مبارزات و جنبش مجامع دخالتگرِهمین  طبقه و مردم و با دسترسی به ابزار سازمان یافتگی شان  و از جدال های همین امروزشان پرورش میابند وسّر بلند خواهند کرد.

کافی است به چهره بورژوازی نگاه کنیم تا پیشروی طبقه کارگر و این مردم در به زیر کشیدن حکومت را بببتیم. به موازات گسترش سرکوب ها و ساخت و پاخت های سیاسی و..شان ، بورژوازی آدمهایش را جلو فرستاده و پرچم دستشان داده و علیرغم  نیات ” خیرخواهانه تئوری سازان خوش باور” در حزب ستیزی ، به روز خودش ده ها حزب سیاسی راست و فاشیستی و… را رویشان نورافکن خواهند می اندازند و  میخواهند به جان کارگر و این مردم بیندازند.  اما در مقابل شاهد عروج جنبش کارگری در جلوی صحنه سیاست هستیم که با خود هر روز بیشتر گفتمانهای کارگری، گفتمان های چپ و رادیکال را به جلو  آورده است. آلترنایتو شورایی را مقابل مردم قرار داده است. و در این بستر همین امروز با جلو آمدن صفی از رهبران کارگری چپ و رادیکال  روبروییم که بسیاری از آنها  به چهره های سرشناس سیاسی جامعه تبدیل شدده اند و این صف هر روز وسیعتر میشود.   و در چنین موقعیتی است که جامعه به نقطه تعیین رسیده است. و انقلاب را فریاد میزند. زنده باد انقلاب

#کارگر_کمونیست #نشریه_کارگری_حزب