سپیده رشنو، نماینده سیلی مردم به حکومت بود ! – سیما منصوری
سپیده رشنو،پاسخ و سیلی جنبش رهائی زن و نفرت این مردم به عربده کشی های حکومت و سناریوی حجاب شان بود .
حکومت ذره ای تردید ندارند که این مردم علیه شان است و از تغییر توازن قوای سیاسی مردم سخت ترسیده اند و دارند فرار رو به “گذشته ” میکنند.
همه امکانات شان را به کار گرفته اند تا ماهیت و مکان سیاسی/اجتماعی توازن قوای جدال های این مردم علیه همه وضع موجود را وارونه تعریف کنند .
عربده میکشند و وانمود میکنند “عبای بگیر و ببندها و شکنجه و کشتارهای دهه شصت ” را بر تن کرده اند و بر یادآوری اش مانور میدهند ! اما دارند از سر گشاد شیپور این ساز را میدمند. حکومت به شدت ترسیده ، و ناتوان از مخمصه بحران هایی است که با موجودیتش گره خورده، و در گرفتار مردمانیست که در نفرت این وضعیت با اعتراضات و اعتصابات در محاصره اش گرفته اند !
حکومت و همه آنها که “عصای قدرت ” شان هستند، از جنبش رهائی زن و از ماهیت مکان سیاسی/اجتماعی و رابطه در هم تنیده اش با اساسی ترین جدال های مردم در تغییر همه وضع موجود مطلع اند !
ماهیت مطالباتی و افق و گرایش سیاسی /طبقاتی این جنبش بالفعل علیه ستون فقرات اسلام سباسی و بربریت سرمایه، با کمتر جایی و وضعیت مشابهی قابل قیاس است. سپیده رشتو، بیانگر پیوستگی ۸ مارس ۵۷ با “دختران میدان انقلاب” تا “جشن بی حجابی” دختران پسران شیراز و….. است.
تداوم اعتراض و ایستادگی همسران معدنچیان کرمان و “سپیده هفت تپه ” و خانوار کارگری و فولادی و زنان ورزقان است.
سپیده رشتو همان زن معلم و بازنشسته کف خیابان و زنان عرب زبانی است که سینه سپر شورش اعتراضی نان شان کردند، و همان مادر آبانی است که پاسخ عربده کشی حکومت را داد و گفت: “اسلحه ات را بگذار زمین تا بگویم چه هستی!
سپیده رشتو رویکرد جدیدی در پراتیک شدن خشم این مردم برای جارو کردن متولیان این وضعیت نفرت انگیز از عرصه های زیست شان است. نیروی اعتراض وسیعا اجتماعی زنان در ابنجا نه تنها بمثابه ستون فقرات و پیشتاز جنبش های سباسی/طبقاتی موجود اند، بلکه قطب نمای پیشروی رادیکالیسم جنبش طبقه کارگر و جنبش های اجتماعی مردم بطورکلی در تغییر این وضعیت است.
جنبش رهایی زن از هر قید و بند و ضد انسانی، بی تردید در برابر همه نابرابری های “جنسیتی ” ش قد علم کرده ، اما نه تنها با قالب های رایج و تنگ بورژوائی قابل تعریف نیست، که بالفعل این ظرفیت را دارد که در خلاصی از هر نوع بردگی و نابرابری و مالکیت بر “انسانیت زن “، بخش غیر قابل تفکیک و پیشتاز جنبش طبقاتی ای باشد که همه جامعه را آزاد خواهد کرد!
زبان و خواست های همین امروزش که عینیت دادن و به روز کردن زندگی درخور انسان است، تقسیم “عادلانه و برابر” نابرابری های وضع موجود و نظم سرمایه نیست!
قالب های رایج تعاریف از ماهیت و مکان سیاسی /اجتماعی این جدال ها بسیار تنگ و نامرتبط اند .این جنبش وسیعا اجتماعی و متنوع و جسور بر جدال های اساسی تری استوار است و نیرویش را بر متن جدال های طبقه کارگر و این مردم برای تغییر وضع موجود میگیرد . ردپا و گام هایش در برابر و در همه قلمروهای موجودیت سرمایه داری و این بربربت و حکومت و نابرابری ها وجود دارد.
ضد نابرابری “جنسیتی ” و علیه فقر و استثمار و این وضعیت است، و به شدت ضد مذهب و دین است. یک سرش جدال برای معاش و آنارشی در آزادی و حق بر بدن است، و یک سرش خواسته لغو کارمزدی و نفی طبقات است.
این جنبش رهایی بی قید و شرط و فوق العاده جسور، هویت و مکان سیاسی/اجتماعی ش را از جدال در “قالب های جنسیتی ” و جمع عددی اش نمیگیرد، گرچه در کثرت حیرت آوری ست. در دفاع و جدال برای منفعت های انسانی و رفاه و خوشبختی و نفی هر ذره موقعیت نابرابر به میدان آمده و دسترسی به هردرجه حقوق برابر را بر چنین بستری جستجو میکند.
بخش پیشرو و جسور و چشمگیر جنبش های کارمزدی و توده مردم در انقلاب پیش روست ، و به بیان ساده تر چهره زنانه انقلاب است !
” انقلاب آتی انقلابی زنانه است ” ، تصویری قاطع و روشن به این موقعیت غیر قابل انکار است .
این حکومت میداند زنان به قدرت نیروی اجتماعی شان روسری ها از سر بیاندازند بنیان شان زیر و رو خواهد شد. تعرض به زنان و زن ستیزی این حکومت در همه ابعاد موجودیتش و به موازات ساختارهای ضد زن سرمایه و همه خدمات و مشوق های “قدرت های بزرگ “که مدام زیر بغل شان را گرفته اند، بستری برای به تمکین بردن طبقه کارگر/کارمزدی و توده مردم و جامعه بطورکل به این بربریت سرمایه داری ست! این حکومت به شدت ترسیده و میدان کارزار رو در رو با مردم را در کف جامعه از مدت ها پیش باخته است.
حکومت بویژه از دو چیز به هراس افتاده اند. یکی از به میدان آمدن صف درهم تنیده از اتحاد عمل مشترک جنبش های کارمزدی( کارگر و معلم و بازنشسته. ..) در قامت سازمان یافتگی که از منفعت های پایه ای و غیرقابل انکارشان بیرون زده و بمثابه یک ضرورت و مطالبه بدنه اجتماعی دارد و بجلو رانده میشود . و دیگر از جنبش رهائی زنان که ستون فقرات و نیروی قدرتمند و جسور همین جنبش های کارمزدی و جنبش های اجتماعی مردم در جدال علیه این وضعیت است.
سپیده رشنو محصول و اراده این جنبش است و با شکنجه و سناریوهای نخ نما شده به عقب نخواهد رفت. سپیده رشتو نماد یک رویکرد و تصمیم روشن از طرف این مردم به حاکمیت بود. با گسترش اعتراضات و اعتصابات و شعله ور شدن نفرت این مردم در خیزش سراسری که عنقریب خواهد بود، این جسارت های بالفعل و به میدان آمدن توده مردم نیروی پرقدرتی خواهد بود که قشون سرکوب حکومت را به عقب خواهد برد ! تاکید ما بر اتحاد همه مردم علیه سرکوب است.