روز جهانی کارگر به معنای وسیع آن- بهروز بروز
در آستانهی روز جهانی کارگر قرار داریم. روزی که یادآور رزمندگی و مقاومت کارگران جهان بر علیه مناسبات اجتماعی سرمایهداری است. روزی که طبقهی کارگر از طریق اعلام همسرنوشتی و اتحاد، فراخوانی برای نابودی تمامی اشکال ظلم و ستم را اعلام میدارد. در این روز کارگران آمادگی خود را برای ساختن جامعهای بدیل که آزادی را نه بهمعنای آزادی لیبرالی یا آزادی در مصرف، بلکه آزادی بهمعنای وسیع آن؛ یعنی رهایی از مناسبات تولید_قدرتی که از طریق کارِ مزدی و استثمار و همچنین اشکال مختلف اعمال قدرت، آنان را به انقیاد کشانده، اعلام میدارند. نوعی از آزادی که در گرو شیوهی متفاوتی از مشارکت اجتماعی و دخالت مستقیم در امور جامعه است. بر خلاف جهان کنونی که دولت را بهعنوان نهادی بالای سر جامعه قرار میدهد و سیاست را به «اهل سیاست» میسپارد، کارگران خواهان استقرار شوراهای مردمی هستند که سیاست را ممکن و سیاستورزی را امر هر روزه مردم نماید. این مهم با اتکاء به “سازماندهی شورایی” ممکن خواهد شد. نوعی خاصی از سیاستورزی که نقطهی مقابل نمایندگی نیابتی خواهد بود که هر چند سال یکبار فقط اجازهی انتخاب این یا آن جناح بورژوازی را به مردم میدهد. ادارهی شورایی با بهرهگیری از قدرت جمعی و حق برکناری بدون قید و شرط افراد، میتواند نحوهی زندگی متفاوتی را فراهم آورد که همهی افراد جامعه قادر باشند بهمیزانی بیسابقه در جهت علائق و تواناییهای خویش حرکت کنند و با استفاده از خلاقیتهای خود و تکنولوژیهای موجود، زندگی پویاتر و آزادی واقعی را تجربه نمایند. بهعبارتی تحقق سوژه شدن در فرایند ساختن این جامعه، ممکن خواهد شد.
شرط امکان سوژه شدن یا شرایط تحقق این جامعه از چه مسیری میگذرد؟ روز کارگر بیان کنندهی عنصری تعیین کننده در این مسیر است، روزی که قرار گرفتن در میدان جدیدی از مبارزهی مداوم و حداکثری به کارگران این توان را میدهد که حدی از سوژه بودن را تجربه نمایند و از مسیرِ اقدامی جمعی برای ساختن جامعهای بدیل گام بردارند. به این ترتیب روز جهانی کارگر یکی از اصلیترین بیانهای مبارزهی طبقاتی در سراسر جهان است، مبارزهی طبقاتی بر علیه بخشهای مختلف طبقهی حاکم، چه در محیط کار و بر علیه کارفرمایی مشخص، و یا بر علیه یک دولت. این روز را باید گرامی داشت و بر ویژگیهای رادیکال و انقلابی آن و نیز خطوط اصلی این رادیکالیسمِ انقلابی تأکید ورزید. روز کارگر قابل تقلیل به روزی نمادین و آیینی صرف نیست، بلکه پیامآور مبارزهای تاریخی و آشتی ناپذیر است.
در ایران هم روز کارگر یادآور مبارزات طبقهی کارگر ایران بر علیه نظامهای سرمایهداری سلطنتی و اسلامی بوده است. تاریخ مبارزهی خستگیناپذیر کارگران با این نظامها گویای تحرک و تلاشی دائمی برای تغییر مناسبات موجود از طریق اقدامی جمعی است. از اولین گردهماییهای کارگری در سدهی دوازدهم تا صد سال طوفانی اخیر، پیامآور پشتوانهی مبارزاتی غنی و آموزندهای برای طبقهی کارگر معاصر دارد. البته روز کارگر را نباید فقط یک عدد در تقویم بهحساب آورد. این روز را باید بهعنوان نقطه عطفی مبارزاتی و نیز بهانهای برای تأکید بیشتر بر تمامی مبارزات جاری در جامعه در نظر گرفت. بررسی روز کارگر نباید فقط محدود به تاریخچهی این روز در ایران یا جهان باشد. گرامیداشت این روز همراه با برخوردی انتقادی به تاریخ مبارزهی طبقاتی، واجد وجهی مترقی و انقلابی است. مبارزات مردم در انقلاب مشروطه، مبارزات آزادیخواهانه در جنبش جنگل، شکلگیری حزب کمونیست ایران، تأسیس اولین اتحادیههای کارگری، مبارزات منتهی به کودتای ۲۸ مرداد، تلاشهای انقلابی در دههی چهل، اعتصابات کارگری در دهه پنجاه و مخصوصاً اعتصابات تعیین کنندهی صنعت نفت، انقلاب ۵۷، ایجاد شوراهای کارگری و شوراهای سراسری در ترکمنصحرا و کردستان، تدام مبارزات انقلابی در دههی شصت، شورش فرودستان در ابتدای دهه هفتاد، اعتراضات سال ۸۸، تأسیس تشکلهای کارگری و احیاء سندیکای شرکت واحد، سندیکای هفت تپه، خبازان، اتحادیه آزاد کارگران ایران و…، دههی درخشان نود با مبارزات کارگران هفتتپه و فولاد، برای اداره شورایی، دی ۹۶، آبان ۹۸، اعتراضات مردم اصفهان و خوزستان، تجمعات و اعتصابات سراسری معلمان، اعتصابات درخشان کارگران پروژهای و سر بر آوردن شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت و بیشمار نمونهی دیگر که حتی تهیه فهرستی تقویمی از آنها در توان این قلم نیست. لذا تأکید بر روز کارگر بهمعنی پافشاری بر مبارزهی طبقاتی و تداوم آن تا نابودی مناسبات موجود است. در ایام منتهی به این روز میتوان از سویی بر این تاریخ سراسر مبارزه تأکید کرد و از سوی دیگر با تحلیل موقعیت کنونی، فراز و فرودهای جنبش کارگری را مورد ارزیابی قرار داد، و نقشهی راه آینده را از میان همین واکاویهای مفهومی_عملی ترسیم کرد. احتمالاً تنها از این مسیر قادر خواهیم بود که از تقلیلگرایی و دگماتیسم فاصله گرفته و با تحلیلی مشخص از شرایط مشخص، در مبارزات جاری مشارکت نماییم. برخورد نوستالژیک با روز کارگر به مثابه مناسبتی تقویمی، آن روی سکهی نادیده گرفتن این روز با توجیهاتی مثل قائل نبودن به منزلتهای نمادین یا هویتساز است. هر دو برخورد بیانگر میزانی از عدم درک ضرورت و تقلیلگرایی در رابطه با روز کارگر است. میتوان به تاریخ مراجعه کرد اما نه از زاویهای نوستالیژیک، باید و میتوان به ویژگی بنیادین و انقلابی کارگر در سرمایهداری اشاره کرد و در عین حال در دام کارگر پرستی یا ساختن هویتی بههنجار که تداومبخش نظم سرمایهدارانه باشد، نیفتاد. کماکان میتوان از سوژهی انقلاب حرف زد اما روز کارگر را فقط مربوط به کارگران صنعتی ندانست، باید از مبارزات همهی بخشهای طبقهی کارگر از معلمان و پرستاران تا کارگران پروژهای و بیثباتکاران دفاع کرد و در همان حال به سهم و جایگاه متفاوت هریک در پیشبرد مبارزهی طبقاتی هم اشاره کرد. لازم است به روز کارگر نه بهعنوان مناسبتی مردانه یا مربوط به مرد کارگر، بلکه بهعنوان بستری برای همسرنوشتی زنان و مردان و مبارزه با انواع ستمها از جمله ستم جنسیتی، ذیل مبارزهای ضد سرمایهدارانه تأکید ورزید. با این وصف روز جهانی کارگر را باید بهمعنای وسیع آن درنظر گرفت و با اصرار بر همین گستردگی، این روز را تبدیل به یک فرصتی عمومی و اجتماعی کرد که تمامی بخشهای طبقهی کارگر قادر باشند علاوه بر مرور تجربیات مبارزاتی، زمینهی طرح مجدد مطالبات و خواستههای خود را در سطحی سراسری فراهم آورند. با بیانیه ها، قطعنامه ها و فراخوان های مشترک حول محور های مشترک مبارزاتی به استقبال یک اول مه بزرگ و اجتماعی برویم. ۲۸ فروردین ۱۴۰۱