وکلای سرمایه و برنامه توسعه هفتم-یاشار سهندی
خیلی سال پیش سریالی ایتالیایی به نام “فونتامارا” از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شد. سناریوی فیلم اقتباسی از کتابی به همین نام به قلم نویسنده مشهور و چپ گرایی ایتالیایی “اینیاتسیو سیلونه” است. این کتاب داستان ساکنان دهکدهای به نام فونتامارا است که زیر ستم فئودالهای زمان خود در دهه سی قرن بیستم، دوران پا گرفتن فاشیسم در ایتالیا، زندگی میکنند. در سکانسی از فیلم که دهقانان علیه ارباب دست به شورش زدند و نیروهای مسلح آماده شلیک، راه را بر دهقانان بسته اند، وکیل رِند ارباب برای آرام کردن دهقانان در پناه نیروهای مسلح سوار بر اسب رو به دهقانان از توجه ارباب به دهقانان می گوید و اینکه ارباب حاضر شده است سهم دهقانان از استفاده از آب را به یک شانزدهم افزایش دهد! وکیل روی عدد شانزده تاکید داشت و میخواهد به دهقانان بباوراند که سهم شان مثلا به نسبت دو پنجم به شدت افزایش یافته است! دهقانان مکثی می کنند اما حس میکردند که پشت این موضوع یک حقه بازی بزرگ است. زمانی نگذشت تنها جوابی که میشد به این حقه بازی داد سنگی بود که به سمت وکیل پرتاب شد. و از پی آن سواران مسلح به سمت جمعیت دهقانان یورش بردند و شلیک کردند.
اما چرایی بازگویی این سکانس از این فیلم خاص به مدد حافظه، بخاطر فرمایشات سخیف نماینده معروف مجلس اسلامی سرمایه در مورد حقوق بازنشستگان است.
“علی اصغر عنابستانی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، در آخرین مصاحبهاش با خبرگزاری “ایلنا” ضمن تأکید بر اصلاحاتِ پارامتریک صندوقهای اجتماعی میگوید: “ما وقتی میگوییم مثلاً حقوق بازنشسته به جای دو سال آخر بشود ۵ سال آخر علت این است که میخواهیم از یک فساد عظیمی که در این مدل کنونی ۲سال دارد اتفاق میافتد جلوگیری کنیم . با این مدل افراد طی ۲۸ سال در یک سطح حقوق دریافت میکنند و بعد در ۲ سال آخر با زدوبند یک پست غیرواقعی میگیرند، حقوق بالا دریافت میکنند و پس از آن این حقوق بالا را سالها به صندوق تحمیل میکنند.”. عنابستانی البته در ادامه تأکید کرده که با اجرای همسانسازی میتوان از مشکل کاهش حقوق بازنشستگان جلوگیری کرد. او اضافه کرده و میگوید: “در بحث افزایش متوسط حقوق از ۲ سال به ۵ سال آورده بودیم که باید به نحوی اجرا شود که حقوق بازنشسته کمتر از ۹۰ درصد دریافتی خودش در زمان اشتغال نشود، یعنی آن بحث همسانسازی که بازنشستهها به دنبال آن هستند”
“فساد عظیم”؛ “زد و بند”،”پست غیر واقعی”، “تحمیل حقوق بالا به صندوق تامین اجتماعی”، دریافت حقوق در زمان بازنشستگی در حد ۹۰ درصد زمان اشتغال” و نهایتا اجرای مطالبه بازنشستگان یعنی “همسان سازی” اجرا می شود! مقدمه چینی هی این نماینده مجلس اسلامی برای تعرض بیشتر به زندگی بازنشستگان است. اگر نماینده مجلس جرات کند و این را در یکی از تجمعات اعتراضی بازنشستگان و یا در مقابل کارگران در آستانه بازنشستگی به زبان بیاورد، شک نکنید جوابش سنگی خواهد بود که بر پیشانی اش فرو خواهد نشست.
ماجرا این است که بی سر و صدا دارند برنامه توسعه هفتم نکبت اسلامی سرمایه را در مجلس شان مورد بحث و تصمیم گیری قرار میدهد. برنامه ای که تعرض به معیشت بازنشستگان و کل جامعه است. گفتنی است که بعد از اعتراضات شدید بازنشستگان، بندهای مربوط به آنان حذف شده بود، اما حالا می خواهند یواشکی بندهای حذف شده را برگردانند. در این میان یک رِند دیگری که ایلنا ایشان را “علیرضا حیدری (کارشناس مسائل تأمین اجتماعی )” معرفی می کند در خصوص این اظهار نظر نماینده مجلس میگوید، این کار درست نیست بلکه باید ملاک میانگین دریافتی تمام طول دوره ( یعنی سی سال) یک کارگر باشد! ایشان استدلال کردند میانگین دو سال آخر مثل این می ماند:” در بانک سپرده گذاری کردهاید، اگر به شما بگویند که در برابر مدت زمانی که سپرده گذاری کرده اید، بر مبنای دو سال آخر به شما جایزه تعلق میگیرد، چه میکنید؟ حتما سعی میکنید دو سال آخر سپرده را بالا ببرید که جایزه دهساله را بر مبنای دو سال آخر بگیرید. همین اتفاق هم در تأمین اجتماعی میافتد(!)” ایشان چنان جلوه میدهد که گویا خود کارگر حقه بازی می کند و “درآمد واقعی” خودش را “اظهار” نمی کند. گویا خود کارگر “عدالت بیمه ای” را زیر پا می گذارد و این خود کارگر است که سر خود کلاه میگذارد.
ایشان گویا زیادی دلشان به حال کارگر در آستانه بازنشستگی می سوزد و اگر چه طرح میانگین ۵ ساله را مساوی با کاهش مستمری می داند اما مدعی است که اگر همین طرح میانگین پنج ساله ضریب گرفته شود به گفته ایشان “اثر تخریبی روی مستمری ندارد.” با جمع و تفریق این جناب کارشناس سرمایه، “اگر متوسطِ جمع ضرایبِ ۵ سال گذشته، یک و نیم برابر حداقل دستمزد شود، آنوقت در سالی که میخواهند مستمری برقرار کنند باید به حداقل دستمزد نگاه کنند که چقدر است و یک و نیم برابر آن مستمری برقرار کنند.” این یعنی خیلی راحت یک فریب بزرگ. این جناب دست آن وکیل ارباب فئودال دهکده فونتامارا را هم از پشت بسته است. ایشان به این هم راضی نیست و بر راه حل خود (میانگین دریافتی سی ساله یک کارگر) برای تضمین سود سرمایه اصرار دارند که حتی “نیاز به همسان سازی” را مرتفع می کند: ” ببیند وقتی پرداخت منصفانه انجام شود ( منظورش کارگر است که منصفانه باید اظهار درآمد کند و پرداخت کند!) دیگر نیازی به متناسبسازی نیست. متناسبسازی برای جبرانِ قدرتِ خرید از دست رفته است. اما وقتی حقوق را طبق آنچه فرد مستحقِ آن است پرداخت کنیم دیگر نیازی به متناسبسازی نیست.” یعنی جز سنگ بر پیشانی جوابی دیگری می توان بر این دست اندازی بزرگ به حق و حقوق کارگر داد.
یک مشت شکم سیر، یک مشت انسان ( که چه عرض کنیم!) که وجدان خود را به سود سرمایه داری فروخته اند، یک مشت که نانشان را به خون کارگر میزنند و آسایش خود را در تباهی زندگی زحمتکشان جامعه جستجو میکنند و در فسادهای عظیم و زد و بندهای کثیف نقش دارند، و خود بهتر از هر کس می دانند که چگونه کارفرما با حمایت دولت و قوانینی که ایشان به تصویب میرسانند، تسمه از گرده کارگران می کشد. الان هم نهایت حرف شان این است که خود کارگر مقصر است که وقتی جیک جیک مستانش بوده فکر زمستانش نبوده!
“صندوق بیمه تامین اجتماعی” به خاطر بهره کشی نسلی کارگران ایران پا گرفته است و به کمک غارت بخشی از دستمزد کارگران یکی از بزرگترین غولهای اقتصاد در ایران و یکی از منابعی است که همه کارگزاران حکومت چشم به آن دارند. البته به این هم راضی نیستند و در طرح جدید دولت و مجلس در پی آنند که دستمزد کسر شده از حقوق کارگران بابت بیمه را مستقیما به جیب دولت بریزند و به صندوق تامین اجتماعی واریز نکنند. به این ترتیب در صورتی که این قانون تصویب شود مستمری جاری بازنشستگان تامین اجتماعی با خطر جدی روبرو میشود و همان ته مانده خدماتی درمانی هم از کارگران دریغ خواهد شد. این نمایندگان اسلامی سرمایه و اظهارات این چنانی شان تاکیدی دیگر بر اینست که هیچ راهی جز این که هر چه زودتر باید شر جمهوری اسلامی سرمایه را سر زندگی مان کوتاه سازیم نمانده است. جمهوری اسلامی نابود باید گردد.