درهم ریختگی صفوف حکومت و جنبش علیه فقر-شهلا دانشفر
اخیرا سندی محرمانه از آرشیو جلسات فرماندهان سپاه پاسداران با خامنه ای توسط ایران وایر انتشار یافت که خواندنی است. این سند مربوطه به مباحثات جلسه خامنه ای با شماری از فرماندهان پاسداران انقلاب اسلامی است که در سیزدهم دیماه ۱۴۰۱ در کوران انقلاب برگزار شد. جلسه ای که پنجاه و هشت نفر مقامات نظامی و سیاسی در آن شرکت داشتند و مباحث آن تصویری تمام عیار از یک حکومت در حال سقوط و در هم ریخته را بدست میدهد. صحبت های هر یک از شرکت کنندگان در این نشست بازتابی از وضع به هم ریخته نیروهای تحت فرماندهی و بی روحیگی و فرسوده شدن آنها در برابر انقلاب است. حتی از ریزش ۶۸ درصدی نیرویشان میگویند. از این که نیروهای رده های پایین حاضر به شلیک به مردم نیستند سخن میگویند. از ابعاد سازمانیافتگی انقلاب و نترس بودن جوانان و ایستادگی مردم میگویند.
یک اشاره مهم آنها به اعتصاب کارگران نفت است و میگویند که اگر لیدرهای اعتصاب آنان دستگیر نمیشدند از نیمه آذرماه اعتصابات سراسری نفت و گاز و به دنبال آن بقیه اصناف کلید میخورد و باید ستاد بحران شان را تشکیل میدادند. اشاره دیگرشان به اعتراضات دانشجویان و دانش آموزان است. فریادشان از رده سنی چهارده تا سی سالگان بلند است که علمی و عملی در کف صحنه حضور دارند. رده ای که ترسی از زندانی شدن، تهدید شدن یا افشا شدن برای خانواده و جامعه ندارد و افشا شدن خود را افتخار بزرگی در میان دوستانش میداند. در این جلسه فرماندهان سپاه با چنین گزارشاتی تلاش میکنند ولی فقیه شان را نسبت به بحرانی بودن شرایط و لرزان بودن پایه های حکومتشان هشدار دهند.
بدینگونه همچنانکه قابل تصور بود حکومتی را می بینیم که نیروهایش در حال ریزش و فرار است و نزاعهایشان بر سر دزدی هایشان به بالاترین درجه خود رسیده است. یک موضوع مهم نگرانی آنها فقر و فلاکت مردم است. دو مورد شاخص این سخنان گفته های سرتیب کریمیان و علی زرقانی ست. کریمیان میگوید:” نمیشود با کسی که درد نان دارد مسلحانه عمل کنیم. وضع مردم خراب است. مردم برای روزی ۵۰ هزار تومان صبح اول وقت میروند سر کار کارگری میکنند بعد با گلوله ۱۵۰ هزار تومانی تولید داخل و خارج مزدشان را بدهیم”. سرهنگ علی زرقانی میگوید “حضرت آقا مساله فقر مالی چه میان مردم چه در میان نیروهای نظامی کشور به گونه ای شده است که کشور را به شکل مداوم در بحران خواهد برد. حال ما بیاییم با کمک هزینه های دولت یا دست زدن به ترازهای قیمتی بخواهیم مدتی آرامش را به مردم برگردانیم، دوباره مدتی دیگر دچار بحران جدیدی خواهیم شد. نگاه از بالای دولت قبل و مقداری هم دولت جدید باعث شده است که دولتمرد ما یا مدیر ما درک درستی از فشار وارده بر مردم را حس نکند. شما همین الآن از یکی از آقایان حاضر در جمع بپرسید که قیمت مرغ یا گوشت امروز چند است نمیدانند. این به دلیل بی توجهی نیست، به دلیل سهل الوصول بودن دسترسی به امکانات است که برای بعضی از آقایان در کشور فراهم شده است. وزارت اطلاعات در بیشترین حد از تجارت قرار دارد. بدلیل توان اطلاعاتی به روز خود میتواند با سود سرشار تجارت کند و این تجارت بخشی در اختیار این نهاد و بقیه درجیب برخی از دوستان در این نهاد میرود. شما نمیتوانید بگویید که نیرویی که امروز صبح روبروی مردم ایستاده است ممکن است بعد از ظهر و عصر خود را در میان معترضین سپری کند که بسیار پرونده های اینگونه گزارش شده است و بعد از آن شب در منزل خود کنار همان افرادی از خانواده است که وسط خیابان بوده اند. این امر اینطور نیست که بگوییم از خانواده های نیروهای مسلح کسی در اجتماعات و اعتراضات حضور ندارد. حضرت آقا افسری و نیروی سربازی که با مردم درگیر میشوند بخاطر شرایط این روزها دیگر خودش نیست این فرد وقتی صبح یا نیمه شب به شیفتش میرود وقتی برمیگردد گویی کسی رفته و دیگری برگشته است، حال روحی مناسبی ندارد. کرختی خاصی در او دیده میشود. امروز میآید و فردا نمیآید. مرخصی تقاضا میکند به هرشکل کاری میکند که در محل کار حضور پیدا نکند. دریک روز ما هفده نیرو داشتیم که سرتیم بودند و تلفن کردند و استعلاجی رد کرده اند و ما مطمئن بودیم که این کار او بی دلیل است و فقط نمیخواهد در مقابله با مردم حاضر شود. بودجه داشتن و نداشتن مساله اصلی نیست و جیبهایشان هم پر شد، وقتی نیرو دلش با مقابله با مردم نیست یعنی ما درسیستم کم کاری کرده ایم و کاستی داریم و سیستم ناکارآمد و خراب میشود.”
این سخنان به روشنی هم بساط دزدسالار حکومت مافیایی حاکم و چپاولگری هایشان را به نمایش میگذارد و هم گوشه ای از فشار انقلاب را بر گرده حکومت بازتاب میدهد. انقلابی که هر روز سازمانیافته تر به جلو گام برداشته و با منشورهای مطالبات پیشروی خود جامعه ای رها از استثمار و بردگی را ترسیم میکند و اینگونه است که چشم انداز پیروزی را مقابل ما میگذارد.
واقعیت اینست که یک موضوع انقلاب زن زندگی آزادی، اعتراض به فقر و بی تامینی و نفس داشتن یک زندگی شایسته انسان است. و امروز در تداوم انقلاب اعتراض به وضع فلاکتبار زندگی که هر روز وخامت بیشتری پیدا میکند، گسترده تر میگیرد و این خود را هر روزه در شعارهای کف خیابان و شعاردهی های شبانه با فریاد فقر، فساد، گرانی، میریم تا سرنگونی بازتاب میدهد. اعتراضی که پایه وسیع اجتماعی دارد و جمهوری اسلامی از آن بشدت وحشت دارد. یک پرچم مهم این اعتراض همین امروز سطح نازل دستمزدها و حقوقهاست و مصوبه شورای عالی کار آتش بر باروت خشم و نفرت مردم از وضعیت جهنمی جمهوری زد. از جمله ما شاهد صف آرایی قدرتمند تر بخش های مختلف کارگری نظیر معلمان، بازنشستگان، کارگران نفت و بخش های مختلف جامعه علیه فقر و گرانی و برای داشتن یک زندگی انسانی هستیم. اعتراض به مصوبه شورایعالی کار بر سر مزد بازتابی از آنست.
این چنین است که سال ۱۴۰۲ را میتوان سال تدارک جامعه برای جارو کردن کامل جمهوری اسلامی دید. و این بستر حرکت انقلاب به جلو و قوام گرفتن بیشتر اعتراضات خیابانی و سرنگونی حکومت است. پیام مراسم های تحویل سال ۱۴۰۲ از سوی مردم با سردادن مرگ بر دیکتاتور و فریاد زن، زندگی ، آزادی نیز همین است. مردم با شعارهای مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای سال جدید را تحویل گرفتند و عزم خود را برای سرنگونی جمهوری اسلامی اعلام کردند. و این چیزی است که حکومتیان از آن به شدت وحشت دارند و موضوع هر روزه نشست های مقامات نظامی – سیاسی حکومت است.
جمهوری اسلامی باید برود و سال جدید سال عملی کردن این حکم است.