در باره اعتراضات کارکنان رسمی نفت و تداوم اعتراضات بازنشستگان

#کارگر_کمونیست #نشریه_کارگری_حزب

گفتگو با شهلا دانشفر در برنامه تلویزیونی خط رفاه در کانال جدید

مندرج در کارگران کمونیست ۷۴۱

حسن صالحی:  در روزهای گذشته ما شاهد اعتراضات کارکنان رسمی صنعت نفت در بخش  ستادی و عملیاتی بودیم. اعتراضی در چنین ابعاد آنهم از جانب کارکنان رسمی نفت واقعه مهمی است. بعد از اعتراضاتی که کارگران پروژه ای نفت داشتند،  اعتراضات کارکنان رسمی صنعت نفت خیلی مهم است و به نظر میرسد که  آن طلسم ها شکسته شده و آن محدودیت ها در صنعت نفت کنار زده شده است. الان  اعتصابات از گوشه و کنار صنعت نفت از سوی کارگران پروزه ای و رسمی و غیره  سرباز میکند و کارگران پیگیر مطالبات و خواستهای خود میشوند. یک  مقدار در مورد اعتراضات کارگران رسمی نفت صحبت کنید. این اعتراضات از چه موقع شروع شدند؟  به کجا رسیده اند و چه آینده ای را برای آن میشود پیش بینی کرد؟

شهلا دانشفر:  همانطور که اشاره کردید این اعتراضات از میان کارکنان رسمی نفت سربلند کرد. ما قبلا شاهد اعتصابات قدرتمند هزاران کارگر پروژه ای نفت  بودیم و الان  در میان کارگران رسمی نفت شاهد اعتراضات گسترده هستیم . کارکنان رسمی نفت چندین بار خیز برداشتند. اعتراضات اخطاری ی را اعلام کردند و اعتراضات اخیر آنها نیز در واقع اخطاری است.   اعتراضات این کارگران از بیستم مرداد ماه بصورت جمع شدن در محل کار و بدست گرفتن بنرهایی که بر روی آن موضوع اعتراض کارگران نوشته شده بود، آغاز شد. در این حرکت اعتراضی کارگران رسمی نفت در دهها شرکت بهره برداری و پالایشگاهی در مناطقی چون پارس جنوبی، کرمانشاه، عسلویه، گاز گچساران، سنندج، فلات قاره، کنگان، بیجار، ایلام شرکت داشتند. آنها اعلام کردند تا ۲۴ مرداد به تجمعات خود ادامه میدهند و بعد هم اگر تا بیست و ششم مرداد به خواستهایشان پاسخ داده نشود در اشکالی گسترده تر با خانواده هایشان به میدان خواهند آمد. این اولتیماتوم اتفاق مهمی در نفت است که به این شکل اعلام میکنند.  یکی از موضوعات  اصلی اعتراض  این کارگران بالا رفتن هر روزه  قیمت هزینه های معیشتی و سونامی گرانی است. و خواسته آنها بطور واقعی افزایش سطح حقوقهایشان است.  از جمله این کارگران بر پرداخت یکسری ایتم های حقوقی شان همانند اجرایی شدن ماده ده، باز پرداخت مالیات های سنگین اخذ شده در طی سالهای گذشته هستند.  کارکنان رسمی نفت همچنین به مالیات های سنگینی که در برنامه بودجه دولت و بعنوان بخشی از طرح جراحی اقتصادی رئیسی به حقوقهایشان تعلق میگیرد، اعتراض دارند. آنها خواستار پایان دادن به امنیتی کردن مبارزاتشان، ایمن شدن محیط  های کار، بهبود وضع درمان و بهداشت و برخورداری همه کارگران از درمان رایگان و بهبود امکانات  رفاهی در محیط های کار به لحاظ خوابگاهها ، غذا خوری ها و غیره هستند.  این کارگران مطالباتشان را در بیانیه ای قبلا اعلام کرده اند. و در آن بیانیه در رابطه با حلقه اتصال اعتراضات خود با دیگر بخش های شاغل در نفت به دو محور مهم اشاره کرده بودند. یکی خواست برچیده شدن بساط پیمانکاران مفتخور و چپاولگر است. بخاطر اینکه سپرده شدن هر بخش از صنعت نفت به پیمانکاری و در کنار آن فضای امنیتی سنگینی که در مراکز نفتی حاکم کرده اند، اجازه نمیدهد که کارگران با تمام قدرت و متحد و سراسری پیگیر مطالباتشان بشوند. دیگری قوانین مناطق ویژه اقتصادی است که شرایط برده وار کاری و بیحقوقی مطلق را به کارگران تحمیل کرده است.  به این ترتیب ما شاهد اتفاق مهمی در صنعت نفت هستیم.

حسن صالحی: اشاره کردید که کارکنان رسمی نفت بیانیه ای داده اند. این بیانیه با چه امضایی منتشر شده است. میدانیم که کارگران پیمانی پروژه ای نفت همواره با امضای شورای سازماندهی اعتراضاتشان رو به جامعه حرف زده اند. آیا کارکنان بخش رسمی هم تشکلهای مشابهی را ایجاد کرده اند که از طریق آن وارد این کارزار مبارزاتی شوند؟

شهلا دانشفر: سوال به جایی است. بیانیه آنها تحت عنوان “خواستهای ما کارگران رسمی کدامست” در مدیای اجتماعی وسیعا پخش شده است.  ولی کارگران رسمی نفت هنوز تا ایجاد تشکلهایشان فاصله دارند. یک مساله ای که از جانب این کارگران مطرح میشود اینست که چون آنها کارگر رسمی هستند، شناسایی آنها باعث از دست دادن اشتغالشان میشود و این موضوع نگرانی آنهاست. ولی مساله اینست که فشار و تعرض معیشتی به حدی رسیده است که کارگران وارد اعتراض شده و میگویند اگر جواب نگیرند با خانواده هایشان خواهند آمد. بدین ترتیب وقتی کارگران به نیروی خانواده ها اتکاء میکنند، وقتی بر اعتراض سراسری در نفت و کوتاه شدن دست پیمانکاران تاکید میکنند به این معناست که با نیروی قویتری میخواهند جلو بیانید و در بستری چنین حرکتی طبعا راه برای ایجاد تشکل آنها نیز فراهم تر میشود. البته درست است که این کارگران بدرجه ای متشکل هستند. در گروههای مدیای اجتماعی خود تبادل نظر کرده و  اجماع نظر و تصمیم گیری میکنند و  از جمله بیانیه هایشان را میدهند.   ولی عدم تبدیل این جمع شدن ها  به تشکل یک کمبود است و قدم مهمی است که باید برداشته شود. به عبارت روشنتر جمع شدن در مدیای اجتماعی و تبادل نظر کردنها در آن،  میتواند گامهای تدارکاتی برای متشکل شدن این کارگران باشد. بنابراین همانطور که کارگران پروژه ای پیمانی نفت شورای سازماندهی اعتراضاتشان را اعلام کردند.  ما میتوانیم شاهد همین اتفاق در میان کارگران رسمی نفت نیز باشیم.

حسن صالحی:  آیا ارزیابی ای دارید که کارگران رسمی نفت در صنعت نفت چه تعداد از کارگران نفت را در بر میگیرد و چه تعداد کارگر وارد اعتصاب شده اند؟

شهلا دانشفر: بنا بر خبری در سال ۱۴۰۰ کارکنان رسمی نفت حدود ۶۰ هزار هستند. در همان روز اول اعتراضات اخیر کارکنان رسمی نفت،  در بیش از سی مرکز نفتی وارد اعتراض شدند و  بعد تا روز ۲۴ مرداد دهها واحد عملیاتی دیگر نفتی به آن پیوستند. و هنوز ادامه دارد.

یکی از کارگران رسمی نفت در کانال تلگرامی شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمان نفت گزارش داده و گفته بود که آنها بخش کوچکی از بخش عظیم صنعت نفت هستند. و سالهاست بخش بسیاری از صنایع نفتی توسط شرکت های پیمانی  با  انواع قراردادهای موقت کاری اداره میشود و تاکیدش پایان دادن به این تکه تکه کردن محیط کار در صنایع نفت و کوتاه شدن دست پیمانکاران بود.

از جمله همان گزارش دولتی سال ۱۴۰۰ از  ۴ هزار کارگر با قرارداد مدت‌معین، ۳۴ تا ۳۵ هزار کارگر با قرارداد موقت و  ۱۰۵ هزار کارگر ارکان ثالثی خبر میدهد.  و شما میدانید که در صنعیت نفت آن بخشی که در همان ابتدا استخدام رسمی بودند را نگاهداشتند  و بعد از آن سالهاست که در این صنایع دیگر کارگری بصورت رسمی و دائمی استخدام نشده است و  با باز شدن راه  پیمانکاران به مناطق نفتی، کارگران بصورت موقت و پیمانی استحدام میشوند. بعلاوه قبلا بخشی از کارگران که بصورت قراردادی استخدام میشدند، بعد از مدتی قرارداد آنها دائمی میشد. ولی سالهاست که این کار صورت نگرفته است.  بگذریم که خیلی از همان کارکنان رسمی قدیمی نیز بازنشست شده اند. اما نکته مهم اینست که کارکنان رسمی نفت ستون این صنعت مهم اقتصادی کشور هستند. بخش کارگران متخصص هستند. از همین رو اعتراضات این بخش از کارگران و کارکنان نفت مهم است. چطور که بعضی اوقات وقتی اعتراضات آنها حاد شده، حکومت ناگزیر به عقب نشینی فوری شده است. از اینرو اعتصاب کارکنان رسمی نفت وزن بسیاری در صنعت نفت دارد. و جلو آمدن این بخش از کارکنان ، آنهم با چنین اولتیماتوم های محکمی که میگویند  اگر جواب نگیریم با خانواده خواهیم آمد، قطعا بر فضای اعتراضی کل صنعت نفت تاثیر میگذارد. بویژه در بخش های دیگر نفت که شما هم اشاره کردید اعتراضات وسیع است. بطور مثال کارگران پروژه ای پیمانی نفت و یا ارکان ثالثی ها دو سه سالی است که خواستهایی را طرح کرده اند و اعتراضات گسترده ای هم داشته اند. همین امسال نیز گرمای سوزان تابستانی در جنوب و در مراکز نفتی فضای اعتراضی در میان کارگران تشدید شده است. و در جایی مثل پالایشگاه آبادان کارگران با خواست تعطیلی کار با پرداخت حقوق را مطرح کردند. که بالاخره زیر فشار اعتراض کارگران پیمانکاران مجبور شدند تغییراتی در ساعات کار کارگران بدهند. از جمله شیفت صبح را ساعت شش صبح تا یازده صبح  و شیفت بعد از ظهر را از ساعت ۴ تا هفت و نیم شب تعریف کردند. و دستورالعمل اینکه اب خنگ و آبلیمو در اختیار کارگران قرار گیرد تا از هوش نروند را دادند. چون دیدند  اوضاع بشدت بحرانی شده است. چطور که دیدیم دهها کارگر در مراکز نفتی از هوش رفتند. حتی متاسفانه یکی از کارگران به اسم عبدالرزاق سمیریان بدلیل گرمای جهنمی تابستان جان باخت. و این موضوع به ولوله ای در مراکز نفتی و در کل جامعه دامن زد. و  این چنین است که ما اکنون شاهد یک فضای انفجاری اعتراضی در نفت هستیم. و در این فضاست که کارگران رسمی نفت جلو امده و پیگیر مطالباتشان هستند.

حسن صالحی: به نکته مهمی اشاره کردید. به کشیدن کار از گرده کارگر در این گرمای طاقت فرسا آنهم بدون وجود کمترین تجهیزات سرمایشی برای کارگران. بطوری که هوا به ۵۰ درجه حتی بالاتر رسیده است و من خودم بچه جنوب هستم و کاملا بر این معضل واقفم و میدانم که چه گرمای وحشتناکی در این مناطق هست. آمار بالایی بود از کارگرانی که بخاطر گرمای هوا راهی بیمارستان شدند و متاسفانه یکی از کارگران جان باخت. این شرایط باید فورا تغییر پیدا کند و این موضوع در مدیای اجتماعی نیز بازتاب وسیعی پیدا کرد و اینکه چگونه میشود دراین شرایط سخت کار کرد  به یک مساله اجتماعی و عمومی ای تبدیل شد. نکته مهم دیگری که اشاره کردید خانواده ها هستند. که کارگران گفته اند اگر به خواستهایشان نرسند با خانواده ها خواهند آمد. و ما در تجرییات پیشین توجه کرده ایم که آنجایی که پای خانواده ها به میان می آید چه قدرتی به اعتراضات می بخشد. و امیدوارم شرکت خانواده های کارکنان رسمی صنعت نفت بتواند قدم مهمی باشد برای اینکه آنها بتوانند به خواستهای خود برسند. اما اجازه بدهید از صنعت نفت به بازنشستگان و مبارازتشان شیفت بکنیم.  البته اگر نکته ای در مورد اعتراضات کارگران صنعت نفت باقی مانده خواهش میکنم اشاره کنید.

شهلا دانشفر: وقت ما طبعا محدود است. به گرمای سخت تابستانی و شرایط کاری کارگران اشاره کردید. بنا بر گزارشات در جنوب کار بیش از ۵۰۰ کارگر بخاطر این شرایط جهنمی به بیمارستان کشیده  شد. و بخاطرگرما چندین کارگر جان باختند. و اعتراضاتی که در رابطه با این موضوع انجام گرفت و در جایی مثل پالایشگاه آبادان کارگران خواستار تعطیل کار با حقوق شدند،  تاثیر خود  را در مراکز دیگر کارگری در جنوب گذاشت. و این موضوع به گفتمانی در میان آنها نیز تبدیل شد.

حسن صالحی: و اما بازنشستگان. بازنشستگان الان مدتهاست که درگیر مبارزه هستند. دولت وعده هایی میدهد و به وعده هایش عمل نمیکند و بازنشستگان میگویند قدرت ما در خیابان است و در اعتراض هستند و آخرین تجمع آنها در روز یکشنبه ۲۳ مرداد در شهرهای مختلف برگزار شد. الان اعتراضات این کارگران در چه مرحله ای  قرار دارد و بازنشستگان اعتراضاتشان به کجا کشیده شده است؟

شهلا دانشفر:  اعتراضات بازنشستگان اکنون در مرحله ای حساس و در عین حال در موقعیتی قدرتمند قرار دارد و آنها در این کشاکش عقب نشینی هایی هم به حکومت تحمیل کرده اند. اعتراضات بازنششستگان از بیستم خرداد ماه شروع شد. بعد از مصوبه هیات وزیران و افزایش تحقیر آمیز ده درصدی سایر سطوح حقوق ولوله ای در میان آنها  بوجود آمد. بخصوص در شرایطی که بازنشستگان علیه سونامی گرانی فریاد اعتراضشان بلند بود، و در عین حال مطالباتی را جلو آورده و برای آنها در اعتراض و مبارزه بودند، یکباره دولت طرح افزایش حقوق ده درصدی حقوقها را جلو آورد. این مصوبه آتشی زد بر خشم بازنشستگان و در این مدت در شهرهای مختلف  شاهد تجمعات و راهپیمایی های با شکوه آنها بودیم. بخصوص در اهواز، شوش، اراک، کرج ، رشت و بسیار شهرها جمعیت زیادی در تجمعات شرکت میکردند. بعضا بازنشستگان در  بیش از ۲۰ شهر به خیابان آمده و به اعتراض بر خاستند و این مبارزات بلا انقطاع ادامه داشته است. این اعتراضات آنقدر قدرت داشت که وزیر کار را کنار زد. این اعتراضات با چنان خشمی جریان داشت که آنها با شعار هایی چون “مرگ بر رئیسی”، ” ننک ما، ننک ما دولت الدنگ ما”، “نه مجلس، نه دولت، نیستند به فکر ملت” کل حاکمیت را به چالش کشیده و فریاد اعتراضشان  به سردواندن های دولت و  مجلس و  طرح جراحی اقتصادی رئیسی و اختلاسها و دزدی ها بلند بود. تا جاییکه بازنشستگان با اعتراضاتشان به اختلافات درون حکومت شدت دادند. یک جاهایی مجلس و دولت را مقابل هم قرار دادند. در عین حال بخش های مختلف دولت سعی کردند با به راه انداختن جنگ زرگری با یکدیگر و پاسکاری بازنشستگان و وعده و وعید دادن و در کنار آن تهدید و سرکوب این اعتراضات را عقب بزنند. ولی موفق نشدند. تا اینکه در هفته گذشته قالیباف خبر لغو مصوبه دولت و تصویب افزایش ۳۸ درصدی سایر سطوح حقوقهای بازنشستگان را که از شهریور ماه اجرایی خواهد شد داد. این تصمیم یک عقب نشینی از سوی حکومتیان بود. اما نکته اینست که از نیمه سال اجرایی میشود و در نتیجه شش ماه از سال حقوق بازنشستگان هیچگونه افزایشی نداشته است. طبعا این یک عقب نشینی ست ولی در عین حال یک هدف حکومت از این کار تفرقه افکنی در صفوف بازنشستگان است. حکومت این عقب نشینی را کرده است بخاطر اینکه سمبه بازنشسته پر زور است و همانطور که اشاره کردم آنها وزیر کار را کنار زدند  و الان میگویند مخبر باید کنار برود، رئیسی باید کنار برود و کل حکومت را به چالش میکشند. روشن است که  دولت موظف است که این افزایش سی و هشت درصدی  را از آغاز سال اجرایی کنند و خواست بازنشستگان عقب زدن کامل تعرض دولت به معیشتشان است. یعنی در واقع بازنشستگان با مبارزاتشان مقابل طرح جراحی اقتصادی دولت ایستادند و صدای اعتراض جامعه بودند. بعلاوه بعد از عقب زدن این تعرض بازنشستگان خواستار مطالباتی هستند که چندین سال است پیگیرش هستند. و در اعتراضاتشان با فریاد زیر بار ستم نمیکنیم زندگی، مرگ بر این بردگی ، مرگ بر این بردگی،  سرود آزادی سر دادند. بنابراین حتی با اجرایی شدن مصوبه افزایش ۳۸ درصدی سایر سطوح حقوقها، خواست بازنشستگان اجرای همسان سازی حقوقها و افزایش آن به بالای خط فقر هجده میلیونی است که بنر آنرا در تجمعاتشان داشتند.  همچنین درمان رایگان، تحصیل رایگان و داشتن مسکن، پایان دادن به اختلاسها و دزدیها، پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات و مسدود شدن تمامی پرونده های امنیتی و  آزادی اسماعیل گرامی یکی از کارگران بازنشسته که از فروردین ۱۴۰۰ در زندان است، از دیگر خواستهای اعلام شده آنهاست. 

حسن صالحی:  شما از بازداشتی ها صحبت کردید. آیا آنها آزاد شدند؟

شهلا دانشفر: تعدادی در تهران هنگامیکه میخواستند تجمع کنند وتعدادی نیز در اهواز دستگیر شده بودند . ولی بعد زیر فشار اعتراضات بازنشستگان به قید وثیقه آزاد شدند. و وثیقه یعنی گرفتن چماق دستگیری و زندانی بر روی زندانی.  به همین دلیل پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات، بسته شدن پرونده های امنیتی و آزادی اسماعیل گرامی که با ۴ سال حکم  از سال گذشته در زندان است از جمله مطالبات بازنشستگان است.

از جمله روز ۲۹ مرداد سه نفر از  بازنشستگان تامین اجتماعی در اهواز به اسامی ناصر سعیداوی، محمد زمان کامروا و مراد ظهرابی با اتهام “تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی” از طریق برپایی تجمعات اعتراضی جهت آخرین دفاعیاتشان به شعبه سیزده بازپرسی دادسرای انقلاب اهواز احضار شدند.  بازنشستگان به این احضار ها اعتراض دارند.

حسن صالحی: میزان حمایت عمومی از بازنشستگان چگونه بوده و  این حمایت ها چقدر مهم است و تا حد میتوانند در مبارزات آنان تاثیر گذار باشد تا بتوانند پیشروی بیشتری داشته باشند؟  بطور واقعی بازنشستگان طیف معینی هستند و مثل کارگران کارخانجات نیستند که کنار هم باشند. ولی نیازمند یک حمایت عمومی اند. در این مورد چه فکر میکنید؟

شهلا دانشفر: روشن است که این همبستگی ها بسیار مهم است. نه فقط بخش های مختلف بازنشستگان باید با هم متحد و همبسته عمل کنند، بلکه باید کارگران شاغل از مبارزات کارگران بازنشسته حمایت و پشتیبانی کنند. یکی از شعارهایی که در اعتراضات بازنشستگان در یکشنبه گذشته در رشت سر داده شد، شعار “شاغل و بازنشسته اتحاد، اتحاد بود”. ما همیشه معلمان بازنشسته و بازنشستگان تامین اجتماعی را کنار هم دیده ایم. همچنین بارها شاهد تجمعات متحد و سراسری بخش های مختلف بازنشستگان با هم بوده ایم. این همبستگی های مبارزاتی مضمونش خواستهای مشترک و سراسری است که معلم، بازنشسته، کارگر، و دانشجو را کنار هم قرار میدهد. از جمله ما بارها شاهد فریاد “شعار معلم، کارگر، بازنشسته، دانشجو، کشاورز اتحاد، اتحاد”  در تجمعات بوده ایم. اینها  شعارهای واقعی هستند. طبعا در زمینه این اتحاد قدمهایی هم برداشته شده است و برای مثال در برابر دستگیریها و سرکوبگریهای حکومت ما بارها شاهد بیانیه های مشترک از سوی بخش های مختلف جامعه بوده ایم. بارها شاهد پیوستن مردم به تجمعات بازنشستگان بوده ایم. برای مثال از بیستم خرداد ماه تا کنون شاهد تجمعات و راهپیمایی ها بزرگی از سوی بازنشستگان بوده ایم . و دیده ایم که مردم چگونه به صف آنها پیوسته اند. بحث بر سر اینست که این همبستگی ها باید به یک عمل آگاهانه و سازمانیافته تبدیل بشود. همین الان میبینیم که مردم شهر کرد علیه بی آبی همان شعاری را فریاد میزنند که بازنشستگان در تجمعاتشان سر میدهند و آنهم شعار “فقط کف خیابان، بدست میاد حقمون” است. تکثیر شعارها نشانگر تاثیر جنبش ها بر روی یکدیگر و نزدیک شدن آنها به هم است.  تاکید ما بر اتحاد مبارزاتی جنبش های مختلف اجتماعی و اعتراضات مردمی بر سر خواستهای واحد و مشترک است. تاکید ما بر اتحاد همه مردم علیه سرکوبگریهای حکومت است. خواستها و مطالبات مشترک، و اعتراض مردم به سرکوبگری های وحشیانه حکومت فصل مشترک مبارزات مردمی است و این دست فعالین  و رهبران و اکتیویست های اجتماعی آگاه و رادیکال  را می بوسد که از این زاویه به مبارزات مردمی نگاه کنند و  شکل دادن بهاتحاد مبارزاتی مردمی در عرصه های مختلف و علیه سرکوبگری های حکومت را در اولویت کار خود قرار دهند وبرای آن تلاش کنند. 

حسن صالحی: شهلا دانشفر متشکرم که در این گفتگو شرکت کردید.

#کارگر_کمونیست #نشریه_کارگری_حزب